به وبلاگ من خوش آمدید

به نظر شما انقلاب اسلامی ایران چه نقشی در بیداری اسلامی منطقه خاورمیانه و ما وراع آن داشته است؟

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون پژوهش گران جوان انقلاب اسلامی و آدرس mihan1357.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

کل مطالب : 108
کل نظرات : 2

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 2
باردید دیروز : 34
بازدید هفته : 395
بازدید ماه : 555
بازدید سال : 847
بازدید کلی : 35363
نشریه خط حزب الله
 
 

«خروش ابراهیمی ملت‌ها» در خط حزب‌‌الله

 

همزمان با برگزاری مراسم برائت از مشرکین در موسم حج ابراهیمی، پیش‌شماره‌ی سیزدهم نشریه‌ی «خط حزب‌الله» با تأکید بر نقشه‌ی راه امت اسلامی در دوران بیداری اسلامی -ارائه‌شده در پنج پیام اخیر ولی‌امر مسلمین به کنگره عظیم حج- منتشر شد.
گزارش تحلیلی درباره تغییر فاز پروژه‌های شیطانی آمریکا در منطقه، حکم جهاد رهبر انقلاب در دیدار جانبازان، روایت رهبر انقلاب از ماجرای چاپ‌نشدن پیام حج حضرت امام خمینی رحمه‌الله در روزنامه‌های آمریکایی، نظر اسلام درباره‌ی آزادی اندیشه، از دیگر بخش‌های پیش‌شماره‌ی سیزدهم خط حزب‌الله است.
این نشریه در دو نسخه‌ی A۴ جهت مطالعه و A۳ برای چاپ و تکثیر بر روی سایت KHAMENEI.IR قرار گرفته و عموم امت حزب‌الله می‌توانند آن را چاپ و در محافل انقلابی، نمازهای جمعه، هیئت‌های مذهبی و پایگاه‌های بسیج توزیع کنند.
این نشریه را از اینجا دریافت کنید.
تعداد بازدید از این مطلب: 521
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


معجزه ی سینمایی ایران فیلم محم رسول الله
 
1394/06/30نسخه قابل چاپ
| یادداشت |

چهار زاویه از فیلم «محمد رسول‌الله (ص)»

 

آشنایی با اهداف و انگیزه‌های تولید فیلم «محمد رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم»، آخرین اثر آقای مجید مجیدی و همین‌طور چگونگی ساخته شدن آن و اتفاقات و حوادث پیرامونی هنگام تولید و البته پیش‌بینی‌ها از استقبال چشمگیر مخاطبان داخلی و خارجی از این فیلم که با آغاز روزهای اکران، مسیر تحقق را می‌پیماید، ما را برآن می‌دارد که قدری پا را از محدوده‌ی شناخت سطحی و شتاب‌زده‌ی این فیلم فراتر بگذاریم. حرکت سنجیده‌ای که با ساخت این فیلم آغاز شد و امروز با سرعتی معقول و منطقی به مرحله‌ی ارائه‌ی اثر رسیده است (همان‌طور که آقای مجیدی نیز به آن اشاره کرده است) خبر از «آغاز یک نهضت فرهنگی» می‌دهد و همین امر، ضرورت وجود یک نگاه راهبردی نسبت به فیلمی درباره‌ی کودکی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را بیش از پیش می‌نمایاند.

از همین‌رو لازم است زوایای دید خود را نسبت به این اثر، که به زبان اسلام با دنیا سخن می‌گوید، مورد بررسی قرار دهیم و با قرار دادن آن در چارچوب‌هایی مشخص، به کارکردهایی بپردازیم که برای اسلام عزیز خواهد داشت.

آخرین ساخته‌ی کارگردان فیلم تحسین‌شده‌ی «بچه‌های آسمان» را می‌توان در چند سرفصل مورد التفات قرار داد. گرچه نمی‌توان منکر این نکته بود که در نهایت با یک خروجی و یک محصول مشخص و معین مواجه هستیم که باید آن را مورد قضاوت قرار دهیم، اما توجه به این مسئله نیز ضروری است که حجم عظیم تولید این فیلم و اهداف والایی که از ساخت آن مورد نظر بوده است و امواجی که آگاهانه و ناخودآگاه در جریان‌های اجتماعی و بین‌المللی ایجاد خواهد کرد، باید ما را برای ارائه‌ی یک نگاه منسجم‌تر و جامع‌تر مصمم بدارد.
عیار هر فیلم در محک زمان مشخص خواهد شد و فیلم «محمد رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم» با گذشت زمان، عیارش بیش از پیش برای همه مشخص خواهد شد. لحاظ کردن این نکته در نقد فیلم به‌عنوان یک اثر هنری که چقدر در برقرار کردن ارتباط عاطفی با مخاطب موفق بوده و توانسته است احساساتش را به‌سمتی هدایت کند که او را برای شناخت شخصیت پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ترغیب نماید، نکته‌ی بسیار بااهمیتی است.


۱. فیلم «محمد رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم» به‌مثابه‌ یک محصول هنری و یک فیلم
توجه به این فیلم به‌عنوان یک محصول هنری، ایجاب می‌کند که با رعایت اخلاق نقد و به‌کارگیری دقت دلسوزانه، به بیان محسنات و کاستی‌های این اثر بپردازیم. طبیعتاً لازمه‌ی پیشرفت هر اثر هنری، گذاردن آن در ترازوی نقد و نگاه سنجیده و موشکافانه به آن است. «محمد رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم» نیز از این قاعده مستثنا نیست و باید با دقت تمام از این زاویه مورد کنکاش قرار بگیرد تا با قدرت، آغازگر راه شناساندن اسلام و سربلندی این دین عزیز باشد.

با بررسی منصفانه‌ی تکنیکی فیلم به این نتیجه خواهیم رسید که نوع فیلمبرداری ویژه و جلوه‌های بصری آن مانند آن‌چه در صحنه‌های دفاع ابابیل از خانه‌ی خدا می‌بینیم یا سکانس دلنشین دریا فراتر از سطح سینمای ایران است. همچنین التفات به نوع روایت آن که خرده‌داستان‌های متنوع کودکی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در آن رنگ دیگری به فیلم بخشیده نیز قابل تأمل است. در کنار این موضوعات، توجه به ظرافت‌هایی که در ساخت این اثر به کار گرفته شده همانند دیالوگ‌های به‌جا و درست و روان باید پاسخ این سؤال را روشن کند که «آخرین ساخته‌ی مجیدی در چه جایگاهی در سینمای امروز جهان و ایران قرار دارد؟» البته عیار هر فیلم در محک زمان مشخص خواهد شد و در کنار نقدهای روز، باید به این نکته هم توجه داشت که «محمد رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم» با گذشت زمان، عیارش بیش از پیش برای همه مشخص خواهد شد. لحاظ کردن این نکته در نقد فیلم به‌عنوان یک اثر هنری که چقدر در برقرار کردن ارتباط عاطفی با مخاطب موفق بوده و توانسته است احساساتش را به‌سمتی هدایت کند که او را برای شناخت شخصیت پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ترغیب نماید، نکته‌ی بسیار بااهمیتی است. سکانس‌های حسی از این دست در فیلم به وفور یافت می‌شود و به‌عنوان نمونه می‌توان از سکانس فرار کردن شتر یا آشنایی حلیمه با آمنه و نوزادش و شیردادن حلیمه به او، یا سکانس آب دادن حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به اسیران نام برد.

۲. فیلم «محمد رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم» به‌مثابه‌ یک محصول فرهنگی
ساخت شهرک عظیم سینمایی، به‌کارگیری امکانات روز و استفاده از توانایی برجستگان هنر هفتم در دنیا برای این فیلم و همین‌طور تأمین خوراک محتوایی و معنوی فیلم با بهره‌مندی از نظرات علما و برجستگان جهان اسلام در ایران و کشورهای اسلامی، نشان از آن دارد که مجیدی از ابتدا نسبت به ظرفیت بالای موضوعی که روی آن دست گذاشته، آگاه بوده است. ساخت فیلمی درباره‌ی بهترین و شایسته‌ترین مخلوق خداوند، ناخودآگاه این ضرورت را برای عوامل ایجاد کرده است تا به‌دنبال ساخت یک اثر با کیفیت بالا از نظر تکنیکی باشند و بدین‌وسیله ضریب تأثیرگذاری فیلم را بالا ببرند. همچنین باید مدنظر داشت که فیلم «محمد رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم» به‌واسطه‌ی راهی که آغاز می‌‌کند، به فیلم «معیار» تبدیل خواهد شد و دست‌کم در لایه‌های فرهنگی و هنری و همین‌طور در سطح اجتماع جریان‌سازی می‌کند و پیرو آن، با گشایش گسترده‌ای در زمینه‌ی اقبال مخاطب به سینما و رو آوردن هنرمندان و فیلم‌سازان به مضمون‌ها و محتواهای ارزشی و دینی مواجه خواهیم شد. از همین‌رو، توجه به فیلمی که قرار است دوران کودکی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را روایت کند، از منظر فرهنگی و بازتاب‌های اجتماعی آن و التفات به دورنمای آثار محیطی و اجتماعی‌اش در کشورمان، امری است که شاید فیلم «محمد رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم» را بیش از هر چیزی متمایز می‌کند. سکانس‌های ابتدایی و پایانی فیلم که وضعیت مسلمانان را در سال دهم بعثت و در دوران تحریم اقتصادی (شعب ابی طالب) به تصویر می‌کشد جزو قسمت‌هایی از فیلم است که مابه‌ازای اجتماعی و ملی آن در شرایط امروز جامعه‌ی ایران به‌وضوح نمایان است.
فیلم «محمد رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم» به‌واسطه‌ی راهی که آغاز می‌‌کند، به فیلم «معیار» تبدیل خواهد شد و دست‌کم در لایه‌های فرهنگی و هنری و همین‌طور در سطح اجتماع جریان‌سازی می‌کند و پیرو آن، با گشایش گسترده‌ای در زمینه‌ی اقبال مخاطب به سینما و رو آوردن هنرمندان و فیلم‌سازان به مضمون‌ها و محتواهای ارزشی و دینی مواجه خواهیم شد.


۳. فیلم «محمد رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم» به‌مثابه‌ یک محصول تبلیغی
دست گذاشتن روی آخرین ساخته‌ی مجید مجیدی از منظر تبلیغی، شعاع اثرگذاری فیلم «محمد رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم» را گسترده کرده و مرزهای جغرافیایی، فرهنگی و اندیشه‌ای را پشت سر می‌گذارد. شاکله‌ی اصلی فیلم با هدف‌گذاری‌های خاص و به نیت زدودن آثار غبارآلود ناشی از حملات رسانه‌ای غرب علیه پیامبر نور و رحمت بنا شده است. مخصوصا در دورانی که افکار عمومی جهان، اسلام را با پرچم دروغین داعش و جنایت‌های گروهک‌های تروریستی تکفیری می‌شناسند، این فیلم می‌تواند باطل السحر پروژه‌های سیاسی و رسانه‌ای غرب علیه دنیای اسلام باشد.

دقت در نوع تعامل مناسب با مخاطب جهانی، چیزی است که در جنس روایت فیلم به‌دقت مورد توجه بوده است. بحیرا کشیش مسیحی و ساموئل خاخام یهودی، عناصر برجسته‌ای هستند که این مهم را در بستر روایت فیلم تأمین می‌کنند. که این خود عاملی است در جهت تقویت تعامل جهانی ادیان آسمانی. بنابراین حضور ادیان آسمانی به‌واسطه‌ی نمایندگان آن‌ها در دل روایت فیلم، همذات‌پنداری‌های انسانی و دینی و برقراری ارتباط عاطفی مناسب با مخاطب را می‌توان برگ‌ برنده‌ی این فیلم در اکران جهانی دانست.

۴. فیلم «محمد رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم» به‌مثابه‌ یک محصول معرفتی
نگاه بلندنظرانه و چشم دوختن به افقی که با ساخت فیلم «محمد رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم» به روی چشم‌های سر و چشم‌های جان گشوده خواهد شد، ما را برآن می‌دارد تا با ژرف‌نگری، راهبردی‌ترین سطح از رویکردهای فیلم را مورد بررسی قرار بدهیم. عوامل فیلم در دیداری با آیت‌الله جوادی آملی، از راهنمایی‌ها و هدایت‌های ایشان بهره‌مند شده بودند: «هنرمند واقعی هنرمندی است که توانایی داشته باشد سخن وحی را درک کند و به عالم حس بیاورد. قالب سینما از خیال به حس می‌آید. یک هنرمند سینمایی باید وحی را خوب بشناسد، مشهود را از دالانی صحیح به معقول تبدیل کند، بعد معقول را مخیل کند و متخیل را محسوس کند تا قابل عرضه باشد، وگرنه علمی نیست و این معنا چون نبوده، کسی هم درکش نکرده است.»
شاکله‌ی اصلی فیلم با هدف‌گذاری‌های خاص و به نیت زدودن آثار غبارآلود ناشی از حملات رسانه‌ای غرب علیه پیامبر نور و رحمت بنا شده است. مخصوصا در دورانی که افکار عمومی جهان، اسلام را با پرچم دروغین داعش و جنایت‌های گروهک‌های تروریستی تکفیری می‌شناسند، این فیلم می‌تواند باطل السحر پروژه‌های سیاسی و رسانه‌ای غرب علیه دنیای اسلام باشد.


بدین‌وسیله باید اعتراف کرد شناختن و شناساندن «رحمه‌للعالمین» اگر از سرچشمه‌ی وحی و با زبان هنر و انتقال حس صورت بگیرد، معرفتی عمیق در جان مخاطب ریشه خواهد دواند؛ چه اینکه فیلم «محمد رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم» با توسل به زیبایی‌هایی که به‌مدد تکنیک برجسته‌ی این فیلم به دست آمده است، چشم را می‌نوازد و همین‌طور به مدد روایت ساده اما دلنشین و لطیفش، به مخاطب این فرصت را می‌دهد که بر مخمل خیال سرشار این فیلم دستی بکشد و از احساس همنشینی با پیامبر مهر و مرحمت لذت ببرد. راز موفقیت فیلم در این است که با تلاش و کاوش در درک کلام الهی و درک وجود نورانی خاتم‌ انبیا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، شناختی دست‌یافته را در قالب احساسات و عواطف انسانی به مخاطب عرضه می‌کند. و به همین علت است که می‌تواند «قلب‌ها» را با خود همراه کند.

 

 
تعداد بازدید از این مطلب: 178
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


امام در باره عربستان چه گفت؟
 اگر هزاران مبلغ و روحانی را به اقطار عالم می فرستادیم تا مرز واقعی بین اسلام راستین و اسلام آمریكایی و فرق بین حكومت عدل و حكومت سرسپردگان مدعی حمایت از اسلام را مشخص كنیم، به صورتی چنین زیبا نمی توانستیم.
بازخوانی پیام تاریخی خمینی کبیر به مناسبت کشتار خونین حجاج در سال ۶۶:
 

اگر می خواستیم ثابت كنیم كلیدداران كنونی كعبه لیاقت میزبانی میهمانان خدا را ندارند و جز تامین آمریكا و اسرائیل كاری از دستشان برنمی آید، اینقدر موفق نمی شدیم/ حكومت سعودی مطمئن باشد كه آمریكا لكه ننگی دامنش نهاده كه با آب زمزم هم پاک نمیشود

اگر هزاران مبلغ و روحانی را به اقطار عالم می فرستادیم تا مرز واقعی بین اسلام راستین و اسلام آمریكایی و فرق بین حكومت عدل و حكومت سرسپردگان مدعی حمایت از اسلام را مشخص كنیم، به صورتی چنین زیبا نمی توانستیم.
گروه سیاسی- رجانیوز: یکی از جنبه های عجیب و تاریخی سخنان و پیام های حضرت امام خمینی (ره)، ماندگار و جاودان بودن آنهاست بگونه ای که بسیاری از سخنان و بیانات آن بزرگوار همچنان بعد از سالها، تازگی خود را حفظ کرده و گویی برای همین امروز بیان شده است.
 
به گزارش رجانیوز، در همین راستا بعد از فاجعه مشکوک قتل عام حجاج در سرزمین منا، جا دارد بار دیگر پیام سال ۶۶ امام راحل را که بعد از کشتار حجاج توسط آل سعود صادر شد را بار دیگر مرور کنیم و نکات دقیق و ژرفی را که ۲۸ سال قبل بنیانگذار کبیر انقلاب درباره خاندان بی لیاقت آل سعود بیان کرد، مجددا مرور کنیم:
 
بسم الله الرحمن الرحیم
 
والذین هاجروا فی سبیل الله ثم قتلوا او ماتوا لیرزقنهم الله رزقا حسنا و ان الله لهو خیرالرازقین
 
جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ مهدی كروبی (رییس وقت سازمان حج)
 
پیام استقامت و مظلومیت شما و زائران عزیزتر از جانمان را از كنار كعبه مظلوم و حرم خون آلود خدا شنیدم.
 
سلام خالصانه این جانب و همه ملت ایران را به همه عزیزانی كه در كنار خانه خود و حرم امن خدا مورد تهاجم و گستاخی اجیرشدگان شیطان بزرگ، یعنی آمریكای جنایتكار قرار گرفته اند، ابلاغ كنید. این حادثه بزرگ نه تنها احساسات و عواطف ملت ایران را كه یقینا دل همه آزادگان جهان و ملت های اسلامی را جریحه دار و متالم ساخته است ولی برای ملت بزرگ و قهرمانی همچون مردم عزیز كشورمان كه تجربه چندین ساله انقلاب را دیده اند و نقاب از چهره ها و نیرنگ های ایادی آمریكا چون شاه و صدام را در حمله به عزاداران حسینی و آتش زدن قرآن ها و مساجد برداشته اند، این حوادث غیر مترقبه و شگفت آور نیست كه دوباره دست كثیف آمریكا و اسرائیل از آستین ریاكاران و سردمداران كشور عربستان و خائنین به حرمین شریفین به درآید و قلب بهترین مسلمانان و عزیزان و میهمانان خدا را نشانه رود و مدعیان سقایت حاج و عمارت مسجدالحرام، خیابان ها و كوچه های مكه را از خون مسلمانان سیراب كنند.
 
ما در عین حال كه شدیدا متاثر و عزادار از این قتل عام بی سابقه امت محمد - صلی الله علیه و آله و سلم - و پیروان ابراهیم حنیف و عاملین به قرآن كریم گردیده ایم ولی خداوند بزرگ را سپاس می گزاریم كه دشمنان ما و مخالفین سیاست اسلامی ما را از كم عقلان و بی خردان قرار داده است، چرا كه خودشان هم درك نمی كنند كه حركت های كورشان سبب قوت و تبلیغ انقلاب ما و معرف مظلومیت ملت ما گردیده است و در هر مرحله ای سبب ارتقای مكتب و كشورمان را فراهم كرده اند كه اگر از صدها وسیله تبلیغاتی استفاده می كردیم و اگر هزاران مبلغ و روحانی را به اقطار عالم می فرستادیم تا مرز واقعی بین اسلام راستین و اسلام آمریكایی و فرق بین حكومت عدل و حكومت سرسپردگان مدعی حمایت از اسلام را مشخص كنیم، به صورتی چنین زیبا نمی توانستیم و اگر می خواستیم پرده از چهره كریه دست نشاندگان آمریكا برداریم و ثابت كنیم كه فرقی بین محمدرضا خان و صدام آمریكایی و سران حكومت مرتجع عربستان در اسلام زدایی و مخالفتشان با قرآن نیست و همه نوكر آمریكا هستند و مامور خراب كردن مسجد و محراب و مسئول خاموش نمودن شعله فریاد حق طلبانه ملت ها، باز به این زیبایی میسر نمی گردید، و همچنین اگر می خواستیم به جهان اسلام ثابت كنیم كه كلیدداران كنونی كعبه لیاقت میزبانی سربازان و میهمانان خدا را ندارند و جز تامین آمریكا و اسرائیل و تقدیم منافع كشورشان به آنان كاری از دستشان برنمی آید، بدین سعود، این وهابی های پست بی خبر از خدا به سان خنجرند كه همیشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته اند، به این اندازه كه كارگزاران ناشی و بی اراده حاكمیت سعودی در این قساوت و بیرحمی عمل كرده اند، موفق نمی شدیم و حقا كه این وارثان ابی سفیان و ابی لهب و این رهروان راه یزید روی آنان و اسلاف خویش را سفید كرده اند.
 
جمهوری اسلامی ایران الحمدلله در میان زائران خانه حق از ملیت ها و نژادها و كشورها و حتی در خود عربستان طرفداران بسیار زیاد و دوستان صادق و وفاداری پیدا نموده است كه برای گواه و شهادت حقانیت ما و معرفی ابعاد قتل عام خونبار مسلمانان به دست خادم الحرمین و انتقال حقایق تلخ روز حادثه به مردم جهان ما را یاری دهند. و چه بهتر كه بلافاصله و در حالی كه اجساد عزیزان ما بر زمین افتاده اند، صدام و حسین اردنی و حسن مراكشی به حمایت از جنایت آل سعود اعلام همبستگی نمایند، گویی عربستان سنگر بزرگی را فتح كرده است و در كشتن صدها زن و مرد بیدفاع مسلمان و به رگبار مسلسل بستن آنان و عبور از روی اجساد مطهر آنان به پیروزی نظامی بزرگی نایل آمده است كه به یكدیگر تبریك می گویند و حال آن كه جهان در این ماتم نشسته و دل پیامبر خاتم شكسته است.
 
و چه كسی است كه نداند توسل به زور و سرنیزه و لشكركشی در برابر زائران خانه حق و تهیه آن همه مقدمات و توسل به بهانه های پوچ برای درگیری با زنان و مردان و جانبازان و مادران و همسران شهیدان چیزی جز استیصال و خشم و ضعف آمریكا و عجز و ناامیدی سرسپردگان آنان نخواهد بود. یقینا آمریكا و عربستان از شرایط خلع سلاح مسلمانان در حرم خدا و احترام مومنین به احكام قرآن و پرهیز از جدال در كنار خانه خدا سوئ استفاده كرده اند و با وسایل از پیش فراهم شده و نقشه های دقیق روبه صفتانه به صفوف شیرمردان و شیرزنان ما حمله نموده اند و آنان را غافلگیر كرده اند.
 
حكومت سعودی مطمئن باشد كه آمریكا لكه ننگی بر دامنش نهاده است كه تا قیام قیامت هم با آب زمزم و كوثر پاك نمی شود و خونی كه از دل اقیانوس بزرگ ملت ما بر سرزمین حجاز جاری شده است، زمزم هدایتی برای تشنگان سیاست ناب اسلام گردیده است كه ملت ها و نسل های آینده از آن سیراب و ستمكاران در آن غرق و هلاك می شوند و ما همه این جنایت ها را به حساب آمریكا گذاشته ایم و به یاری خدا و در موقع مناسب به حساب آنان خواهیم رسید و انتقام فرزندان ابراهیم را از نمرودها و شیاطین و قارون ها خواهیم گرفت و مجددا تاكید می كنم كه اینها بهای گران حاكمیت نه شرقی و نه غربی و استقلال و آزادی و اسلام خواهی ماست.
 
و اینك از فرصت استفاده كرده به یكی از آیات كتاب كریم اشاره می كنم آن جا كه فرموده است:
 
((اجعلتم سقایه الحاج و عمارت المسجد الحرام كمن امن بالله والیوم الاخر و جاهد فی سبیل الله لا یستوون عندالله والله لا یهدی القوم الظالمین.))
 
گویی آیه كریمه در همین عصر نازل شده و گویی برای آل سعود و امثال آل سعود در طول تاریخ و برای ملت مجاهد بزرگ ایران و حجاج بیت الله الحرام در عصر حاضر و امثال آنان در همه اعصار آمده است. خداوند تعالی می فرماید: شما كوردلان آب رسانی به حجاج و تعمیر مسجدالحرام را با ارزش آنانی كه ایمان به خدا و به روز جزا آورده و در راه خدا مجاهده می كنند، مساوی قرار داده اید، حاشا كه اینان با شما مساوی نیستند و خداوند ستمگران را هدایت نمی كند.
 
آیا سعودی ها و امثال آنان در طول تاریخ ارزش خود را برای تهیه آب در مواقف حج و زرق و برق تعمیرات مسجدالحرام را با ارزش های مسلمانانی به خداوند و روز جزا ایمان دارند و با نثار خون خود و جوانان مجاهد خود در راه خدا و برای دفع دشمنان خدا از حریم اسلام و حرم خداوند تعالی به پا خاسته اند مقایسه نكرده اند و سعودی های عصر حاضر، پا را فراتر از آن نگذاشته و بر مسلمانان افتخار نمی كنند و با مجاهدان راه خدا آن نمی كنند كه روی آمریكای جهانخوار و ارباب خود را سفید كرده است. و جالب توجه این كه خداوند در این آیه ایمان به خدا و روز جزا را ذكر فرموده و از میان تمام ارزش های اسلامی و انسانی مجاهده در راه خدا را با دشمنان خدا و بشریت انتخاب كرده است و در این انتخاب به همه مسلمانان تعلیم فرموده است كه ارزش جهاد فوق همه ارزش هاست. و آیا خداوند با ذكر والله ((لایهدی القوم الظالمین)) نمی خواهد بفرماید خداوند سعودی های عصر را و تمام اعصار تاریخ را ستمگرانی بیش نمی داند كه قابل هدایت نیستند و خداوند آنان را هدایت نمی فرماید.
 
آیا ستمكاری بر حق و خلق و بر رسول خدا و امت بزرگوار حضرت رسول خاتم، بالاتر از آنچه آل سعود با كعبه و حرم امن الهی و با زائران مجاهد آن كه همه چیز و همه كس خود را در راه دوست و آرمان اسلام تقدیم كردند، می توان تصور كرد آیا جرم این مجاهدان كه به فرمان خداوند تعالی ندای برائت از مشركین را انجام داده اند، جز برائت از خدایان آل سعود و سعودی های عصر حاضر و شاه حسین و شاه حسن و مبارك نامبارك و صدام عفلقی است آیا سكوت در مقابل این ستمگری ها كه در طول تاریخ سابقه نداشته است، چیزی جز رضای به این جرم و شركت در ظلم و ستم ظالمین و ستمگران است و در هر صورت آل سعود برای تصدی امور كعبه و حج لیاقت نداشته و علما و مسلمانان و روشنفكران باید چاره ای بیندیشند. زائران شریف ایرانی امسال پیام انقلاب و برائت خود را با خونشان به جهان و به امت اسلام ابلاغ نمودند و با تقدیم شهدای بزرگ به پیشگاه مقدس حق از سازندگان و بانیان سیاست نه شرقی و نه غربی كعبه خداوند گشته اند و ملت بزرگ ایران نیز با تجلیل گسترده خود از شهدا و شركت میلیونی خود در راهپیمایی و اعلان برائت از كفر خصوصا آل سعود به وظیفه انقلابی و الهی خود عمل نموده اند كه در این جا لازم است از حضور گسترده آنان و همه اقشار و خواهران و برادران تشكر كنم.
 
اكنون نوبت زائران دیگر كشورها و خصوصا علما و روشنفكران و گویندگان است كه پیام مظلومیت ما را به جهان ابلاغ كنند. انشای الله زائران محترم ایرانی با مقاومت و صبر بقیه اعمال خود را به اتمام برسانند و با گام های محكم و دلی آرام و قلبی سرشار از رضایت و لبی خندان، شادی پیروزی خون بر شمشیر و شهادت در كنار خانه خدا را جشن بگیرند و افرادی كه به مدینه منوره مشرف می شوند، سلام شهیدان به خون خفته كعبه و مجروحین خانه امن را به رسول خدا و ائمه هدی علیهم السلام ابلاغ كنند و این موفقیت بزرگ را به محضرشان تبریك بگویند و به راه خود با صلابت و اطمینان ادامه دهند و مشكلاتی كه آمریكا و عربستان بر آنان تحمیل نموده اند به حساب خدا و دفاع از پیامبر بگذارند و از این كه خداوند هدیه ها و قربانیان هاجروار و اسماعیل گونه این ملت بزرگ را در كنار خانه خود پذیرفته است سپاسگزار و شاكر باشند كه انشای الله خداوند شهدای بزرگ ما را با شهدای صدر اسلام محشور و به بازماندگان آنان صبر و اجر و به مصدومین و مجروحین شفا عنایت فرماید و شر متجاوزان را به خودشان باز گرداند و آنان را به عقوبت خود كیفر دهد. از خداوند مسئلت می كنم كه از این زمان كه همه كفر و همه شرك دست به دست هم داده اند و تصمیم و عزم خود را برای شكست امت اسلام جزم كرده اند و همه ضربه ها را بر علیه ما به كار گرفته اند، خود ما را در حصار محكم خود و در لوای مرحمت و لطف خود حفاظت فرماید.
 
والسلام علیكم و رحمت الله و بركاته
 
روح الله الموسوی الخمینی
۱۲/۵/۶۶
 
 
۱۱
تعداد بازدید از این مطلب: 177
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


پیام رهبری به مناسبت دفاع مقدس

پیام به مناسبت هفته دفاع مقدس و روز تجلیل از شهیدان و ایثارگران

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، صبح امروز (پنج‌شنبه) با صدور پیامی به ‌مناسبت هفته‌ی دفاع مقدس و روز تجلیل از شهیدان و ایثارگران، تأکید کردند: شهید و شهادت در فرهنگ اسلامی، مظهر حیات و درخشندگی است و گذشت زمان نتوانسته و نخواهد توانست جلوه‌ی نام و یاد شهیدان عزیز را کم‌فروغ سازد.
متن این پیام که همزمان با مراسم غبارروبى، عطرافشانى و گلباران مزار شهیدان در سراسر کشور از سوی حجت‌الاسلام والمسلمین شهیدی محلاتی نماینده‌ی ولى فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران در گلزار شهدای بهشت زهرای تهران قرائت شد، به این شرح است:

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
گذشت زمان نتوانسته و نخواهد توانست -ان‌شاءالله- جلوه‌ی نام و یاد شهیدان عزیز را کم‌فروغ سازد. شهید و شهادت در فرهنگ اسلامی، مظهر حیات و بقاء و حضور و درخشندگی است؛ و این مائیم که باید با ارتباط و اتصال به این مفهوم بلند و ماندگار، برای خود و جامعه و کشور خود، بلندی و ماندگاری به دست آوریم. نام‌گذاری یک روز از هفته‌ی دفاع مقدس به این نامِ مبارک، ادای وظیفه‌ئی در این راه است.
سلام خدا بر ارواح طیبه‌ی شهیدان و خانواده های صبور آنان.
سیّدعلی خامنه‌ای
۲ مهر ۱۳۹۴

 

 
تعداد بازدید از این مطلب: 165
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


ویژگی های دعای عرفه
ت‌وگو با حجت‌الاسلام شیخ حسین انصاریان

ویژگی ممتاز دعای عرفه

 

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif در حدیثی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در مورد فضیلت روز عرفه آمده است: «خداوند در هیچ روزی به اندازه روز عرفه، بندگان خود را از آتش جهنم آزاد نمی‌کند». عرفه روزی است که درباره‌ی آن از سوی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان دین توجه و تاکید بسیار زیادی شده است. رهبر انقلاب نیز در توصیف این روز چنین فرمودند: « روز عرفه، روز دعا و استغفار و توجه است. دعای سراسر عشق و شور و سوز در روز عرفه، که سیدالشهداء امام حسین علیه‌السلام در مراسم عرفات انشاء فرموده است، نشان‌دهنده‌ی آن روحیه‌ی شیدائی و عشق و شوری است که پیروان اهل‌بیت در یک چنین ایامی باید داشته باشند. این ایام را قدر بدانید. فرصت مال شماست... .» به مناسبت فرارسیدن روز عرفه با حجت‌الاسلام‌والمسلمین شیخ حسین انصاریان، درباره‌ی برخی از ویژگی‌های این دعا به گفت‌و‌گو نشستیم.

* تفاوت‌های دعای عرفه نسبت به سایر ادعیه‌ی ماثور از ائمه‌ی معصومین علیهم‌السلام چیست و چرا بسیاری از بزرگان تأکید فراوانی بر این دعا و توجه به مفاد آن دارند؟
اگر بخواهیم به دید اعتقادات شیعی به ادعیه نگاه بیندازیم و از روایات و آیات هم برای همین منظور کمک بگیریم، باید گفت که دعاها نور واحد هستند؛ چراکه اولاً همه‌ی دعاها به انسان‌ها تعلیم چگونه دعا کردن را می‌دهند. انسان‌ها نمی‌دانند چگونه دعا کنند و نمی‌دانند از خداوند چه بخواهند، اما صاحبان این دعاها آگاه به شهود و غیب و ظاهر و باطن انسان بودند و می‌دانستند انسان توان بیان دعایی که او را به نقطه‌ی قبولی حضرت حق برساند، ندارد. انسان‌ها گاهی ممکن است دعا کنند، اما چیزی را بخواهند که به مصلحت آن‌ها نیست یا چیزی را بخواهند که دنیا ظرفیت تحقق آن را ندارد. در بعضی موارد نیز چیزی را مسئلت می‌کنند که در نهایت امر، نه به نفع خود آن‌هاست، نه به نفع خانواده‌شان و نه اطرافیان آن‌ها. به همین دلیل، باید بگوییم که تمامی ادعیه‌ی معصومین در این نقطه اشتراک دارند که هدف تمامی‌شان، تعلیم کیفیت دعا کردن و کیفیت رابطه با پروردگار است.
کارکرد دیگر تمامی دعاها نیز از این قرار است که به‌شکل عجیبی به انسان امید می‌دهند و جلوی دلسردی را نسبت به خدا، قیامت و آینده می‌گیرند. دائماً به انسان کمک می‌دهند به‌سمت حق‌تعالی، شئون حق‌تعالی و شناخت مراتب حق حرکت کند.

مایه‌ی حقیقی دعا با قلب و جان و فکر اهل‌بیت عجین بوده و گویی پروردگار عالم، انتقال حقایق عالم را میان آن‌ها تقسیم‌بندی کرده است. مثلاً یکی از آن‌ها از وجودش دعای کمیل، دیگری دعای ابوحمزه‌ی ثمالی، دیگری دعای عرفه و دیگری دعای پس از زیارت امام رضا علیه‌السلام (که از بهترین دعاهای شیعی است) را ظهور داده است. بنابراین این دعاها یک نور هستند، اما از چهارده چراغ ظهور کرده‌اند. تمایز آن‌ها نیز متعلق به دعا نیست، بلکه متعلق به آن چهارده نفر است که از نظر زمان با یکدیگر تفاوت داشته‌اند، نه از نظر مرتبه‌ی حقیقت. به عبارت دیگر، رسول گرامی اسلام نسبت به سایرین مقدم بوده است (به‌لحاظ زمانی) و پس از ایشان امیرالمؤمنین، صدیقه‌ی کبری و... به‌ترتیب آمده‌اند. این نوبت تمایز را نشان می‌دهد و تفاوتی در هویت وجود ندارد. در روایات نیز داریم که «کلهم نور واحد»، اما با اختلاف در زمان و مناسبت‌ها و ملت‌ها.

کارکرد دیگر تمامی دعاها نیز از این قرار است که به‌شکل عجیبی به انسان امید می‌دهند و جلوی دلسردی را نسبت به خدا، قیامت و آینده می‌گیرند. دائماً به انسان کمک می‌دهند به‌سمت حق‌تعالی، شئون حق‌تعالی و شناخت مراتب حق حرکت کند.

اما زمانی که نوبت به حضرت سیدالشهدا رسیده است، ایشان مفصل‌ترین دعا را در بهترین مکان جهان (در صحرای عرفات) خواندند. مقدمه‌ی این دعا را هیچ دعایی ندارد و آن‌هم تشریح بدن انسان است. امام حسین علیه‌السلام برون و درون انسان را به‌لحاظ جسمی تشریح می‌کنند و اگر دعاخوان واقعی این دعا را بخواند، با خواندن آن گره به خالق می‌خورد و وارد عرصه‌ی شکر و توبه می‌شود. دعاخوان با مقدمه‌ی این دعا درمی‌یابد که با وجود این همه هزینه از سوی خداوند برای خلق چنین موجودی، چرا این‌قدر محدود، گنهکار و ظالم از آب درآمده‌ام؟ زمانی که انسان دعا را عمیق بخواند، تغییر عمده در او ایجاد می‌شود.

* معارف دینی مورد نیاز برای تعالی روح انسانی چگونه در این دعا گنجانده شده است؟
بخشی از این دعا که با «انت الذی» آغاز می‌شود، به اصلاح اعتقادات انسان می‌پردازد تا او را به نقطه‌ی توحید برساند. می‌خواهد به انسان بگوید که درمان، دنیا و آخرت تو نه در دست پول، نه در دست قدرت، نه در دست داخلی و نه در دست خارجی است و کلیددار عالم تنها یک نفر و آن‌هم پروردگار است. پروردگار نیز کسی است که اباعبدالله او را با کارهای خود به انسان شناسانده است: تویی که مرا پوشاندی، تویی که مرا سیراب کردی، تویی که مرا سیر کردی، تویی که مرا از تنهایی درآوردی و همین‌طور تویی که از درون من، مرا به خودت و انبیایت هدایت کردی.

در اینجا هم اباعبدالله بحث اعتقادی را به‌صورت کامل ارائه می‌دهد و هم اگر انسان این نوع صحبت کردن را بفهمد، برایش تلطیف روح ایجاد می‌شود. لذا آن‌هایی که اهل دعا هستند، زمانی که جملات این دعا را می‌خوانند، نمی‌توانند از گریه خودداری کنند.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/30844/C/13940631_0530844.jpg
گزارش تصویری | گفت‌وگو با حجت‌الاسلام شیخ حسین انصاریان
انسان می‌بیند که وجود حضرت سیدالشهدا با پروردگار عالم طوری حرف می‌زند که روحیه‌ی خواننده و شنوده را تلطیف می‌کند و جلوه‌ی رحمانی خداوند را از عمق وجود انسان تجلی می‌دهد.

* چرا ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام راه دعا را برای انتقال عالی‌ترین مفاهیم دینی انتخاب کرده‌اند؟
چون نفوس همه‌ی انسان‌ها نیازمند دعاست و سرتاپای انسان‌ها «خواسته» است و می‌خواهند. اما راه اصلی را گم کرده‌اند. انسان همواره علم و قدرتی می‌خواهد که در دنیا نمونه‌ای نداشته باشد و وجود اباعبدالله علیه‌السلام خواسته‌ها را در نفوس مردم اصلاح کرده است؛ چراکه نفوس مردم با دعا عجین است؛ چه بر زبان خود دعا کنند و چه در فکر خود. همین که در درون خود بگویند «می‌خواهم» دعاست. عباراتی مانند «می‌خواهم برسم»، «می‌خواهم بهترین باشم»، «می‌خواهم پولدارتر از همه باشم» و... همگی دعاست. اباعبدالله تنها می‌گوید که این دعا در درون خودت است و خمیرمایه‌ی آن در خودت وجود دارد و اگر بخواهی، کسی حق ندارد جلوی تو را بگیرد، اما راه درست خواستن این است.

این موضوع (انتقال معارف از طریق دعا) مانند این است که ایرانی‌ها با شعر بسیار مأنوس هستند و از کودکی شعر می‌آموزند. انسان‌ها نیز «دعایی» هستند. ائمه‌ی ما از این مایه‌ی الهی که در درون مردم وجود دارد، به نفع مردم بهره‌برداری کرده‌اند و راه را به آن‌ها نشان داده‌اند. آن‌ها می‌دانستند انسان‌ها از دعا رو برگردان نیستند. من خودم در حال بازگشت از لندن بودم که در هواپیما به دو نماز برخوردم. به مهماندار هواپیما گفتم که می‌خواهم نماز بخوانم. او نیز مقدمات نماز (زیرانداز، مهر، جهت قبله و...) را برای من آماده کرد. پس از خواندن نماز صبح بود که یک خانم بدحجاب از من پرسید شما بودید که دیشب نماز خواندید؟ گفتم بله. گفت ما خیلی بدبخت هستیم، شما که با خدا ارتباط دارید برای ما دعا کنید. ائمه‌ی معصوم این را می‌دانستند که دعا با نفوس مردم عجین است و این راه را انتخاب کردند. سایر ادیان نیز از راه دعا استفاده کرده‌اند. مسیحی‌ها، زرتشتی‌ها، کلیمی‌ها و... نیز دعاهایی دارند. ائمه می‌دانستند که اگر انسان را با دعا راهنمایی کنند، خیلی آسان‌تر معارف را می‌پذیرند.
حضرت سیدالشهدا مفصل‌ترین دعا را در بهترین مکان جهان (در صحرای عرفات) خواندند. مقدمه‌ی این دعا را هیچ دعایی ندارد و آن‌هم تشریح بدن انسان است. امام حسین علیه‌السلام برون و درون انسان را به‌لحاظ جسمی تشریح می‌کنند و اگر دعاخوان واقعی این دعا را بخواند، با خواندن آن گره به خالق می‌خورد و وارد عرصه‌ی شکر و توبه می‌شود.

برای مثال، در همین روز عرفه به مردم اعلام کنند که یک مجتهد بزرگ می‌خواهد یک بحث اخلاقی ارائه کند. اگر تنها همین سخنرانی باشد، سی نفر هم نمی‌آیند، اما اگر به آن‌ها بگویید مراسم دعاست، آن‌وقت است که مردم چند ساعت پیش از شروع مراسم حاضر می‌شوند و حتی خیابان‌ها را پر می‌کنند. این موضوع به این دلیل است که نفس انسان با دعا گره خورده، اما با منبر خشک‌وخالی گرده نخورده است.

* رهبر انقلاب در یکی از سخنرانی‌های خود اشاره کرده‌اند که در میان ادعیه‌ی ماثور از معصومین، سه دعای کمیل، مناجات شعبانیه و دعای عرفه از محبوبیت بیشتری برخوردارند و هر سه این دعاها نیز از ائمه‌ای رسیده‌اند که جهاد و قتال آن‌ها نیز زبانزد است. بنابراین چه رابطه‌ای میان اوج بندگی و جهاد در راه خدا وجود دارد؟
زمانی که اصحاب سیدالشهدا و اصحاب امیرالمؤمنین (مانند مالک‌اشتر و عماریاسر) را تصور کنیم و در نظر داشته باشیم که آن ۷۲ نفر از تمام وجود خود گذشتند و امام باقر علیه‌السلام نیز فرمودند که آن چهل نفر در جنگ صفین شیعه‌ی ناب پدرم بودند، باید به این سؤال پاسخ دهیم که آن‌ها به چه خلوصی رسیده بودند که غیر خدا را نمی‌دیدند و جز او به چیزی پیوند و تعلق نداشتند؟ این خلوص و عدم تعلق، از آثار این دعاهاست. این افراد زمانی که کنار عرفان واقعی الهی نشستند، از جان و تعلقات مادی آزاد شدند. این افراد بلافاصله پس از دعوت امیرالمؤمنین و سیدالشهدا، بدون کمترین تعللی، حرکت کردند و گفتند: جان چه باشد که نثار قدم دوست کنم.

این افراد چنان ازخودگذشته بودند که شب عاشورا، حضرت سیدالشهدا به بشیر حضرمی فرمودند که به من خبر رسیده است پسر تو را اسیر کرده‌اند و من تو را آزاد می‌گذارم که تک‌پسر خودت را آزاد کنی و همسرت را نیز از نگرانی درآوری. بشیر حضرمی عرض کرد که یابن‌رسول‌الله اگر مرا پابرهنه در تمام زمین بدوانند که از تو جدا شوم، این کار را انجام نخواهم داد. این کمال آزادی و عرفان نفس است که صحابه نیز از احوال، اعمال و اطوار امیرالمؤمنین و سیدالشهدا کسب کردند. شاگردان خوبی برای آن‌ها بودند و خیلی خوب درس گرفتند.

* پس چرا عده‌ای اینطور تصور می‌کنند که اگر کسی در راه تقرب به خداوند قرار می‌گیرد، باید گوشه‌نشین شود و نباید وارد جهاد در راه خدا شود؟ چه رابطه‌ای میان جهاد و بندگی خداوند متعال وجود دارد؟
جهاد حکم قرآن است. این روح عبودیت است که رشته‌ی بسیار بالای آن، جنگ در راه خداست. زمانی که خدا مالک من است و من هیچ‌کاره‌ام و مالک به مملوک می‌گوید که دین من در گرو جهاد و قتال توست، چه پاسخی می‌توانم بدهم؟ به‌خصوص زمانی که این مالک را اباعبدالله و امیرالمؤمنین به‌خوبی معرفی کرده‌اند. جهاد و قتال یکی از مراحل عالی بندگی است. زمانی که می‌گوید: «جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ»، عمل کردن به امر خدا عبادت می‌شود و کسی که جان خود را می‌دهد، بالاترین عبادت را انجام داده است. همچنین است که می‌فرماید: «إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ»؛ به مردم یاد داده است که من خریدار جان تو هستم و ثمن جان تو نیز «جنات» نیست، بلکه «جنت» است. ما نیز نمی‌دانیم تفاوت جنات و جنت چیست. پیدا نیست که جنت در برابر جنات چه معنایی دارد. زمانی خدمت حضرت امام رحمه‌الله‌علیه رسیدم و ایشان فرمودند که منظور از «جنتی» در آیه‌ی «فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی»، «جنت لقاء» است و برای ما مفهوم آن پرده‌برداری نشده است.

* جناب استاد، مبتنی بر مفاهیم موجود در دعای عرفه، چه توصیه‌ای به مردم دارید تا به بهترین شکل از آن استفاده کنند؟
اگر یک تفسیر خلاصه با زیباترین انشا و بهترین مطلب از عرفه به دست بیاید و در کل کشور منتشر شود یا اینکه چند روز مانده به برگزاری دعای عرفه، افراد خوش‌ذوقی در صداوسیما فرازهای این دعا را تشریح کنند، برای مردم فایده‌ی بسیاری دارد. خوب است مردم نیز قبل از عرفه، با پروردگار عهد کنند که در عرفه بهترین بهره را از معلمی اباعبدالله بگیرند و تا آخر عمر آن را به کار ببرند تا با بازگشت از این عرصه، به عنصری بسیار مهربان برای خانواده و مردم تبدیل شوند؛ عنصری که در برابر ستمگران مانند کوه و در مقابل مؤمنان، مهربان است. به‌تعبیر قرآن کریم «أَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم».

 

تعداد بازدید از این مطلب: 252
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مرور بیانات رهبرانقلاب

جدول | مرور سریع بیانات در دیدار خانواده‌های شهدای هفتم تیر و استان تهران

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به منظور آگاهی سریع و صحیح کاربران خود از «موضوعات اصلی» مطرح شده در بیانات و پیام‌های رهبر معظم انقلاب اسلامی «مرور سریع» این بیانات و پیام‌ها را در اختیار کاربران خود قرار می‌دهد.
آنچه در ادامه می‌آید «مرور سریع»بیانات در دیدار خانواده‌های شهدای هفتم تیر و جمعی از خانواده‌های شهدای استان تهران است.

در مرور سریع این بیانات می‌خوانید:
* موضوعات اصلی مطرح شده در بیانات
     * جملات طلایی بیانات
     * پیشنهاد بیانات یا پیام‌های مرتبط با موضوعات اصلی برای مطالعه بیشتر
     * واژگان کلیدی مطرح شده در بیانات
     * جزئیات تکمیلی قابل توجه در متن بیانات
«مرور سریع» در قالب‌های pdf (از اینجا) و  word (از اینجا) در دسترس کاربران است.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/30100/13940406-khanevade-shohada-2.jpg

 

لطفاً نظر خود را بنویسید:
تعداد بازدید از این مطلب: 175
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


سخنان مهم رهبر

بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى

بسماللهالرّحمنالرّحیم(۱)
الحمدلله ربّ العالمین، والصّلاة والسّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّةالله فی الارضین.

 خیلی خوشآمدید برادران و خواهران عزیز! یکی از  شیرینترین دیدارها برای این حقیر، همیشه دیدار با شماها است؛ چه آنهایی که یادگاران دوران دفاع مقدّسید و ارزشمندترین خاطرات را در ذهن ما زنده میکنید، چه جوانهای عزیز و نسلهای بعدی که در طول این چند ده سال به این مجموعهی مبارک ملحق شدهاند. امیدواریم انشاءالله برکات الهی شامل حال همهی شما باشد و بتوانید آن راه مستقیم -صراط مستقیم- و جهاد مقدّس را در همهی احوال دنبال کنید که این، راز سعادت و نجاح بشر در دنیا و آخرت است.

 اوّلاً ماه مبارک ذیحجّه ماه مهمّی است، قدر بدانیم. بجز عید شریف غدیر و عید مبارک قربان، آنچه در این ماه -غیر از این دو مناسبت- مهم است، مناسبت عرفه است؛ روز عرفه را قدر بدانید؛ خود را برای ورود به درگاه خشوع در مقابل پروردگار آماده کنیم. روز بزرگی است روز عرفه. ما دچار غبارگرفتگی و زنگزدگی در دلهایمان میشویم؛ تضرّع، خشوع، ذکر، توسّل، این زنگها را و این غبارها را میزداید و روزهای مشخّصی، فرصتهای برتری برای این زنگزدایی و رنگزدایی و غبارروبی هست که از جملهی برترینِ آنها عرفه است. روز عرفه را قدر بدانید. از ظهر عرفه تا غروب عرفه ساعات مهمّی است؛ لحظهلحظهی این ساعات مثل اکسیر، مثل کیمیا حائز اهمّیّت است؛ اینها را با غفلت نگذرانیم.

 یک نمونه [از اعمال]، این دعای عجیب امام حسین (علیهالسّلام) در عرفه است که مظهر خشوع و تذلّل و ذکر و مظهر ابتهال(۲) در مقابل پروردگار است. یک نمونهی دیگر دعای امام سجاد (سلاماللهعلیه) در صحیفهی سجّادیّه است.(۳) اینها را با تأمّل و با تفکّر بخوانید؛ این توشهی شما است.

 راهی که شما [در پیش] دارید، راه طولانی، دشوار و بسیار ارزشمندی است. خب، راههای زندگی زیاد است؛ همه دارند زندگی میکنند، همه دارند نان درمیآورند، کار میکنند -کارهای مباح، کارهای مستحب، کارهای حرام- امّا این راهی که شما انتخاب کردید، راه بینظیری است؛ جواهر است در قبال خاکوخاشاک و سنگریزهها؛ راه مهمّی است. از جملهی آن راههای زندگی است که تاریخ را میسازد، ملّتها را سربلند میکند، کشورها را نجات میدهد، آیندهها را میسازد و برتر از همه، رضوان الهی و بهشت اخروی و دنیوی را نصیب شما میکند؛ این راه، یک چنین راهی است. خب، طبعاً به موازات اهمّیّت این راه، خستگیها و دشواریها و خاروخاشاکها هم در این راه زیاد است؛ نیرو لازم دارد، نشاط لازم دارد؛ این اعمال، این توجّهات، آن نشاط را در شما بهوجود میآورد. از معنویّت، از توسّل، از خشوع غافل نباشید. هر دقیقهی تضرّع در مقابل پروردگار، یک ذخیرهی ارزشمندی در دل انسان بهوجود میآورد. این عرض اوّل ما.

 امّا دربارهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. چهار کلمه است که هرکدام از این چهار کلمه یک عمقی دارد، یک مغزی دارد، یک شرحی دارد. شما در داخل سپاه مشغول فعّالیّت و سرگرم فعّالیّتید؛ شاید بهقدر آیندگان، بینندگان، مطالعهکنندگانِ بعدی فرصت پیدا نکنید روی اینها تکیه کنید و تعمّق کنید، امّا جای تعمّق دارد: «سپاه»، «پاسداری»، «انقلاب» و «اسلام». اینها چهار کلمه است که اسم شما و عنوان شما از اینها تشکیل شده.

 امّا سپاه. شما سپاهید؛ خب، پاسداری از انقلاب، مخصوص سپاه پاسداران که نیست؛ همه موظّفند -هر انسانی، هر موجود مؤمنی موظّف است- امّا خصوصیّت سپاه این است که یک سازمان است، یک مجموعهی منظّم است، سپاه است. این سپاه بودن، تکیهی بر روی نظم و انضباط و کار مدیریّتی و نتیجهبخش بودنِ هر ذرّه کار [است]. وقتی پراکندگی بود، پریشانی بهوجود میآید، خیلی از کارها هدر میرود، [امّا] وقتی سازمان بود، مجموعه بود، تشکیلات بود، نظم و انضباط برقرار بود، مثل جدولکشی در زیر یک سدّ پُر از آب است که اگر درست انجام بگیرد، یک قطره آب هدر نخواهد رفت و همه به محلّ مورد نیاز میرسد. خصوصیّت سپاه بودن این است.

 ما در مجموعهی تنظیمات کشوری جایی را نداریم جز سپاه که برای پاسداری از عزیزترین حادثهی تاریخی این کشور و حادثهی جاری این کشور -که حالا شرح خواهم داد- یک وظیفهی سازمانی برای خودش تعریف کرده باشد. بنابراین معنای سپاه بودن، سازمانیافتگی است، معنایش نظم است، معنایش مأموریّتهای تعریفشده و مشخّص است.

 یک بُعد دیگرِ سپاه بودن و سازمانیافته بودن، پیر نشدن است؛ سازمان، پیر نمیشود. توالی نسلها، دستبهدست شدنِ معرفتها، تجربهها نمیگذارد که یک سازمان پیر بشود؛ دائماً تجدید حیات میکند. فقط هم دستبهدست شدنِ معرفتها نیست؛ رشد هم پیدا میکند. یعنی امروز سپاه به معارفی در زمینههای مختلف دست پیدا کرده است که سی سال پیش به این روشنی، به این وضوح این معارف را نداشت. دستاوردهای معرفتی سپاه در زمینههای مختلف روزبهروز رشد پیدا میکند، عمق پیدا میکند. این، خاصیّت دیگرِ سازمان بودن و منظّم بودن و تشکیلاتی بودن است.

 یک خصوصیّت دیگر، تربیت عناصر جدید است؛ هم عناصر درونی، هم عناصر بیرونی. وقتی تشکیلات هست، وقتی منظّم است، انسانها در درون تشکیلات تربیت میشوند و عنصرهای کارآمد و فهیم بهوجود میآیند؛ در حالت گسیختگی سازمانی، این خصوصیّت بهدست نخواهد آمد. علاوهی بر تربیت درونی، تربیت بیرونی هم هست. امروز سپاه بر روی افکار عمومی اثر میگذارد؛ بر روی سازندگی جوانها و انسانها اثر میگذارد؛ عناصر صادراتی سپاه به دستگاههای مختلف که خیلی هم فراوان است -که عناصری را برای مدیریّت دستگاههای مختلف، سپاه در طول این سالها مرتّباً از میان خودش صادر کرده- بر روی آن مجموعهها و تشکیلاتها اثر میگذارند. بنابراین تربیت انسانها و رشد دادنِ عناصر مستعد، از جملهی دیگر خصوصیّاتِ اینها است.

 [سپاه] مظهر اقتدار میدانی است؛ خصوصیّت سپاه بودن این است. اقتدار در عرصهی سیاسی، در عرصهی تبلیغات یک حرف است، اقتدار بر روی زمین در میدان، یک حرف دیگر است. اقتدار میدانی موجب میشود که اقتدار سیاسی هم بهوجود بیاید. وقتی شما بر روی زمین دارای اقتدار هستید، میتوانید تصرّف کنید، میتوانید کار کنید، میتوانید دفع کنید، میتوانید جذب کنید. وقتی یک ملّتی این خصوصیّت را دارد، یا مجموعهای از یک ملّت وقتی دارای یک چنین خصوصیّتی است، این، اقتدار سیاسی را هم بهوجود میآورد، اقتدار هویّتی را هم بهوجود میآورد، عزّت هم میبخشد؛ و از این قبیل. سپاه، مظهر اقتدار میدانی است. البتّه اقتدار میدانی در عرصهی اقتصاد هم معنا دارد؛ در آنجا هم اگر یک مجموعهی اقتصادی قویّ فعّالِ نافذی وجود داشته باشد، آن هم اقتدار میدانی است، که در جای خود بحث دیگری است. بنابراین پاسداریِ «سپاه» از انقلاب اسلامی بهعنوان سپاه، بهعنوان سازمان، بهعنوان مجموعه، معنایی دارد که اگر این انتظام نبود، این سازمانیافتگی نبود، ازهمگسیختگی بود، [اگر] یک عدّهای بودند که همه مردمان مؤمن، همه هم طرفدار انقلاب اسلامی و میخواستند هم از انقلاب پاسداری کنند امّا این نظم سازمانی وجود نداشت، چیز دیگری از آب درمیآمد. این نظم سازمانی، این وجود سازمان، یکی از برکات بزرگ است؛ این مخصوص سپاه است.

 خب، با این خصوصیّاتی که عرض کردیم، گفتیم که سپاه تجدیدپذیر است، کهنهبشو نیست، پیربشو نیست -افراد پیر میشوند امّا سازمان پیر نمیشود- معنای این آن است که از همهی عناصری که میتوانند به این تجدیدپذیری کمک کنند، باید استفاده بشود. خصوصیّت جوانگرایی -که خوشبختانه در سپاه به آن توجّه میشود و گرایش به آن نشان داده میشود که خصوصیّت مثبتی است- باید همراه با استفادهی از مجربّان، کارکشتگان و قدیمیها باشد؛ یعنی قدیمیهای سپاه، کارکشتههای سپاه که امتحان دادهاند، کارهایشان را کردهاند، فعّالیّتهای فراوانی داشتهاند، باید در این تجدیدپذیری مورد استفاده قرار بگیرند؛ بدون حضور آنها تجدیدپذیری مشکل خواهد بود یا گاهی ممکن نخواهد بود. انقطاع نسلی در سپاه نباید بهوجود بیاید؛ بخصوص که قدیمیهای ما کارها کردند، در عمل، امتحانها پس دادند که امتحانهای بزرگی است.

 بنده با اینکه در آن زمان در جریان همهی خبرها قرار میگرفتم و بعدها هم اینهمه کتابهای جنگ را خواندهام، باز وقتی یک کتاب جدیدی مطرح میشود، میآید و بنده فرصت میکنم، توفیق پیدا میکنم میخوانم، باز یک باب تازهای در مقابل من گشوده میشود؛ حرفهای تازهای میشنوم. چه دنیای عجیبی، اقیانوس عمیقی این دوران هشتساله در مقابل ملّت ایران قرار داد که به این زودیها، به این آسانیها تمامشدنی نیست. خب، از آن کسانی که فعّال بودند، مؤثّر بودند [استفاده بشود]. البتّه نمیخواهم بگویم هرکس آن روز فعّال بوده، ما به اعتبار آن روز به او نمره بدهیم؛ نه، من بارها گفتهام، همهی ما -بنده در نزدیکیِ هشتادسالگی [یکجور]، شما جوانها یکجور، پیرها یکجور- در معرض امتحانیم، در معرض لغزشیم؛ هر لحظه ممکن است انسان لغزش پیدا کند:
حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است
کس ندانست کز اینجا به چه حالت برود(۴)

 گاهی انسان، عمری را هم بخوبی گذارنده امّا یک امتحان سخت، انسان را از این رو به آن رو میکند. نمیخواهیم ادّعا کنیم که برای هرکسی آن روز مثلاً آنجا حضور داشته است، ما یک حریم امنیّتی درست کنیم و جرئت نکنیم [به او نزدیک بشویم]؛ نه، لکن آن گذشتهها را باید ارج نهاد، باید قدر دانست؛ و انسانهایی که توانستهاند در طول این سالها آن ذخیره را حفظ کنند برای خودشان، سالم نگه دارند خودشان را، اینها خیلی قیمت دارد. خب، این حالا معنای سپاه، به معنای یک سازمان، به معنای یک مجموعهی منظّم؛ این جزء اوّل اسم شما [است]. البتّه در این زمینه آدم بخواهد حرف بزند و شرح بدهد، بیشتر از اینها حرف هست؛ حالا دیگر این چند کلمه کافی است.

 پاسدار؛ سپاه پاسداران؛ شما پاسدارید. پاسداری از انقلاب در واقع نماد ارادهی انقلابی کشور است؛ ارادهی انقلابی، حضور انقلابی؛ هویّت انقلابی. وقتی شما میگویید که وظیفهی این سازمان، پاسداری از انقلاب است، معنایش این است که ارادهی انقلاب همچنان مستحکم است و انقلاب حضور قاطع در عرصه و صحنه دارد؛ خب این خیلی معنای مهمّی است. انقلاب را نباید محدود کرد به حوادث انقلابیِ مثلاً آغاز انقلاب و شروع انقلاب و روزهای پیروزی انقلاب؛ آنها یک بخشی از انقلاب است. شاید اگرچنانچه کسی معنای انقلاب را درست ملاحظه کند، [میبیند] حرکت انقلابی و نهضت انقلابی یک بخش کوچکی از مجموعهی انقلاب است. انقلاب یعنی یک دگرگونی همهجانبه در یک مجموعهی بشری -یا در یک ملّت یا فراتر از یک ملّت، در یک نسل، در یک تمدّن- معنای انقلاب این است. حالا در دنیا اسم کودتاها را هم گاهی انقلاب میگذارند امّا انقلاب معنای خیلی عمیقتری دارد و این همان چیزی است که در کشور ما اتّفاق افتاد. آنچه در کشور ما اتّفاق افتاد، به معنای واقعی کلمه، یک انقلاب بود و هست و این ادامه دارد. در بحث انقلاب، تفاسیر مربوط به انقلاب را عرض خواهم کرد لکن در این بخش پاسداری، وقتی شما میگویید ما پاسدار انقلابیم، معنایش این است که انقلاب زنده است، انقلاب حاضر است، انقلاب موجود است. اگر انقلاب -آنچنان که بعضی ادّعا میکنند یا بعضی آرزو میکنند- مرده بود، پاسدار لازم نداشت؛ مرده که پاسدار نمیخواهد؛ پس انقلاب حضور دارد. پس معنای پاسداری انقلاب، متضمّن معنای حضور انقلاب است؛ یعنی شما میخواهید بگویید انقلاب هست؛ بعد عرض خواهم کرد که بله انقلاب هست و با قوّت و قدرت هم هست.

 وقتی شما میگویید من پاسدار انقلابم، یکی از معانی پاسداری و یکی از ابعاد مفهومی پاسداری، این است که انقلاب مورد تهدید است؛ بله، اگر تهدید نباشد، پاسداری لازم نیست. آنجایی انسان پاسداری میکند که تهدید وجود دارد؛ پس شما هم وجود انقلاب را دارید با اسم خودتان تأیید میکنید، هم تهدیدهایی را که متوجّه انقلاب است دارید تبیین میکنید و از وجودشان خبر میدهید. خب اگر پاسدار انقلابیم باید این تهدیدها را بشناسیم. یکی از کارهای اساسی سپاه، رصد مسائل بینالمللی فقط برای شناخت تهدیدها است. رصد کردن مسائل بینالمللی و حوادث بینالمللی و خبرهای بینالمللی موجب میشود که ما بدانیم تهدیدها چیست؛ و همچنین رصد حوادث داخلی کشور؛ بنابراین سپاه یک موجود سربهزیر کنارنشستهی سرگرم کارهای اداری خود نیست؛ یک موجود آگاه، ناظر، بینا، متوجّه اطراف -هم متوجّه اطراف در کشور، هم متوجّه اطراف در سطح بینالمللی و در سطح منطقه- [است که] دارد نگاه میکند، مثل یک موجود زندهی بیدار، برای اینکه ببیند از کجا تهدید وجود دارد. نسبت به چه کسی [یا] نسبت به چه تهدید وجود دارد؟ اینجا شخص مطرح نیست؛ [بلکه] تهدید وجود دارد نسبت به انقلاب؛ [لذا] رصد دائمی باید بکنید. بخشهای اطّلاعاتی سپاه و هرآنچه پهلو میزند به مسائل اطّلاعاتی سپاه، ناظر به این معنا است. البتّه درجات مختلف، سلسلهمراتب، کادرها باید در جریان این مسائل قرار بگیرند، باید در جریان تهدیدها قرار بگیرند تا همه بدانند که چهکار دارند میکنند و چهکار میخواهند بکنند. اگر سلسلهمراتب سپاه ندانند که چه تهدیدهایی متوجّه آن چیزی است که آنها پاسدارش هستند، معلوم نیست بتوانند درست به وظیفه عمل کنند. وقتی انسان فهمید تهدید چیست و از کجا است، انگیزه پیدا میکند.

 بنابراین یکی از ابعاد کلمهی پاسداری، کمربستهی انقلاب بودن و هشیاری و بیداری دائمی است؛ همانی که در نامهی امیرالمؤمنین هست؛ وَ اِنَّ اَخَا الحَربِ لَاَرِق؛(۵) برادرِ جنگ، بیدار است. لازم نیست این جنگ، جنگ موجود و حاضری باشد؛ نه، آن کسی که خود را برای جنگ آماده کرده، باید بیدار باشد. جنگ با چه کسی؟ ما شروعکنندهی جنگ که هیچوقت نبودیم و نخواهیم بود؛ با آدمها یا ملّتها یا دولتهای بیطرف و بیاذیّت که ما جنگی نداریم؛ جنگ ما با مزاحمین و با معارضین و با تهدیدکنندهها است. «لَاَرِق»؛ اَرِق یعنی بیدار؛ دائم بیدار است. پس یک بُعد از معنای کلمهی پاسداری، بیداری و کمربستگی دائمی است.

 طبعاً وقتی تهدیدها را شناختید، آمادگیهای متناسبش را پیدا میکنید. یک روزی بود که تهدید الکترونیک نبود، آن روز لازم نبود کسی برود دنبال مسائل الکترونیک؛ امروز هست، لازم است که بروند دنبالش؛ آقای فرمانده و سردار عزیزمان شرح دادند. اینجا در این حسینیّه، بچّههای سپاه آمدند پیشرفتهای برجسته و چشمگیر و بسیار خوب خودشان را در معرض دید کسانی که اهل تشخیصند قرار دادند، معلوم شد سپاه در این زمینه هم کار زیادی کرده؛ در همهی زمینهها همینجور. وقتی تهدید را شناختید، وسیلهی خنثی کردن تهدید را هم خواهید شناخت و دنبالش خواهید رفت؛ اگر دارید، حفظش میکنید و اگر ندارید، آن را تهیّه میکنید.

 این پاسداری در واقع متضمّن دو معنا است؛ یک معنای پاسداری یعنی حراست کردن و حفاظت کردن، یک معنای پاسداری یعنی گرامی داشتن، پاسداشت کسی یا چیزی را داشتن، یعنی آن را انسان گرامی بدارد، آن را محترم بدارد؛ این هم هست. معنای پاسداری از انقلاب فقط حفاظت از انقلاب نیست -که این شرحی که دادیم مربوط به حفاظت بود- بلکه به معنای گرامی داشتن انقلاب، اهمّیّت دادن به انقلاب، بزرگ داشتن انقلاب هم هست. انسان پاس کسی را بدارد یعنی او را گرامی بدارد، قدر او را بشناسد، اهمّیّت او را بداند؛ این احتیاج دارد که انسان انقلاب را درست بشناسد [لذا] باید معرفت به انقلاب پیدا کنید. در سطح سپاه، در تمام سلسلهمراتب سپاه، باید معرفت به انقلاب یک معرفت آگاهانه، روشن، جامع بوده باشد؛ انقلاب را درست باید [شناخت]. اگر در زمینهی کارهای فرهنگی در این مورد، کاستیای وجود دارد، حتماً باید برطرف بشود؛ نگاه کنید ببینید. بایستی برادران و خواهران سپاه از صدر تا ذیل مجهّز باشند به منطق مستحکم انقلاب؛ چون ضدّ انقلاب امروز از طرق مختلفی وارد میشود. یکی از راههای ورود و نفوذ -که حالا در مورد نفوذ هم یک کلمهای عرض خواهم کرد؛ ما همینطور مدام دربارهی نفوذ دشمن تکرار میکنیم، تأکید میکنیم- ایجاد خلل در باورها است؛ باور انقلابی، باور دینی. در معرفتهای انقلابی و دینی اختلال ایجاد میکنند؛ رخنه کردن در اینها است. و از همهی طرق هم استفاده میکنند و آدمهای گوناگونی هم دارند؛ استاد دانشگاه هم دارند، فعّال دانشجویی هم دارند، نخبهی فکری و علمی هم دارند؛ همهجور آدمی برای ایجاد این رخنهها هستند. برادران در سطوح مختلف سپاه بایستی این آمادگی را و این اقتدار منطقی را داشته باشند. قبل از انقلاب، ما از این قوّت منطق در موارد زیادی استفاده میکردیم؛ بچّههای جوان، آن زمان در بحثهایی که ما داشتیم -بحثهای قرآنی و مانند اینها، نهجالبلاغه و قرآن و این چیزها، بنده داشتم- به من میگفتند که ما در دانشگاه در مقابل مارکسیستها دیگر حالا کم نمیآوریم؛ قبلاً کم میآوردیم؛ حرف داریم، منطق داریم، استدلال میکنیم؛ فقط رد کردن هم نیست، اثبات میکنیم و حقایقی را بیان میکنیم. در جوانی که امروز در سپاه مشغول فعّالیّت است، باید یک چنین قدرت اقناعی، یک چنین قدرت منطقی و قوّت بیانی وجود داشته باشد؛ این جزو کارهای اساسی است؛ این پاسداری از انقلاب و پاسداشت انقلاب است؛ یعنی گرامی داشتن انقلاب، حقّ انقلاب را ادا کردن، قدر انقلاب را دانستن.

 یک بُعد دیگر از پاسداشت انقلاب و پاسداری انقلاب، شناخت دشمن است؛ دشمن را بشناسیم. البتّه شماها دشمن را میشناسید؛ دشمن استکبار جهانی است که مظهر کاملش هم، آمریکا است و عواملش هم رژیمهای مرتجع و آدمهای خودفروخته و آدمهای ضعیفالنّفس و مانند اینها هستند؛ دشمن برای شما شناختهشده است؛ بایستی از این شناخت استفاده کرد. نقاط ضعف دشمن را -نقاط ضعف معرفتی و عملی دشمن را- باید شناسایی کرد و اینها را به رخ انسانهایی که احتیاج دارند این مطلب به رخ آنها کشیده بشود، کشاند. دشمنان انقلاب اسلامی همان کسانی هستند که ده پانزده سال قبل وارد منطقه شدند، شعارشان ایجاد امنیّت بود؛ امروز شما نگاه کنید کجای این منطقه امنیّت دارد؟ ناامنی سراسر این منطقه را گرفته؛ غرب آسیا و شمال آفریقا. وقتی به افغانستان حمله کردند، شعارشان مبارزهی با تروریسم بود [امّا] امروز تروریسم همهی منطقه را فرا گرفته؛ آن هم چه تروریسمی! تروریسم وحشی و خشن؛ تروریسمی که آدمهایش انسانها را -دشمنان خودشان را- زندهزنده در آتش جلوی چشم همه میسوزانند؛ از امکانات گوناگون فنّی هم استفاده میکنند برای اینکه این منظره را درست به چشم و باور همهی مردم دنیا منتقل کنند و منعکس کنند؛ تروریسم اینجوری! عناصر تکفیری امروز اینجور هستند؛ بچّه را در مقابل مادرش میکُشند، پدر و مادر را در مقابل فرزندانشان سر میبُرند. اینها آمده بودند تروریسم را در منطقه با این شعار و با این ادّعا -نمیگویم خواست واقعیشان این بود؛ شعارشان این بود- از منطقه برچینند؛ امروز کجای منطقه تروریسم نیست؟ آمده بودند به ادّعای خودشان دموکراسی ایجاد کنند؛ امروز مرتجعترین و مستبدترین و دیکتاتورترین رژیمهای این منطقه به کمک آمریکا و متّحدین آمریکا دارند سرِ پای خودشان میایستند و به جنایات خودشان ادامه میدهند. واقعاً یکی از مشکلات اساسی آمریکا این است؛ این مشکل به پَروپای سیاستمداران آمریکا هم پیچیده؛ حسابی درگیرند. از رژیمهایی حمایت میکنند که در طول سالهای متمادی شعار ضدّ دیکتاتوری و شعار حقوق بشری آنها با وجود این رژیمها نقض میشود؛ این الان در بین روشنفکران و نخبگان سیاسی و فکری آمریکا، حسابی مسئله ایجاد کرده؛ نمیتوانند جواب بدهند؛ این دشمن یک چنین موجودی است. دشمنی که در مقابل ما است، آن مسئلهی حقوق بشرش، آن مسئلهی دموکراسیاش، آن مسئلهی تروریسمش، آن مسئلهی ایجاد امنیّتش، آن مسئلهی صلح؛ میگفتند ما میجنگیم برای صلح؛ کو صلح؟ همهی منطقه را آلودهی به جنگ کردند؛ کجای این منطقه الان جنگ نیست؟ دشمن این است. آنکه انقلاب در مقابل او ایستاده، آنکه شما در مقابلش سینه سپر کردهاید، این است؛ یک چنین موجودی با اینهمه تناقض، با اینهمه نقطهی ضعف، با اینهمه خلل معرفتی و عملی؛ این است آن دشمن. یکی از خصوصیّات پاسداری از انقلاب این است که چشم را باز کنیم، اینها را ببینیم، دشمن را بشناسیم؛ هم انقلاب را بشناسیم، هم دشمن را بشناسیم؛ حالا این هم مربوط به پاسداری. البتّه در مورد پاسداری و معنای پاسداری و عمق این معنا هم باز اگر کسی بخواهد حرف بزند، یک کتاب حرف هست.

 امّا انقلاب؛ عرض کردیم پاسداری از انقلاب. انقلاب یک امر مستمر است؛ یک امر دفعی نیست که بگوییم در تاریخ فلان، مثلاً یک حادثهای اتّفاق افتاد، یک عدّهای به خیابان آمدند، ده روز، بیست روز، دو ماه، شش ماه طول کشید و حکومت سرنگون شد؛ انقلاب این است؛ نه، این انقلاب نیست؛ این یک بخشی از انقلاب است. انقلاب یک حقیقت ماندگار و حقیقت دائمی است. انقلاب یعنی دگرگونی؛ دگرگونیهای عمیق در ظرف شش ماه و یک سال و پنج سال بهوجود نمیآید؛ علاوه بر اینکه اصلاً دگرگونی و صیرورت -یعنی حالی به حالی شدن، تحوّل- اصلاً حدّ یقف ندارد؛ هیچوقت تمام نمیشود؛ انقلاب یعنی این. انقلاب یک امر دائمی است. حرفهایی یک عدّه [میزنند] -منبع این حرفها، به قول خودشان، اتاق فکرهای خارجی است، اینجا هم این حرفها را بعضیها در روزنامهها و در مجلّهها و در حرفهای گوناگون خودشان رِلِه میکنند و همانها را تکرار میکنند و به زبان ایرانی آنها را بیان میکنند؛ [امّا منبع] حرف از آنجا است- که بله، انقلاب تمام شد. حالا یک نفر بیعقلی پیدا میشود بصراحت میگوید انقلاب را باید به موزه سپرد، بعضیهای دیگر هم هستند اینقدر بیعقل نیستند، به این صراحت نمیگویند، در پوشش این حرف را میزنند؛ جوری حرف میزنند که معنایش این است که انقلاب تمام شد؛ تبدیل انقلاب به جمهوری اسلامی. اصلاً قابل تبدیل نیست؛ جمهوری اسلامی باید مظهر انقلاب باشد. یعنی همان حالت تجدیدپذیری، همان حالت تحوّل دائمی، همان حالت باید در جمهوری اسلامی وجود داشته باشد والّا جمهوری اسلامی نیست؛ حکومت اسلامی نیست؛ انقلاب یک امر مستمر است.

 خب، انقلاب چهکار میکند؟ کاری که انقلاب در آغاز انجام میدهد، ترسیم آرمانها است؛ آرمانها را ترسیم میکند. البتّه آرمانهای عالی، تغییرناپذیرند؛ وسایل تغییرپذیر است، تحوّلات روزمرّه تغییرپذیر است امّا آن اصول که همان آرمانهای اساسی است، تغییرناپذیر است؛ یعنی از اوّل خلقت بشر تا امروز، عدالت یک آرمان است؛ هیچوقت نیست که عدالت از آرمان بودن بیفتد؛ آزادی انسان یک آرمان است -آرمانها یعنی اینجور چیزها- آرمانها را انقلاب تصویر میکند، ترسیم میکند، بعد آنوقت به سمت این آرمانها حرکت میکند. حالا آرمان را ما اگر بخواهیم در یک کلمه بگوییم و یک تعبیر قرآنی برایش بیاوریم، «حیات طیّبه» است که: فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیوةً طَیِّبَة؛(۶) اِستَجیبوا للهِ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم؛(۷) شما را زنده کند. دعوت پیغمبر و همهی پیغمبران به حیات است؛ چه جور حیاتی؟ طبعاً حیات طیّبه.

 خب، حیات طیّبه یعنی چه؟ یعنی همهی این چیزهایی که بشر برای بِهزیستی خود، برای سعادت خود به آنها احتیاج دارد. مثلاً عزّت ملّی جزو حیات طیّبه است؛ ملّت ذلیل، توسریخور، حیات طیّبه ندارد. استقلال، وابسته نبودن به بیگانگان و به دیگران جزو حیات طیّبه است. حیات طیّبه را فقط در عبادات و در کتابهای دعا که نباید جستجو کرد؛ واقعیّات زندگی اینها است. حیات طیّبهی یک ملّت، از جمله این است که این ملّت، عزیز زندگی کند، سربلند زندگی کند، وابسته نباشد، مستقل زندگی کند. حالا کتاب مینویسند برای ردّ استقلال! انسان واقعاً تعجّب میکند که چطور، افرادی رویشان میآید این حرفها را امروز بزنند. دزدی میآید سر گردنه، جلو کاروان را میگیرد، بِزور از آنها مطالبهی هست و نیستشان را میکند؛ یک نفر هم بگوید بله، امروز مصلحت این است که ما برویم جزو ایشان؛ هرچه میفرمایند عمل کنیم! این حرف زدن در نفی استقلال، یک چنین چیزی است. عرض کردیم استقلال، آزادی در ابعاد یک ملّت است. از آزادی به اسم دفاع میکنند، استقلال را میکوبند. استقلال یعنی آزادی؛ منتها نه آزادی یک شخص، آزادی یک ملّت از تحمیلها، از توسریزدنها، از عقب نگهداشتنها، از استثمارها، از تسمه از گردهی ملّتها کشیدنها؛ یک ملّت، از این چیزها که آزاد شد میشود مستقل.

 یکی از چیزهایی که حیات طیّبه را تأمین میکند، پیشرانی در علم و تمدّن جهانی است. یک ملّتی بتواند در مجموعهی دانش جهانی و مدنیّت جهانی، حالت پیشران داشته باشد و جلو ببرد؛ برای ارتقای کلّ بشریّت، یک نردبان جدیدی را جلوی پای بشریّت بگذارد؛ این یکی از اجزای حیات طیّبه است. غربیها اینجور نیستند؛ بله، پیشرفتهای مادّی زیاد آوردند، در این زمینهها حرفهای جدید زدند، هنوز هم دارند میزنند، منتها این را همراه کردند با چیزی که سقوط از این نردبان در آن حتمی است؛ بله، نردبان را جلوی پای بشر میگذارند منتها کاری میکنند که از این نردبان حتماً بشر سقوط خواهد کرد؛ اخلاق را فاسد میکنند. شما امروز ملاحظه کنید در فرهنگ غربی زشتترین و شنیعترین کارها دارد شکل عادی، عرفی، قانونی میگیرد که اگرچنانچه کسی با اینها مخالفت بکند، محکوم میشود که چرا مخالفت میکند؛ به صرف اینکه انسان دلش میخواهد! خب، خیلی چیزها انسان دلش میخواهد. کار این پردهدریها در غرب به کجا خواهد رسید؟ راه علاج ندارند؛ یعنی راه خلاص قطعاً ندارند؛ این راهی که اینها دارند میروند، اینجور که اینها دارند در انحطاط اخلاقی پیش میروند، پدر غرب را در خواهد آورد، نابودشان خواهد کرد. بیچاره مردمشان، انسان دلش برای مردم این کشورها و این ملّتها میسوزد؛ مردم بیچارهای هستند. نخبگان، تأثیرگذاران، برنامهریزان، سیاستگذاران، روی اهداف خبث و پلید خودشان کارهایی دارند میکنند. خب، پس پیشرانی در علم و تمدّن بشری، همراه با معنویّت، همراه با معنویّت. آن روز در یک مجموعهای(۸) -به نظرم پخش هم شده- گفتم فرض کنید بیست سال دیگر، سی سال دیگر کشور جمهوری اسلامی را مثلاً با ۲۰۰ میلیون یا ۱۸۰ میلیون یا ۱۵۰ میلیون جمعیّت با پیشرفتهای شگرف مادّی و علمی و صنعتی و با استقرار معنویّت و عدالت؛ ببینید چه میشود؛ چه جاذبهای در بین آحاد بشر -مسلمان و غیر مسلمان- بهوجود میآورد؛ میخواهند این اتّفاق نیفتد. حیات طیّبه یعنی این؛ یعنی برویم بهسمت یک چنین وضعی برای زندگی کشور؛ انقلاب میخواهد ما را به اینجاها برساند. رفاه، عدالت، نشاط، نشاط کار، شوق کار، علم، فنّاوری، اینها همه جزو حیات طیّبه است؛ در کنار اینها معنویّت، رحم، خلقیّات اسلامی، سبک زندگی اسلامی، اینها جزو حیات طیّبه است. نظم جزو حیات طیّبه است؛ این حرکت بهسمت حیات طیّبه تمامنشدنی است. اَلآ اِلَی اللهِ تَصیرُ الاُمور؛(۹) این همان صیرورت به سمت خدا [است]. صیرورت یعنی حالیبهحالی شدن، چیزی در باطن ذات خود تغییر ایجاد کند و روزبهروز بهتر بشود؛ این را میگویند صیرورت؛ بشر به سمت خدا صیرورت دارد و جامعهی مطلوب اسلامی آن است که این صیرورت در آن وجود داشته باشد؛ این صیرورت تمامنشدنی است؛ همینطور بهطور دائم ادامه دارد؛ انقلاب این است.

 یکی از خصوصیّات حیات طیّبه و خصوصیّات این انقلاب که در قرآن به آن تصریح شده، ایمان بالله و کفر به طاغوت است: فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی.(۱۰) «عروةالوثقی» یعنی شما مثلاً از یک جای خطرناکی، لغزشگاهی دارید عبور میکنید، یک ریسمان، یک چیزی هست که دستتان را میگیرید که نخورید زمین، لیز نخورید، پرت نشوید پایین؛ به این میگویند «عروةالوثقی». اگر ایمان بالله و کفر به طاغوت داشته باشید، این «عروةالوثقی» است. این هر دو با همدیگر است: ایمان بالله، کفر به طاغوت؛ این دو را از هم تفکیک نباید کرد. باز اینجا من اشاره کنم که ایمان بالله را از مردم بسختی میشود گرفت؛ تکیهی تبلیغات دشمنان، روی کفر به طاغوت است؛ کفر به طاغوت را ضعیف کنند بتدریج، این بخش از قضیّه را از دست مردم بگیرند خب بله، ایمان بالله هم داشته باشید، ایمان به طاغوت هم داشته باشید. این نمیشود؛ ایمان بالله با کفر به طاغوت، با هم همدوشند.

 ایدئولوژیزدایی یکی از حرفهای رایج [است.] حالا چند سالی بود، بعد یک چند سالی تعطیل شد، باز دوباره حالا شروع کردهاند. از دیپلماسی ایدئولوژیزدایی کنیم؛ از سیاست داخلی [ایدئولوژیزدایی کنیم]؛ نه، این درست ضدّ حق است، ضدّ حقیقت است؛ معنایش این است که اصول و مبانی انقلاب و اسلام را در سیاست داخلی و خارجی دخالت ندهیم. چطور دخالت ندهیم؟ اصلاً این سیاستها باید براساس این مبانی بهوجود بیاید؛ در همهی زمینهها اینجور است. ملاحظه کنید، این نکتهی ظریفی است؛ علم، یعنی رفتن به سمت یک واقعیّت، یک واقعیّتی را کشف کردن و آن را دانستن. البتّه در این زمینه ایدئولوژی معنی ندارد امّا اینکه ما دنبال کدام واقعیّت برویم، دنبال کدام واقعیّت نرویم؛ اینجا فکر و عقیده و ایدئولوژی -به قول فرنگیمآبها- دخالت دارد. ما دنبال این علم نمیخواهیم برویم؛ این علم، علم مضرّ است. این علم را انتخاب میکنیم، چون علم نافع است؛ علم نافع داریم، علم مضر داریم. بنابراین حتّی در قضیّهی علم هم تفکّر، اعتقاد، عقیده و به تعبیر فرنگیمآبها ایدئولوژی، مؤثّر است.

 حالا یکی از چیزهایی که انسان زیاد میشنود، دو گزاره را مخالفین ما، دشمنان ما میگویند، عدّهای هم در داخل همانها را تکرار میکنند؛ که در واقع اینها با هم متناقضند، منتها به تناقض آنها توجّه نمیشود. یک گزاره این است و مکرّر تکرار میکنند که شما کشور قدرتمندی هستید؛ شما کشور بانفوذ و اثرگذاری هستید. این را زیاد امروز در دنیا ما میشنویم. حالا یک عدّهای -آدمهای ضعیف و کوتهبین در داخل- همین را هم حاضر نیستند قبول کنند امّا آنهایی که از خارج ناظر به مسائلند، مکرّر در مکرّر -چه دوستان ما، چه دشمنان ما- اعتراف میکنند که جمهوری اسلامی، امروز یک کشور قدرتمند در منطقه و اثرگذار بر روی حوادث منطقه است؛ دارای نفوذ است. این یک گزاره. گزارهی دوّم این است که میگویند آقا شما این کلمهی انقلاب و مسئلهی انقلاب و روحیّهی انقلابی را اینقدر دنبال نکنید. خب، اینها با هم متناقض است. اصلاً این اقتدار، این نفوذ، بهخاطر انقلاب است؛ اگر انقلاب نبود، اگر روحیّهی انقلابی نبود، اگر عملکرد انقلابی نبود، این نفوذ وجود نداشت. اینکه شما بانفوذید، شما قدرتمندید، انقلاب را بگذارید کنار که بتوانیم با هم زندگی بکنیم، معنایش این است که انقلاب را بگذارید کنار تا از این قدرت بیفتید تا ما بتوانیم شما را ببلعیم. این را صریحاً به افرادی از جمهوری اسلامی میگویند و توجّه نمیشود به معنا و مفهوم واقعی این حرف. تا کِی میخواهید انقلابی باشید، تا کِی میخواهید مرتّب دم از انقلاب بزنید، بیایید جزو جامعهی جهانی؛ معنای این [حرف] این است که این نفوذی که الان دارید، این قدرتی که دارید، این تأثیرگذاریای که در منطقه دارید، این عمق راهبردیای را که شما در میان ملّتها دارید کنار بگذارید و از دست بدهید؛ یعنی ضعیف بشوید، تا ما بتوانیم شما را ببلعیم. میگویند جزو جامعهی جهانی بشوید؛ خب، مرادشان از جامعهی جهانی، چند قدرت مستکبرِ زورگویِ ظالمند؛ یعنی بیایید در نقشههای ما حل بشوید؛ معنای این حرف این است. بنابراین انقلاب دارای یک چنین ابعادی است؛ در[بارهی] پاسداری از این انقلاب، خیلی حرف هست که حالا در این زمینه حرف را متوقّف کنم.

 [امّا] اسلام؛ انقلاب، انقلاب اسلامی است. عدّهای اصرار دارند که بگویند «انقلاب ۵۷»؛ اسم اسلام را نمیخواهند بیاورند، از اسم اسلام میترسند، از اسم انقلاب اسلامی میترسند. اسلام، پایه و مایه و همهی محتوای انقلاب ما است؛ البتّه اسلام ما اسلام ناب است، اسلام وابستهی به تفکّرات انحرافی و غلط و عوامانه و ابلهانهی افرادی مثل تکفیریها نیست؛ اسلام مبتنی بر عقل و نقل -اسلام عاقلانه- اسلام متّکی به قرآن، اسلام متّکی به معارف نبوی و معارف اهل بیت (علیهمالسّلام)، با تفکّرات روشن، با منطق قوی و روشن، یک چنین اسلامی است. این است اسلام؛ اسلامِ قابل دفاع در همهی محافل کاملاً بهروز عالَم.

 بحمدالله ابعاد مختلف این انقلاب در جوامع اسلامی، باز شده است؛ با اینکه اینهمه پول خرج کردند، اینقدر دلار نفتی خرج کردند برای اینکه بتوانند جلوی این حرکت را بگیرند، خوشبختانه بدون اینکه حالا ما هم یک کار درستوحسابی کرده باشیم -ما در تبلیغ و تبیین، کوتاهی زیاد داریم- این تفکّر قوی و مستحکم پیش رفته. امروز در اقطار دنیای اسلام بحمدالله این هست و شواهد فراوانی دارد: ملّتها، ملّتهای مسلمان، به معنای واقعی کلمه جمهوری اسلامی را دوست دارند، مسئولین جمهوری اسلامی را دوست دارند، رؤسای جمهور ما در طول این سالها هرجا مسافرتی کردند و بنا شده است که جلوی مردم باز گذاشته بشود، آنها قیامت به راه انداختند؛ در پاکستان اینجور بود، در لبنان اینجور بود، در سودان اینجور بود، و در خیلی از کشورهای دیگر. البتّه آنجایی که جلوی مردم را بگیرند، خب، مسئلهی دیگری است؛ آنجایی که مردم آن کشورهای مسلمان بدانند که میتوانند ابراز عقیده و ابراز احساسات بکنند، [میکنند] این به برکت اسلام است، این به برکت تمسّک به قرآن است. اسلامِ فقط عمل شخصی، اسلامِ سکولار، اسلام «یؤمن ببعض و یکفر ببعض»،(۱۱) اسلامی که جهاد را از آن خط بزنند، نهیازمنکر را از آن خط بزنند و بردارند، شهادت فیسبیلالله را از آن بردارند، اسلامِ انقلاب نیست. اسلامِ انقلاب، همانی است که انسان در قرآن کریم -در آیات متعدّد الهیِ قرآنی- مشاهده میکند؛ به زبان خود ما هم [مشاهده میشود]؛ این وصیّتنامهی امام است، این یادگارهای منطوق و مکتوب امام است. این اسلام ما است؛ پاسداری از انقلابی با این درونمایه؛ درونمایهی اسلامی. نه فقط یک حرکت حماسیِ محض؛ نخیر، [بلکه] با معنای اسلامی که این توانست در دنیا خوشبختانه [تأثیر بگذارد]. پس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک چنین بار معناییای دارد؛ خیلی باید تلاش کنید، خیلی باید هوشیار باشید، خیلی باید قدر بدانید؛ همه باید قدر سپاه را بدانند. تضعیف سپاه و حرفهای بیربطی که گاهی علیه سپاه گفته میشود، چیزهای دلخوشکن دشمن و خوشحالکنندهی دشمن است. حالا نمیگوییم همهی کسانی که اینجوری حرف میزنند، پیشکردهی دشمنند؛ نه، بعضیهایشان از روی غفلت است و نمیفهمند؛ بعضی هم احتمالاً مأمورند که اینجور حرف بزنند و اینجور اظهاراتی بکنند.

 سپاه را باید گرامی داشت، سپاه یک نعمت بزرگ الهی است در کشور. و این را هم به شما عرض بکنم: اوّلین کسی که باید آن را گرامی بدارد، خود شما هستید. بافت معنوی و فکری و عقیدتی و عملی سپاه را هرچه میتوانید، بافت مستحکمی قرار بدهید؛ از بهانههایی که ممکن است کسانی بگیرند، بشدّت پرهیز کنید؛ در زمینههای گوناگون اقتصادی و مالی و سیاسی و امثال اینها، خطّ مستقیم و خطّ درست انقلاب را دنبال کنید و دنبال چیزهایی که میتواند به کرامت سپاه لطمه وارد کند مطلقاً نروید. اوّلین کس، خود شما هستید که بایستی این شأن را، این حیثیّت واقعی را -نه حیثیّت تحمیلی که بخواهیم تحمیل کنیم که باید اینجوری فکر کنید؛ نه، واقع قضیّه این است- حفظ کنید؛ و چون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستید، متوجّه تهدیدها باشید.

 عرض کردهایم، امروز نفوذ دشمن یکی از تهدیدهای بزرگ است برای این کشور؛ دنبال نفوذند. نفوذ یعنی چه؟ نفوذ اقتصادی ممکن است، که البتّه کماهمّیّتترین آن نفوذ اقتصادی است؛ و ممکن است که جزو کماهمّیّتترین [هم] نفوذ امنیّتی باشد. نفوذ امنیّتی چیز کوچکی نیست امّا در مقابل نفوذ فکری و فرهنگی و سیاسی، کماهمّیّت است. نفوذ امنیّتی عوامل خودش را دارد، مسئولین گوناگون -از جمله خود سپاه- جلوی نفوذ امنیّتی دشمن را با کمال قدرت انشاءالله میگیرند.

 در زمینههای اقتصادی، چشمهای بینای مسئولین اقتصادی بایستی باز باشد و مواظب باشند که [دشمنان] نفوذ اقتصادی پیدا نکنند؛ چون نفوذ دشمن پایهی اقتصادِ محکم را متزلزل میکند. آنجاهایی که نفوذ اقتصادی کردند، آنجاهایی که توانستند خودشان را بر اقتصاد کشورها و ملّتها مثل یک بختکی(۱۲) سوار بکنند، پدر آن کشورها درآمد. اینجا ده پانزده سال قبل از این، رئیس یکی از همین کشورهایی که جزو کشورهای پیشرفتهی منطقهی ما بود، در سفری که به تهران داشت و پیش ما آمد به من گفت آقا ما به خاطر نفوذ اقتصادی در ظرف یک شب تبدیل شدیم به فقیر، به گدا؛ راست میگفت. فلان سرمایهدار، بهخاطر فلان خصوصیّت اراده میکند این کشور را به زانو دربیاورد: سرمایهی خودش را میکشد بیرون یا تصرّفاتی میکند که اقتصاد آن کشور به زانو دربیاید. این هم البتّه خیلی مهم است؛ امّا در قبال اقتصاد فرهنگی، اقتصاد سیاسی، نفوذ سیاسی و نفوذ فرهنگی اهمیتش، کمتر است و از همه مهمتر، نفوذ سیاسی و نفوذ فرهنگی است.

 دشمن سعی میکند در زمینهی فرهنگی، باورهای جامعه را دگرگون کند؛ و آن باورهایی را که توانسته این جامعه را سرِپا نگه دارد جابهجا کند، خدشه در آنها وارد کند، اختلال و رخنه در آنها بهوجود بیاورد. خرجها میکنند؛ میلیاردها خرج میکنند برای این مقصود؛ این رخنه و نفوذ فرهنگی است.

 نفوذ سیاسی هم این است که در مراکز تصمیمگیری، و اگر نشد تصمیمسازی، نفوذ بکنند. وقتی دستگاههای سیاسی و دستگاههای مدیریّتی یک کشور تحتتأثیر دشمنان مستکبر قرار گرفت، آنوقت همهی تصمیمگیریها در این کشور بر طبقِ خواست و میل و ارادهی مستکبرین انجام خواهد گرفت؛ یعنی مجبور میشوند. وقتی یک کشوری تحت نفوذ سیاسی قرار گرفت، حرکت آن کشور، جهتگیری آن کشور در دستگاههای مدیریّتی، بر طبق ارادهی آنها است؛ آنها هم همین را میخواهند. آنها دوست نمیدارند که یک نفر از خودشان را بر یک کشوری مسلّط بکنند، مثل آن چیزی که در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ در هند این کار را کردند؛ از خودشان آنجا مأمور داشتند؛ یک نفر از انگلیس رئیس هند بود. امروز این امکانپذیر نیست؛ برای آنها بهتر این است که از خود آن ملّت کسانی در رأس آن کشور باشند که مثل آنها فکر کنند، مثل آنها اراده کنند، مثل آنها و بر طبق مصالح آنها تصمیم بگیرند؛ این نفوذ سیاسی است. [هدف این است که] در مراکز تصمیمگیری نفوذ کنند، اگر نتوانستند در مراکز تصمیمسازی [نفوذ کنند]؛ زیرا جاهایی هست که تصمیمسازی میکند. اینها کارهایی است که دشمن انجام میدهد.

 اگرچنانچه ما بیدار باشیم، امید آنها ناامید خواهد شد. آنها منتظر نشستهاند که یک روزی ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران خوابش ببرد؛ منتظر این هستند. وعده میدهند که ده سال بعد، ایران آن ایران نیست و دیگران هم که دیگر کاری نمیکنند! تصوّرشان این است. نباید گذاشت این فکر و این امید شیطانی در دل دشمن پا بگیرد؛ باید آنچنان پایههای انقلاب و فکر انقلابی در اینجا مستحکم باشد که مُردن و زنده بودن این و آن و زید و عمرو، تأثیری در حرکت انقلابی این کشور نگذارد؛ این وظیفهی اساسی نخبگان سپاه و همهی نخبگان انقلابی این کشور است.

 پروردگارا! برکات و هدایت خودت را بر همهی ما نازل بفرما؛ آنچه را گفتیم و شنیدیم، برای خودت و در راه خودت قرار بده و به کرمت قبول بفرما.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
 
۱) این دیدار بهمناسبت بیستویکمین مجمع سراسری فرماندهان و مسئولان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (که طیّ روزهای بیستوچهارم و بیستوپنجم شهریورماه سال جاری تشکیل شده) برگزار گردید. در ابتدای این دیدار، سرلشکر محمّدعلی جعفری (فرمانده کلّ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) گزارشی ارائه کرد.
۲) با ناله و زاری دعا کردن
۳) دعای چهلوهفتم
۴) حافظ؛ دیوان، غزلیّات (با کمی تفاوت)
۵) نهجالبلاغه، نامهی ۶۲ (با اندکی تفاوت)
۶) سورهی نحل، بخشی از آیهی ۹۷؛ «... قطعاً او را با زندگی پاکیزهای، حیاتِ [حقیقی] بخشیم. ...»
۷) سورهی انفال، بخشی از آیهی ۲۴؛ «... چون خدا و پیامبر، شما را به چیزی فراخواندند که به شما حیات میبخشد، آنان را اجابت کنید. ...»
۸) بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری (۱۳۹۴/۶/۱۲)
۹) سورهی شوری، بخشی از آیهی ۵۳؛ «... هُش دار که [همهی] کارها به خدا باز میگردد.»
۱۰) سوره‌ی بقره، بخشی از آیهی ۲۵۶؛ «... پس هرکس به طاغوت کفر ورزد، و به خدا ایمان آورد، بهیقین، به دستاویزی استوار چنگ زده است.»
۱۱) تفسیر الصّافی، ج ۱، ص ۱۹۳
۱۲) کابوس
تعداد بازدید از این مطلب: 230
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0



فرماندهان و کارکنان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صبح امروز با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.

صبح امروز چهارشنبه فرماندهان و کارکنان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب دیدار کردند. آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار به تشریح جایگاه سپاهیان پاسدار و وظایف خطیر آنان در موقعیت کنونی و آینده‌ی کشور ونیز تبیین چهار کلمه‌ی «سپاه»، «پاسداران»، «انقلاب» و «اسلامی» و ابعاد و خصوصیات و الزامات آن پرداختند.

 رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار سپاه را نعمت بزرگ الهی و پاسدار آگاه و بینای انقلاب اسلامی در مسائل داخلی و خارجی خواندند و با تبیین الزامات و ابعاد پاسداری از انقلاب اسلامی  افزودند: دشمن به امید واهی پایان یافتن انقلاب، در فکر نفوذ به‌خصوص نفوذ سیاسی – فرهنگی است که شناخت توطئه‌های دشمن، تقویت و استحکام روحیه‌ی انقلابی و حرکت مستمر به‌سمت تحقق آرمان‌ها این هدف را ناکام خواهد گذاشت. عکس های منتشر شده از این دیدار را در زیر می‌بینید.

تصاویر : دیدار فرماندهان سپاه با رهبرانقلاب

تصاویر : دیدار فرماندهان سپاه با رهبرانقلاب

تصاویر : دیدار فرماندهان سپاه با رهبرانقلاب

تصاویر : دیدار فرماندهان سپاه با رهبرانقلاب

تصاویر : دیدار فرماندهان سپاه با رهبرانقلاب

تصاویر : دیدار فرماندهان سپاه با رهبرانقلاب

تصاویر : دیدار فرماندهان سپاه با رهبرانقلاب

تصاویر : دیدار فرماندهان سپاه با رهبرانقلاب

تصاویر : دیدار فرماندهان سپاه با رهبرانقلاب

تصاویر : دیدار فرماندهان سپاه با رهبرانقلاب

تصاویر : دیدار فرماندهان سپاه با رهبرانقلاب

تصاویر : دیدار فرماندهان سپاه با رهبرانقلاب

تصاویر : دیدار فرماندهان سپاه با رهبرانقلاب

تصاویر : دیدار فرماندهان سپاه با رهبرانقلاب

تصاویر : دیدار فرماندهان سپاه با رهبرانقلاب

تصاویر : دیدار فرماندهان سپاه با رهبرانقلاب

تصاویر : دیدار فرماندهان سپاه با رهبرانقلاب

تصاویر : دیدار فرماندهان سپاه با رهبرانقلاب

تصاویر : دیدار فرماندهان سپاه با رهبرانقلاب

تعداد بازدید از این مطلب: 163
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


دیدار فرماندهان سپاه با رهبری
سپاه دارای ماموریت های امنیتی و دفاعی گسترده بود و ما دارای شبکه های نیرومند اطلاعاتی در درون و بیرون هستیم و هم چنین سپاه پاسداران در حوزه دفاع سایبری بازدارندگی را در سطح بالا توسعه داده و در صورت هر گونه تجاوز پاسخ ویرانگری را برای دشمن در نظر گرفته ایم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سردار سلامی: نه این دولت و نه دولت های گذشته اصلا تحت نفوذ سپاه نیستند / برخی رسانه ها منعکس کننده بخشی از دیدگاه های سپاه هستند / تمام پایگاه‌های آمریکایی در تیررس موشک های ایران

جانشین فرمانده کل سپاه گفت: ما به هیچ کشوری حملات سایبری انجام نمی دهیم اما اگر کشوری حملات سایبری انجام دهد پاسخ مخربی خواهیم داد.

به گزارش «انتخاب»،  سردار سرتیپ حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه در برنامه تیتر امشب که از شبکه خبر پخش شد اظهار داشت: رئیس جمهور از سپاه پاسداران درخواست کمک کرد.
 
وی گفت: همه پایگاه های آمریکا در تیررس موشک های نقطه زن با قدرت تخریب بالا، دقیق و پر حجم سپاه است وموشک های ما می توانند ناوهای هواپیمابر آمریکایی را مورد هدف قرار دهند.
 
جانشین فرمانده کل سپاه تصریح کرد: ما منطبق بر ماکسیسم فاصله ای که ناو هواپیمابر از مرزهای ملی ما دارد توانمندی موشکی خودر ا توسعه می دهیم و به زودی این توانمندی بر روی انواع موشک های بالستیک برد بلند مورد بهره برداری قرار می گیرد.
 
سردار سلامی ادامه داد: شناورهای رزمی و موشک های بالستیک و کروز می توانند ناوهای آمریکایی را هدف قرار دهند و ما توان نظامی خود را برای انجام یک درگیری طولانی مدت با آمریکا برنامه ریزی کرده ایم و تلاش می کنیم با انجام رزمایش ها دشمن دچار اشتباه محاسباتی نشود.  
 
وی با اشاره به اینکه برخی تلاش دشمنان استکباری تلاش می کنند فعالیت های سپاه را غیرمتعارف جلوه دهند عنوان داشت: ممکن است بخشی از فعالیت های سپاه تولید درآمد باشد اما چرخه ای که سپاه پیش بینی کرده توسعه تصاعدی قدرت بوده و ما تلاش می کنیم نیروی انسانی را در راستای عمران و آبادانی گسترش دهیم.
 
جانشین فرمانده کل سپاه با اشاره به فعالیت های پدافند هوایی خاتم الانبیا یادآور شد: قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا از قراردادهای اقتصادی زیر صدها هزار میلیارد تومان مبرا شده و قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا تمام تشریفات قانونی برنده شدن را پشت سر می گذارد.  
 
سردار سلامی درباره امکان دخالت سپاه در دولت گفت: نه این دولت و نه دولت های گذشته اصلا تحت نفوذ سپاه نیستند.
 
وی درباره حسابرسی سپاه عنوان داشت: ستاد کل نیروهای مسلح و نهادهایی که در سپاه پاسداران حضور دارند به حسابرسی دقیق از این نیرو می پردازند و آن دسته از افرادی که در پروژه های مهندسی شرکت می کنند از نیروهای ذاتی و قابلیت های دفاعی نیستند و سپاه پاسداران هرگز از قابلیت های دفاعی به نفع قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا استفاده نمی کند و اگر پتانسیل های کنونی سپاه پاسداران نباشد این نهاد انقلابی نمی تواند در برابر قدرت های بزرگ ایستادگی کند و اگر این گونه نبود ایا سپاه می توانست نیروی زمینی خود را در مرزها گسترش دهد و سپاه پاسداران در انجام عملیات خود موفق بوده است.
 
جانشین فرمانده کل سپاه با اشاره به امنیت مرزهای کشور و تامین آن از سوی نیروی زمینی سپاه یادآور شد: در ماموریتی که برای سرکشی مرزهای کشور رفته بودیم قلعه های بزرگی در ارتفاعات پیش بینی شده بود که امنیت را تامین می کرد و اگر به منطقه و محیط پیرامون خود نگاه کنیم سراسر آن ناامنی و آتش است و ما در یک فضای همراه با آرامش زندگی می کنیم.
 
سردار سلامی درباره فعالیت های سیاسی سپاه گفت: سپاه یک حزب سیاسی نیست و از هیچ جریان سیاسی حمایت نمی کند و ذیل هیچ جریان سیاسی عمل و مداخله نمی کند و هیچ جانبداری در فرآیند انتخابات نخواهد داشت و سپاه بصیرت سیاسی داشته و مسائل سیاسی را رصد می کند تا آنها تبدیل به تهدید نشوند اما در انتخابات به هیچ عنوان دخالت نمی کند.
 
وی درباره گسترش ماموریت های اطلاعاتی سپاه پاسداران گفت: سپاه دارای ماموریت های امنیتی و دفاعی گسترده بود و ما دارای شبکه های نیرومند اطلاعاتی در درون و بیرون هستیم و هم چنین سپاه پاسداران در حوزه دفاع سایبری بازدارندگی را در سطح بالا توسعه داده و در صورت هر گونه تجاوز پاسخ ویرانگری را برای دشمن در نظر گرفته ایم.  
 
جانشین فرمانده کل سپاه گفت: ما به هیچ کشوری حملات سایبری انجام نمی دهیم اما اگر کشوری حملات سایبری انجام دهد پاسخ مخربی خواهیم داد.
 
سردار سلامی در پایان درباره اینکه آیا رسانه ای وابسته به سپاه است خاطر نشان کرد: برخی رسانه ها منعکس کننده بخشی از دیدگاه های سپاه هستند و رسانه های امروز یکی از ابزارهای دقیق عملیات روانی هستند و نیروهای انقلابی باید رسانه داشته باشند و ما با زبان و قلم و سلاح خود می جنگیم.
 
 
send print print
 
تعداد بازدید از این مطلب: 175
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


در گذشت پدر شهید
صبح امروز
پدر شهید جهان‌آرا دارفانی را وداع گفت

پدر شهید محمد جهان آرا صبح امروز به فرزند شهیدش پیوست.

خبرگزاری فارس: پدر شهید جهان‌آرا دارفانی را وداع گفت
 

به گزارش خبرگزاری فارس از خوزستان، سید هدایت‌الله جهان‌آرا پدر شهید محمد جهان‌آرا، فرمانده سپاه خرمشهر صبح امروز بر اثر بیماری در بیمارستان قلب شهید رجایی درگذشت.

مرحوم جهان آرا در سال‌های گذشته با راه‌اندازی موسسه خیریه به کمک نیازمندان به ویژه تامین جهیزیه برای نوعروسان نیازمند می‌پرداخت.

سید هدایت الله جهان آرا با وجود سکونت در تهران ارتباط خود با مردم خرمشهر را هیچ‌گاه قطع نکرد و همواره صدای رسای مردم محروم این شهر بود.

تعداد بازدید از این مطلب: 154
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0



عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود