ایشان ازانقلابیون بنام شهرستان اذرشهر هستند که سابقه ی طولانی در جبهه های جنگ هم دارند بخشی از خاطرات ایشان قبلا درقالب کتاب لحظه هاب ناب چاپ شده است اما کان،ن پژوهشگران جوان انقلاب اسلامی در نظر دارد در سلسله مصاحبه های با ایشان به یاری خداوند متعال جلد دوم خاطرات ایشانرا به چاب برساند دراین راستا فعلا نزدیک ۵ساعت باایشان مصاحبه شدهکه انشالله تکمیل ونتیجه کار در اختیار دوستان قرار خواهد گرفت
حاشیههای حضور رهبر انقلاب در منزل سردار شهید همدانی
دیدار قرار است بعد از اذان مغرب باشد، چیزی حول و حوش هفت و هشت شب. درست روبهروی منزل شهید همدانی مسجد بزرگی است که شلوغیاش در این شبهای محرم میتواند کار را برای دیدار سخت کند. کافی است چند نفر از بچههای زبل هیئت مسجد بو ببرند که آقا قرار است بیایند اینجا تا کار بهکلی از روند خودش خارج شود. به همین خاطر بچههای دفتر سعی میکنند خیلی دور و بر خانه و مسجد روبهروی آن آفتابی نشوند. بعضیها حتی نماز مغرب را هم میروند چند محله آنطرفتر میخوانند. با همهی اینها چند جوان و نوجوان که انگار بوهایی بردهاند یکجور خاصی به رفتوآمدها نگاه میکنند و چیزهایی درِ گوش هم پچپچ میکنند!
اما وقتی وارد خانه میشویم تازه میفهمیم که مسأله فقط آن چند نوجوان زبل و کنجکاو بیرون نبوده است! با یک حساب سرانگشتی نزدیک پنجاه شصت نفر در خانه هستند! معلوم است که در این فاصله هر کس توانسته به یکی از اقوام خبر داده و او هم خود را رسانده است. یکی از مجریان شبکهی خبر هم بین این افراد است. اصرار دارد که خبر نداشته و آمده به فامیلشان سر بزند. نسبتش را که میپرسم میگوید خانمش، دخترخالهی همسر شهید است! جمعیت آنقدر هستند که توی پذیرایی جا نشدهاند؛ رفتهاند داخل اتاقها و سرک میکشند تا از فضای باز درها داخل پذیرایی را ببینند.
خلاصه جمعیت کمی سامان میگیرند و آقا وارد میشوند. آقا مینشینند. خانه شلوغ است. سر و صدای بچههای کوچک بلند است. آقا از جمعیت میخواهند که صلوات و فاتحهای بخوانند. خود آقا مفصل این کار را انجام میدهند و بعدش به جمعیت میگویند که جلو بیایند تا افرادی که داخل اتاقها هستند هم در پذیرایی جا بشوند! ما رو باش... نگران زیادی جمعیت بودیم!
جمعیت جابهجا میشوند و دوباره همهمه میشود. آقا از جمعیت صلوات میگیرند. «خدا درجات شهید همدانی را عالی کند، با پیغمبر صلیاللهعلیهوآله با سید الشهداء علیهالسلام محشورشان کند، با رفقای شهیدش که قبل از او رفتند محشورش کند...» آقا با دعا برای شهید همدانی شروع میکنند و بعد، از التماس دعاهای امثال شهید همدانی برای اینکه شهادت نصیبشان شود میگویند و یکدفعه چیزی میگویند که انتظارش را نداریم: «البته من دعا نمیکنم!» و بعد اضافه میکنند: «به این معنی که میگویم انشاءالله بعد از بیست سال، سی سال دیگر شهید شوید، میگویم ما با شما هنوز خیلی کار داریم. اما خب میروند در میدانهای خطر و به آرزویشان میرسند که بزرگترین سعادت است برای اینها.»
آقا گریزی میزنند به روزهای قبول قطعنامهی ۵۹۸: «آن روزی که در سال ۶۷ قطعنامه را اعلام کردیم –بنده خودم بهعنوان رئیسجمهور اعلام کردم- خب گرم بودیم! امام دستور داده بود و اعلامیه داده بود و ما جلسه گرفته بودیم، آدم وقتی گرم است درست متوجه نمیشود، یک روزی که گذشت من یکدفعه ملتفت شدم که قضیه چیست؟ احساسی که من آن روز داشتم دقیقاً همین احساس بود که یک جادهی وسیعی بود، یک درِ بزرگی به روی همه باز بود که افراد با میل خود میرفتند و از این در وارد میشدند؛ این در بسته شد؛ بقیه ماندند پشت این در... تا چند روز یک غمی بر من مستولی شد... البته خیلی طول نکشید چون عراق مجدداً بعد از قطعنامه حمله کرد و آمد یک جاهایی را گرفت و این راه دوباره باز شد؛ من هم تهران نماندم و به آنجا رفتم؛ تا بهتدریج تمام شد و بچهها عملیات کردند و دشمن را عقب راندند و باز به همین حالت برگشت. [بعد از آن] تصور نمیشد که این در [شهادت] مفتوح بماند برای بندگان... اما عدهای از بندگان خالص خدا در این مدت به شهادت رسیدند. واقعاً حیف است امثال همدانی، کاظمی، صیاد... به غیر از شهادت از دنیا بروند و مثل مردم عادی بمیرند... انشاءالله همهی کسانی که آرزوی این وضعیت را دارند خدا به آنها این قابلیت را بدهد که به این فوز برسند...»
آقا همسر شهید را خطاب قرار میدهند و از صبر و شکرگزاری او تجلیل میکنند و از سهیم بودن همسر در اجر مجاهدتهای شهید میگویند و اینکه البته باید این اجر را حفظ کرد؛ از اینکه این یک موهبت الهی است و انسان خودش باید موهبت الهی را حفظ کند. همسر شهید تأیید میکند و آقا میگویند: «اگر شکر بازماندگان نمیبود این عنوان شهادت اینقدر در جامعهی ما رونق و جلا نداشت. این صبرهاست که به شهادت درخشندگی میدهد و آن را بهصورت یک آرزو در جامعه درمیآورد.»
پسر بزرگ شهید که وهب نام دارد، شروع میکند به معرفی خانواده. شهید دو پسر دارد و دو دختر. نوهها معرفی میشوند و کوچکترینشان را -که دختر چهارماههای به نام هانیه است و دختر مهدی، پسر کوچکتر شهید است- میآورند تا آقا در گوشش اذان و اقامه بگویند.
موقع اذان و اقامه گفتنِ آقا، گویی هانیه در آغوش پدربزرگ جا خوش کرده! با محاسن آقا بازی میکند و حتی آنها را میکشد، دست روی لبهای آقا میکشد؛ آقا هم با لبخند مشغول اذان و اقامه خواندن هستند؛ تمام که میشود با خنده میگویند: «هر کار دلت خواست با ما کردی!»
جمعیت میخندند. مهدی -پدر هانیه- میگوید: «بابا خیلی این بچه را دوست داشت». آقا میگویند: «خدا انشاءالله چند برابرشان کند.»
آقا از سن شهید همدانی میپرسند. ۶۵ ساله بوده است. همسر شهید به دیدار چند روز قبل از شهادت سردار همدانی با آقا اشاره میکند، میگوید: «حقش همین بود. من به بچهها گفتم. خدا رو شکر میکنیم که به آرزویش رسید.»
آقا میگویند: «اخلاص ایشان کار خودش را کرد. خدا اینجوریست، جواب اخلاص را زود میدهد. این تشییعی که اینجا شد، تشییعی که در همدان شد، این جواب اخلاص بود؛ خدا جواب اخلاص را در همین دنیا میدهد، این تازه در این دنیا بود. هیچ اطلاعیه و سفارشی نمیتواند این جمعیت را جمع کند. این مغناطیس که دلها را میکشد ناشی از اخلاص این مرد بود، اینها اسوهاند برای همه؛ نمونهاند؛ خب مردم هم قدرشناسی کردند، الحمدلله...»
آقا از احوال دخترهای شهید هم جویا میشوند. بعد استکان چای را برمیدارند و مشغول میشوند. در همین حین از شغل پسرها میپرسند. یکی کارمند بانک است و یکی پاسدار. آقا از برادرها و خواهرهای شهید میپرسند. برادر شهید که سه سال از او کوچکتر است در مجلس حضور دارد. شهید دو خواهر دارد که یکی از آنها بهخاطر بیماری در مجلس نیست. پسر او از آقا چفیهشان را تبرکی میخواهد برای مادرش. آقا میگویند: «چه پسر عاقل زرنگی»! دوباره جمعیت میخندند.
پسر شهید خاطرهای از آخرین دیدار با پدر تعریف میکند. از اینکه قبل از رفتن، مادر با همهی بچهها تماس میگیرد که پدر میگوید بیایید ببینمتان -پدر تازه چند روز بوده که آمده بوده و دوباره قصد رفتن داشته- دیروقت بوده و راه هم کمی دور. اما مادر دوباره زنگ میزند که پدر اصرار دارد حتماً بیایید. بعد هم گفته بود که اگر شهید شدم حتماً در همدان دفنم کنید. آقا میگویند: «هر جای دیگر هم دفن میشد همینطور بود اما این نعمت و فرصتی بود که خدا به مردم همدان داد تا احساسات شهادتطلبانه و انقلابیشان را بروز دهند.»
پسر دیگر شهید خاطرهای تعریف میکند از محل دفن شهید؛ از اینکه پدر همیشه میگفت این بخش از گلزار شهدای همدان را خیلی دوست دارد. جایی کنار شهید حسن ترک؛ یک جای ساده و بدون تشریفات؛ مخلصانه. آقا میگویند: «اینها الطاف خاص الهی است که شامل حال بعضیها میشود؛ بعضی هم نه. بعضیهایشان هم رفتند جنگ، چند سال هم در جنگ بودند، بعضیها حتی مجروح هم شدند و خب این نعمت بزرگی بود که خدا به اینها داد، اما نتوانستند نگه دارند و در برخورد با حوادث گوناگون زندگی از دست دادند.»
یکی از پسرها به وصیتنامهی شهید اشاره میکند که نوشته است خودتان را بدهکار انقلاب بدانید. آقا تأیید میکنند و میگویند: «انقلاب ماها را زنده کرد؛ بروید خاطرات جوانهای اواخر انقلاب را بخوانید؛ امثال فریدون هویدا؛ سفیر بود در پاریس؛ یا فرد دیگری که قوم و خویش فلانکس بود رفته بود لندن سفیر شده بود؛ جاهای مهم دست اینها بود؛ خاطرات اینها را بخوانید؛ اینها چند صباح بعد میآمدند ایران و میشدند وزیر و نخستوزیر و حاکم بر سرنوشت مردم میشدند؛ اینها نه اینکه فقط بیدین بودند، خب گذشتگان اینها هم خیلیها بیدین بودند؛ اما بالاخره به یکسری چیزها اعتقاد داشتند؛ به سنتهای ایرانی، به خط فارسی و اینجور چیزها، به برخی امور ظاهری مذهبی مثل عزاداری؛ بالاخره قبول داشتند؛ اما اینها به هیچچیز معتقد نبودند. یکسری آدم هرهری مذهب محض! ایران با این عظمت و ملت به این بزرگی، میافتاد دست اینها. اگر انقلاب نشده بود، اینگونه میشد. خدا اینها را تبدیل کرد به کسی مثل امام خمینی. حالا این انقلاب منت ندارد سر ما؟ اگر همهی ملت ایران تا آخر عمرشان خدا را شکر کنند که گرفتار آنها نشدند و وضع عوض شد جا دارد؛ هر چه دربارهاش فداکاری کنند جا دارد.»
پسر دوباره به وصیتنامهی پدر اشاره میکند که خدا را شکر کرده که در عصر خمینی زیسته است. آقا هم ادامهی کلامش را با تأیید میگیرند و میگویند: «واقعاً همین است. ماها اگر شرح حال امام خمینی را در تاریخ میخواندیم، نصفش را باور نمیکردیم؛ از بس عظمت در زندگی و رفتار امام هست، اگر خودمان ندیده بودیم و بنا بود در تاریخ بخوانیم نصفش را باور نمیکردیم. من همین را یک وقتی به امام گفتم؛ گفتم "آقا اگر ما در تاریخ شرح حال کسی مثل شما را میخواندیم همینطور حسرت میخوردیم که چرا ما آدمهای اینجوری را ندیدیم؛ حالا خدا به ما این نعمت را داده داریم شما را از نزدیک میبینیمتان." این واقعاً نعمت بزرگی است برای ما. آدمهای بزرگی که در تاریخ بودند آدم دلش میخواست اینها را میدید مثلاً علامه حلی، شیخ بهایی... امام از همهی اینها بالاتر بود با آن کارهایی که کرده بود. اگر امام ۲۰۰ سال قبل بود و آدم فقط شرح حالش را میخواند، پیش خود میگفت ای کاش این آدم را میدیدم. گفتم "حالا خداوند این نعمت را به ما داده، داریم شما را از نزدیک میبینیم، دستتان را میبوسیم، از شما میشنویم، با شما حرف میزنیم." واقعاً نعمت بزرگی است که خدای متعال به مردم ایران داد.»
آقا به رسم همهی دیدارهایی که با خانوادهی شهدا دارند، در صفحهی اول قرآنی یادگاری مینویسند و به همسر شهید میدهند. پسر شهید، قرآن دیگری میآورد و به آقا میدهد تا در آن هم چیزی بنویسند. این قرآن را سید حسن نصرالله ۳ سال قبل به دختر کوچک شهید هدیه داده بوده و حالا آقا هم زیر متن سید حسن مینویسند: «رحمت و فضل الهی بر شما و بر سید عزیز نصرالله و بر شهید همدانی».
یک قاب عکس از شهید همدانی را هم میآورند تا آقا روی آن برای دختر بزرگ شهید یادگاری بنویسند. عکس را در حسینیهای و هنگام عزاداری گرفتهاند. آقا با ماژیک سفید روی پسزمینهی مشکی عکس مینویسند: «رحمت و رضوان الهی بر شهید عزیز».
آقا میخواهند بروند. پسر کوچکتر شهید از آقا میخواهند که تحفهای به او بدهد. آقا انگشتری میدهند. پسر شهید خواهش میکند که خود آقا انگشتر را درون انگشتش بیندازد. مادر خانواده حتی اینجا هم حواسش هست که حق مادری را ادا کند. سریع میگوید: «پس آقا به پسر بزرگ و دامادمان هم لطف کنید». آقا با تبسم میگویند: «بله دیگر، وقتی میگوید پسر کوچک، پسر بزرگ هم توش هست!» همهمه شده است. یکی از آقا میخواهد که برای جمعیت دعا کنند و آقا هم دعا میکنند. آقا میگویند «یا مولای» و از جا بلند میشوند. طی کردن فاصلهی چندمتری تا درِ خروج چند دقیقهای طول میکشد. مردها خودشان را میرسانند و دست یا عبای آقا را میبوسند. بیرون از خانه، کنجکاوی آن بچههای زبل کار خودش را کرده است و جمعیتی جمع شدهاند؛ همه سیاهپوش. بچه هیئتیهای پرشور صلوات میفرستند. شب پنجم محرم است؛ شب عبدالله بن الحسن علیهالسلام.
با لطف خدا کانون راه افتاده وکارهایش روروال افتاده که در این جا بر خود لازم میدونم از اقایان مزتضی اقاجان زاده وامیر باقر زاده تشکر کنک این بزرگواران با تلاش شبانه روزی خود این کانون را راه انداختند.ازسوی دیگر برنامه های اینده کانون پژوهشگران جوان انقلاب اسلامی تدوین شده وطراحی لگو وبنر برای مصاحبه های کانون در حال انجام است که انشاالله تا اخر هفته اماده خواهد شد.برنامه های اتی کانون را اطلاع رسانی خواهیم کرد.
رهبر معطم انقلاب در نامه۱۹مهر برجام رابه صورت مشروط تایید فرمودند ایشان دربند های ۹گانه تذگراتی در باره اجرا این تعهنامه ذکر کردند که مادر این نامه به برسی بند هفت این نامه میپردازیم ابتدا به دلیل اهمیت این بند ان رامرور میکنیم. ((سازمان انرژی اتمی، تحقیق و توسعه در ابعاد مختلف را در مقام اجرا بهگونهای ساماندهی کند که در پایان دورهی هشتساله هیچ کمبود فنّاوری برای ایجاد غنیسازیِ مورد قبول در برجام وجود نداشته باشند)) چراغنی سازی باید بکنیم؟ شاید ابتدایی ترین سوالی که با خواندن این بند به ذهن میرسد همین سوالی است که در بالا ذکر شد برای این جواب های مختلفی داده شده اما ازانجا که همین امروزهم ساده اندیشان لزوم وجود انرژی هسته ای را انگار میکنند ما خود راناچار ازبررسی مجدد این موضوع مبدانبم. مسله ساده است امروزه انرژی هسته در امور مختلفی از جمله انرژی،کشاورزی وذشکی مورد نیاز است اگر به عنوان مثال بخواهیم به مسله انرژی بپردازیم باید اشاره کنیم که انرژهای مثل نقت پایان پذیر ،پر هزینه وازلحاظ زیست محیطی هم داری مضرات بسیاری هستند پس ما نیازمند انرزی هسته ایی هستیم به همین دلیل ساده. ازسویی دیگر کشور ما با تعهدیدات متعدد امنیتی روبرواست که مهمترین ان اسراییل با پشتیبانی امریکا است پس ما باید قدرت بازدارندگی بالایی داشته باشیم البته میدانم که رهبری بمب هسته ای را حرام اعلام کردند اما ایا اینکه دشمن بداند ماهم امکان دست یابی به بمب هسته ای راداریم بازدارنده نیست؟ بندهفت چه میخواهد؟ رهبری در بند هفت تاکید میکنند که برنامه ریزی ها به نحوی اتفاق بیفتد که بعد از اتمام برجام ما با مشکل عدم غنی سازی مواجه نشیم چرا که دشمن به دنبال ان است که غنی سازی ودر کل بساط انرژی هسته ای را از این کشور برچیند این تذکر نشانگر ان است که وجو.د ابهام هایی اساسی در متن برجام رهبری را نسبت به اینده غنی سازی دل نگران ساخته است.این نگرانی رهبری در حالی مطرح میشود که ایشان در سخنرانی های متععد خودشان در مراحل مذاکرات این نکته را گوشزد کرده بودنند که متاسفانه جدی گرفته نشد تا چایی که اوبا ما با بی احترامی گفت سخنان رهبری ایران مصرف داخلی دارد. اگربند هفت نادیده گرفته شود؟ متاسفانه عملکرد برخی افراد در بدنه دولت این نگرانی را در دل مرد مقوت بخشیده که مبادا این تذکرهم نادیده گرفته شود که ما در ان صورت بعد از۸ سال با یک صنعت هسته ای دکوری مواجه خواهیم شد که به هیچ در دی نمیخورد اگر نخواهیم بگوییم برجام همین کار رابا صنعت هسته ای کشور انجام میدهد. در پایان باید یاد اوری شود که مبادا در این هیاهوی جنجال های سیاسی یادمان رود این صنعت با خون فرزندان این مملکت ابیاری شده است پس برایمان مقدس است بنظر میرسد باتوجه دولت به تذکرات رهبری برجام تفسیری جز نرمش قهرمانانه نخواهد داشت.ما در یادداشت های بعدی به بررسی بند های دیگراین نامه خواهیم پرداخت به امید انکه منافع کشور بر هیاهوها فارغ شود.
تصاویر موشک های دوربرد سپاه در تونل های زیر زمینی در خبرگزاری فارس منتشر شد.
به گزارش فارس، نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای اولین بار اجازه تصویربرداری از تونل های زیرزمینی سپاه که موشک های بالستیک دوربرد در آن نگهداری می شوند را صادر کرد و صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز فیلم آن را پخش کرد.
در این تونل های پیچ در پیچ تعداد زیادی از موشک های دوربرد -که در این تصاویر موشک «قدر» است- دیده می شود. موشک قدر ازجمله موشک های بالستیک و دوربرد سپاه است که در ۲ نوع F و H تا کنون ارائه شده که نمونه اول، ۲هزار و نمونه دوم ۱۷۰۰ کیلومتر برد دارد.
موشک «سجیل» نیز از دیگر موشکهای مهم و بالستیک سپاه با برد ۲هزار کیلومتر است.
البته سردار حاجی زاده در خلال این بازدید گفته است که موشک های دوربرد نسل جدید سپاه از سپاه آینده جایگزین نسل های قبلی خواهد شد.
وی همچنین گفته است که نیروی هوافضای سپاه در کمتر شهری هست که ایگاه موشکی نداشته باشد.
بنا بر آنچه اعلام شده، برخی از این تونل ها در اعماق ۵۰۰ متری در زیر کوههای بلند حفر شدهاند.
پایگاه خبری توفارقان– آذرشهر , گوگان , ممقان: همزمان با تشدید حملات روسیه به تروریستها در سوریه، ستاد مشترک ارتش سوریه از آغاز حملات وسیع برای آزادکردن مناطق جدید خبر داد. به گزارش فارس، سرلشگر «علی عبدالله ایوب» رئیس ستاد مشترک ارتش سوریه امروز پنجشنبه خبر داد که ارتش سوریه حملات وسیعی برای آزادی مناطق […]
همزمان با تشدید حملات روسیه به تروریستها در سوریه، ستاد مشترک ارتش سوریه از آغاز حملات وسیع برای آزادکردن مناطق جدید خبر داد.
به گزارش فارس، سرلشگر «علی عبدالله ایوب» رئیس ستاد مشترک ارتش سوریه امروز پنجشنبه خبر داد که ارتش سوریه حملات وسیعی برای آزادی مناطق جدید آغاز کرده است.
دیروز منابع وابسته به مخالفان سوریه خبر داده بودند که ارتش سوریه در جنوب ادلب و شمال استان حماه، عملیات گستردهای را با حمایت هوایی روسیه آغاز کرده است.
علی ایوب به خبرگزاری رسمی سوریه (سانا)، گفت: ارتش عملیات بزرگی برای آزادسازی مناطقی آغاز کرده است که از وجود تروریسم رنج برده است.
به گفته این مقام سوری، حملات هوایی روسیه به تروریستها، سبب تضعیف گروههای مختلف مسلح و سبب کمک به ارتش سوریه شده است.
سرلشگر علی ایوب از ژوئیه سال ۲۰۱۲ پس از کشته شدن سرلشگر «فهد جاسم الفریج» در بمبگذاری دفتر امنیت ملی سوریه رئیس ستاد مشترک ارتش سوریه شد.
گفته میشود از روز گذشته تاکنون که عملیات هماهنگ زمینی ارتش سوریه با عملیات هوایی روسیه در جنوب ادلب و شمال حماه آغاز شده است، مساحتی نزدیک به ۵۰ کیلومتر مربع در محور مورک در ریف شمالی حماه آزاد شده است؛ مناطقی که تحت کنترل ائتلاف «جیش الفتح» (وابسته به ترکیه و عربستان) بود.
امروز نیز جنگندههای روس حملات متعددی به مواضع «جیش الفتح» در مناطق «قرقور»، «الشیخ سندیان»» در ریف حماه و سلسله کوههای الاحر در لاذقیه انجام دادند.
همچنین حملات مشابهی به منطقه مهم «سهل الغاب» در ریف حماه و «جبل الزاویه» انجام و مواضع متعلق به تروریستهای «جیش الفتح» منهدم شد.
«از دریا تا رود»،عملیات بزرگ زمینی در سوریه در همین حال روزنامه لبنانی الاخبار به نقل از یک فرمانده میدانی تاکید کرد که عملیات بزرگ زمینی ارتش سوریه بعداز هماهنگی بین روسیه، ایران و سوریه با نام از دریا تا رود آغاز شد.
به گزارش ایرنا، وی گفت که راهبرد روسیه در جنگ علیه تروریسم کاملا روشن است و حتی دشمنان مسکو این راهبرد را دریافته و می دانند که اهداف آن واقعی و عملیاتی است و آن بازگرداندن سیطره کامل دولت سوریه بر همه مرزهای با ترکیه و عراق است.
این فرمانده میدانی خاطرنشان کرد که این عملیات زمینی، بزرگ و پیچیده است و ما نمی خواهیم برای آن سقف زمانی و جغرافیایی تعریف کنیم.
وی تصریح کرد: مسکو براساس این راهبرد، یک سامانه نظامی ویژه برای جنگ علیه تروریست ها در سوریه مستقر کرده و پل هوایی از چند هفته گذشته برای انتقال و استقرار تجهیزات نظامی مانند جنگنده ها ، بالگردها ، زره پوش ها و تانک ها ، توپخانه های جدید بین روسیه و سوریه برقرار است.
شناسایی و اطلاعات الاخبار در زمینه اطلاعات و شناسایی به نقل از این فرمانده میدانی نوشت: اتاق هماهنگی اطلاعات فعال است و شامل افسران نظامی اطلاعاتی روس، سوری و ایرانی و تیمی از واحد اطلاعات حزب الله لبنان است.
وی افزود: ماموریت این اتاق اطلاعات، آماده کردن بانک اهداف در سراسر مناطق شمالی سوریه است و سرانجام این طرف سوری است که اهداف تعیین شده را که شامل مقرهای فرماندهی ، مخازن سلاح ، پایگاه های آموزشی و محل تجمع تروریست ها می باشد، به روس ها برای بمباران اعلام می کند.
این فرمانده نظامی تاکید کرد: تحرکات سریع ترک ها برای کمک به گروه های تروریستی تکفیری بیانگر موفقیت آمیز بودن بمباران اهداف تعیین شده است.
وی تصریح کرد: روسیه به همه طرف های منطقه ای و بین المللی به ویژه ترکیه به طور مستقیم ابلاغ کرده است که در جنگ علیه تروریسم جدی است و این جنگ متوقف نخواهد شد و نیروی هوایی روسیه از آنها برای حمله به مواضع گروه های تروریستی اجازه نمی گیرد.
الاخبار به نقل از یک منبع آگاه در باره تصمیم مسکو برای حمله به مواضع تروریست های تکفیری با موشک های دوربرد ، نوشت: هدف نخست مسکو مطمئن ساختن همپیمانانش از جدی بودن آن در جنگ علیه تروریسم است و هدف بعدی آن دادن این پیام به دیگران بود که روسیه تا آخر خط برای حمایت از دولت سوریه ایستاده است.
این فرمانده میدانی گفت: فرماندهی روسیه با استقرار گروهی از افسران خود در کنار نیروهای زمینی ارتش سوریه با هدف ایجاد هماهنگی با نیروهای هوایی موافقت کرده و این در حالی است که انتظار می رود در چند ساعت آینده بالگردهای هجومی ارتش روسیه هم وارد جنگ علیه گروه های تروریستی تکفیری شوند.
عملیات زمینی الاخبار در باره عملیات زمینی به نقل از منابعی نوشت: نیروی زمینی ارتش سوریه که تعدادی از نیروهای ویژه حزب الله آنها را همراهی می کنند به طور گسترده ، با روحیه بالا و براساس یک طرح دقیق ، عملیات بزرگ زمینی علیه تروریست های تکفیری را شروع کرده اند.
این روزنامه لبنانی افزود: هدف مرحله نخست عملیات بزرگ زمینی که دیروز شروع شد، جدا کردن ریف جنوبی ادلب از ریف شمالی حماه است تا با ایجاد یک منطقه امن، هرگونه امید گروه های تروریستی برای پیش روی جدید به سوی حماه از بین برود.
الاخبار خاطرنشان کرد: عملیات زمینی از چند محور در دو ریف شمال غربی و شمال شرقی حماه شروع شد و نیروهای ارتش سوریه در شرق به سوی روستاهای عطشان و معان و در غرب به سوی کفرنبوده ، المغیر و الهبیط در ریف جنوبی ادلب پیش روی کردند.
این روزنامه لبنانی، محور دیگرعملیات را غرب و جنوب غرب شهرک مورک به سوی لحایا، معرکبه و لطمین اعلام کرد و نوشت که بیشتر این مناطق توسط جنگنده های روسیه با دقت بمباران شده بودند.
الاخبار تصریح کرد: نیروهای زمینی ارتش سوریه که تحت حمایت هوایی جنگنده های روسی و سوری قرار داشتند با سرعت در محورهای تعیین شده پیشروی و اهداف مورد نظر را آزاد و در آنها مستقر شدند.
این روزنامه لبنانی نوشت: نیروهای ارتش سوریه حدود ۷۰ کیلومتر مربع از مناطق اشغال شده را که عموما تحت اشغال جیش الفتح بود، بعدازدرگیری های سخت با تروریست های تکفیری آزاد کردند.
واکنش گروه های تروریستی تکفیری و ترکیه الاخبار در ادامه گزارش خود خاطرنشان کرد: گروه های تروریستی مسلح درصدد تغییرات گسترده در ساختار فرماندهی، تاکتیک ها و اتاق های عملیات خود برآمده اند و تلاش دارند در برخی مناطق متمرکز شوند.
این روزنامه لبنانی تصریح کرد: نشانه هایی از تسریع در ارسال سلاح های آمریکایی برای عناصر مسلح تروریست دیده شده و این روند تحولات در موضع دولت ترکیه را که سرگردان نشان می دهد، آشکار کرده است.
الاخبار نوشت: بسیاری از مستشاران نظامی ترک از خطوط اولیه درگیری ها به نزدیک مرزهای ترکیه عقب نشینی کرده و این کشور برای انتقال گسترده خانواده های تروریست های تکفیری از مناطقی گسترده در ادلب و ریف آن به ویژه دو شهر جسر الشغور و جبل الزاویه همکاری می کند.
فرارو- در ادامه گزارشها در مورد نقش ایران و سردار قاسم سلیمانی برای آغاز حملات هوایی روسیه در سوریه، آسوشیتدپرس نیز ادعای مشابهی را به نقل از مقامهای رسمی عراق منتشر کرده است.
پیش از این، خبرگزاری رویترز در گزارشی ادعا کرده بود که تصمیم به آغاز عملیات نظامی روسیه در سوریه، پس از «مذاکرات» سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه «قدس» با ولادیمیر پوتین، گرفته شده است. گزارش رویترز را در اینجا بخوانید
در تابستان گذشته گزارشهایی از دیدار سلیمانی از روسیه، منتشر شده بود که مسکو و ایران آنها را تکذیب کرد.
روسیه گزارش تازه رویترز را نیز تکذیب کرده است.
اما این بار آسوشیتدپرس نیز موضوع را بازتاب داده است.
این خبرگزاری، ۱۵ مهر ماه، به نقل از مقامهای دولتی عراق، میگوید در پی «دیداری سه ساعته» که تابستان گذشته بین «قاسم سلیمانی و ولادیمیر پوتین» صورت گرفته، او از رئیسجمهوری روسیه خواسته تا دست به انجام حملات هوایی در سوریه و افزایش حضور خود در عراق بزند.
موضوع عراق و افزایش همکاری با روسیه نیز پیش از این، در پنجم مهر ماه، زمانی که ارتش عراق اعلام کرد با هدف مقابله با تهدیدهای گروه داعش، اقدام به همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی با روسیه، ایران و سوریه کرده است، مطرح شده بود.
آسوشیتدپرس از قول دو مقام دولتی عراق که نامی از آنها نبرده، اما میگوید که در جریان امور قرار گرفتهاند، نقل کرده است که فرمانده سپاه قدس، به رئیسجمهوری روسیه گفته انجام حملات در سوریه «امری ضروری» است.
از این گزارش و گفتهها این طور به نظر میرسد که سلیمانی و پوتین نقشهها، اطلاعات و عکسهایی جمعآوریشده از سوریه را مرور کردهاند، که نشان میدهد «شبهنظامیان افراطی حضور خود به را به منطقه قفقاز گسترش خواهند داد».
رسانههای روسی از جمله خبرگزاری روسی اسپوتنیک، در شهریور ماه گذشته، اندکی پیش از آغاز حملات هوایی روسیه، گفته بودند گروه داعش قصد ایجاد ولایتی در اراضی جمهورهای چچن، اینگوشی، داغستان و کاباردینو-بالکاریا را دارد.
به گزارش آسوشیتدپرس در «دیدار» بین پوتین و سلیمانی موضوع تبادلها و همکاریهای اطلاعاتی چهار کشور، روسیه، ایران، عراق و سوریه نیز مطرح شده است.
روسیه و ایران هر دو از متحدان اصلی بشار اسد به شمار میروند.
بیش از یک هفته است که ارتش روسیه حملاتی هوایی را در سوریه آغاز کرده است. مسکو میگوید هدف این حملات، داعش و تروریستها هستند.
اما ایالات متحده اعلام کرده است، طی روزهای آغازین این حملات، «۹۰ درصد حملات» به گروههایی «غیر از داعش یا تروریستهای وابسته به القاعده» انجام شده است.
نشست ناتو دره مین حال امروز وزرای دفاع عضو ناتو در برو کلس نشستی برگزار خواهند کرد پیش بینی می شود حملات روسیه در سوریه در دستور کار ناتو قرار گیرد.
ترکیه به عنوان یکی از اعضای ناتو در روزهای گذشته نسبت به ورود جنگنده های روسی به خاک این کشور اعتراض کرده است.
انتظار می رود که وزرای دفاع ناتو با ترکیه اعلام همبستگی کنن
فرمانده بسیج می گوید: وقتی صحبتهای زائران خانه خدا را می شنویم مطمئن می شویم که حادثه منا تعمدی بوده و راه را بر زائران خانه خدا بسته اند که ریشه و عامل اصلی این جنایت نیز امریکاست.
به گزارش ایسنا سرتیپ بسیجی محمدرضا نقدی در اجتماع همسران کارکنان سازمان بسیج مستضعفین با تسلیت حادثه”منا” این حوادث تلخ را مقدمه پیروزی بزرگ دانست و گفت: همان طور که در اواخر دوران رژیم منحوس پهلوی نیز جنایت های بزرگی در شهرهای مختلف کشور شد و این جنایات علایم یک پیروزی بزرگ بود، امروز هم جنایت هایی که در دنیا پیش می آید نشانه پیروزی دیگر است.
رییس سازمان بسیج مستضعفین با توجه به اینکه امام (ره) فرمودند “همه بدبختی های مسلمین از امریکاست” تصریح کرد: ما باید در مورد حوادث بصیرت داشته و به عامل اصلی جنایات توجه داشته باشیم و نباید فقط به عامل انجام دهنده آن برخورد کنیم و همان طور که در زمان دفاع مقدس نیز عامل اصلی حمله به ایران، امریکا بود؛ امروز نیز ریشه و عامل اصلی فاجعه “منا” امریکاست.
وی در ادامه به نقش امریکا در جنایتهای مختلف اشاره کرده و افزود: آمریکا در حوادث مختلف مثل تجاوز عراق به ایران، فعالیتهای گروهک های مختلف تروریستی مثل القاعده، تکفیری ها و داعش و… حمایت خود را از تروریست نشان داده و آمریکا در تمام کشورهای دنیا به دنبال توطئه است و هم اکنون نیز به محض اینکه تاریخ مصرف خاندان سعودی تمام شود، شاهزاده هایی که در نیویورک در حال آموزش هستند جایگزین می کند ولی تا آن زمان از دولت سعودی که دست نشانده خودش است، حمایت خواهد کرد که سکوت مجامع بین المللی در قبال این فاجعه بزرگ نمونه کوچک آن است.
نقدی در ادامه به عدم کفایت آل سعود پرداخته و تصریح کرد: وقتی صحبت های زائران خانه خدا را می شنویم مطمئن می شویم که حادثه منا تعمدی بوده و راه را بر زائران خانه خدا بسته اند که ریشه و عامل اصلی این جنایت نیز امریکاست.
وی با انتقاد از نحوه پیگیری مسئولین در این خصوص افزود: هزاران نفر حاجی کشورهای مختلف و چند صد نفر از هموطنان عزیز کشورمان در این حادثه فوت کرده اند و مسئولین با دیدارهای بی فایده در حال اتلاف وقت در نیویورک بودند و نحوه مواجهه مسئولین با این حادثه باعث شد که آل سعود حتی آمار کشته ها و مجروحین را هم به ما ندهد.
رییس سازمان بسیج مستضعفین در پایان با تشکر از همسران پاسداران و بسیجیان گفت: شما در خط مقدم مبارزه هستید و با حمایت خود از همسرتان اجر عظیم تری از آنها انشاءالله خواهید داشت و به برکت خون ۲۳۰ هزار شهیدی که در راه اسلام و استقلال کشور عزیزمان داده ایم و ایستادگی در مقابل آمریکا که ما را به یک قدرت در دنیا تبدیل کرده است، ان شاءالله پیروزی های جدید در پیش است.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب صبح امروز چهارشنبه در جریان سفر به نوشهر، در مراسم تحلیف و دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش در دانشگاه امام خمینی نیروی دریایی حضور یافتند.
هشدار تاریخی رهبر معظم انقلاب به آل سعود در جمع نیروهای نظامی:
اندک بیاحترامی به حجاج ایرانی و عمل نکردن به وظایف در قبال بدنهای مطهر موجب عکسالعمل سخت و خشن ایران خواهد شد
رهبر انقلاب اسلامي گفتند: جمهوري اسلامي ايران تاکنون از خود خويشتنداري نشان داده و رعايت ادب اسلامي و حرمت برادري در دنیای اسلام را کرده است اما اين را بدانند که دست ايران، برتر از خيلي ها است و امکانات بيشتري هم دارد و اگر بخواهد در مقابل عناصر اذيت کننده و موذي عکس العمل نشان دهد، اوضاع آنها خوب نخواهد بود و در هیچ صحنه هماوردی، حریف نخواهند شد.
رجانیوز- گروه سیاسی: حضرت آیت الله خامنه ای فرمانده معظم کل قوا صبح امروز (چهارشنبه) در مراسم دانش آموختگی، تحلیف و اعطای سردوشی دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران در دانشگاه علوم دریایی امام خمینی(ره) نوشهر حضور یافتند.
به گزارش "رجانیوز" به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، در این مراسم، حضرت آيت الله خامنه اي با اشاره به حادثه تأسف بار و خونين منا، آن را بدليل جان باختن هزاران نفر از حجاج بويژه صدها نفر از حجاج ايراني، عزا و مصيبتي واقعي براي ملت ايران خواندند و با اشاره به لزوم تشکيل کميته حقيقت ياب با حضور کشورهاي اسلامي و از جمله ايران، گفتند: دولت عربستان در انتقال ابدان مطهر جان باختگان به وظايف خود عمل نمي کند و جمهوري اسلامي ايران نيز تاکنون با خويشتنداري و ادب اسلامي، حرمت برادری را در دنیای اسلام نگه داشته است، اما اين را بدانند که اندک بي احترامي به دهها هزار نفر از حجاج ايراني در مکه و مدينه و عمل نکردن به وظايف براي انتقال ابدان مطهر، عکس العمل سخت و خشن ايران را در پي خواهد داشت.
ايشان با اشاره به جان باختن مظلومانه و با زبان تشنه حجاج در حادثه منا و عزادار شدن خانواده هايي که مشتاقانه منتظر بازگشت عزيزان خود بودند، افزودند: هنوز تعداد دقيق جان باختگان ايراني در اين حادثه مشخص نيست و احتمال افزايش آمار به صدها نفر ديگر وجود دارد و اين حادثه، واقعا مصيبت بزرگي براي ملت ايران است.
رهبر انقلاب اسلامي همچنين با اشاره به برخي گزارش ها مبني بر جان باختن احتمالي بيش از پنج هزار نفر در حادثه منا، خاطر نشان کردند: درحاليکه قرآن کريم خانه خدا را محل امنيت و حج را جايگاه امنيت مي داند اما اکنون بايد پرسيد که، «آيا اين، امنيت است؟»
حضرت آيت الله خامنه اي با تأکيد بر لزوم تشکيل «کميته حقيقت ياب» با حضور کشورهاي اسلامي و از جمله ايران، خاطر نشان کردند: ما فعلاً درباره علت اين حادثه، قضاوت پيش از موعد نمي کنيم اما معتقديم دولت عربستان به وظايف خود در قبال مجروحان حادثه منا عمل نکرده است و آنان را با حالتي مستأصل و تشنه رها کرد.
ايشان به مشکلات بوجود آمده در انتقال بدنهای مطهر جان باختگان حادثه منا و پيگيري مسئولان کشور اشاره کردند و با تأکيد بر لزوم ادامه پيگيري هاي مسئولان، افزودند: در اين موضوع، دولت عربستان به وظايف خود عمل نمي کند و در برخي موارد نيز موذي گري انجام مي دهد.
رهبر انقلاب اسلامي گفتند: جمهوري اسلامي ايران تاکنون از خود خويشتنداري نشان داده و رعايت ادب اسلامي و حرمت برادري در دنیای اسلام را کرده است اما اين را بدانند که دست ايران، برتر از خيلي ها است و امکانات بيشتري هم دارد و اگر بخواهد در مقابل عناصر اذيت کننده و موذي عکس العمل نشان دهد، اوضاع آنها خوب نخواهد بود و در هیچ صحنه هماوردی، حریف نخواهند شد.
حضرت آيت الله خامنه اي با تاکيد بر اينکه عکس العمل ايران اسلامي خشن و سخت خواهد بود، خاطر نشان کردند: در دوران هشت سال دفاع مقدس، قدرت هاي شرق و غرب و کشورهاي اطراف از يک عنصر خبيث و فاسد حمايت کردند اما سرانجام همه آنها سيلي خوردند و بر همين اساس، ايران را مي شناسند و اگر هم نمي شناسند، الان بشناسند.
ايشان با اشاره به حضور دهها هزار نفر از حجاج عزیز کشورمان در مکه و مدينه، هشدار دادند: اندک بي احترامي به حجاج ايراني و همچنين عمل نکردن دولت عربستان به وظايف خود در قبال بدنهای مطهر، موجب عکس العمل ايران خواهد شد.
رهبر انقلاب گفتند: جمهوري اسلامي ايران اهل ظلم نیست اما ظلم و ستم هیچکس را نیز قبول نمی کند، بنابراین حقوق هيچيک از انسان ها و ملتها اعم از مسلمان و غير مسلمان دست درازي نمي کند، اما اگر کسي بخواهد به حق ملت و کشور ايران دست درازي کند، با او برخورد محکمي خواهد شد و به لطف خدا توانايي اين برخورد نيز وجود دارد و ملت ایران، مقتدر و پایدار است.
حضرت آيت الله خامنه اي در بخش ديگري از سخنان خود، «ايمان عميق»، «شجاعت» و «دانش» را سه عنصر بسيار مهم در تشکيل هويت يک نيروي مسلح خواندند و خاطر نشان کردند: اگر در نيروي مسلح، ايمان نباشد، روحيه ضعيف کشي بوجود خواهد آمد، اگر شجاعت نباشد، نيروي مسلح در هنگامه خطر، قادر به انجام وظيفه خود نخواهد بود و اگر دانش نباشد، ابزارهاي نيروي مسلح در برابر ابزارهاي طرف مقابل، کُند خواهند بود.
ايشان هدف قرار دادن خانه ها، خيابان ها، بازار و حتي مجلس عروسي را در يمن، نمونه اي از ضعيف کشي و نبود روحيه شجاعت در یک نيروي مسلح دانستند و با توصيه به جوانان نيروهاي مسلح کشور براي تقويت ايمان و شجاعت و ابتکار تحقيقاتي و دانش پژوهي، خاطر نشان کردند: امروز نظام اسلامي، هم نيازمند ابزارهاي جنگي سخت و هم، ابزارهاي جنگي نرم است زيرا دنياي کنونيِ تحت سيطره قدرت شياطين، براي انسان هاي خداجو دنيايي خطير است و بايد همواره آماده و مجهز بود.
رهبر انقلاب اسلامي علت اصلي دشمني قدرتمندان غاصب جهاني با جمهوري اسلامي و ملت شجاع و انقلابي ايران را، ايستادگي ملت در مقابل آنها و حفظ هويت و جوهره اصلي و حل نشدن در نظامات استکبار، برشمردند و گفتند: آمادگي نيروهاي مسلح اعم از ارتش، سپاه، بسيج و ساير نيروها، فقط به معناي آمادگي براي پيروزي در مقابل دشمن نيست بلکه بايد اين آمادگي، بازدارنده نيز باشد.
حضرت آيت الله خامنه اي با اشاره به تهديدهاي قدرتهاي جهاني برضد نظام اسلامي، افزودند: ملت ايران در دوران چهار دهه انقلاب بويژه در هشت سال دفاع مقدس نشان داده است که قدرتمند و نيرومند و داراي هويت و گوهر است و در مقابل بدخواهان مي ايستد.
ايشان با تاکيد براينکه ملت ايران ثابت کرده، در مقابل استکبار، مقاوم، آگاه و بصير است و همچنين براي هويت خود و بشريت احترام قائل است، گفتند: ايستادگي در برابر استکبار، احترام به بشريت و همه ملت ها است.
رهبر انقلاب اسلامي به چنگ و دندان نشان دادنهاي دشمنان اشاره و خاطر نشان کردند: همواره اينگونه بوده است که مشت کوبنده انسانهاي مومن مي تواند آنها را وادار به عقب نشيني کند.
حضرت آيت الله خامنه اي در پايان، جوانان نيروهاي مسلح را به بازخواني دقيق قضاياي دفاع مقدس و طرحهاي عملياتي و بازديد از مناطق عملياتي، از منظر نظامي و استفاده از تجربيات پيشکسوتان توصيه کردند و خطاب به آنان گفتند: شما بايد حِصنِ مستحکم کشور و نظام اسلامي، به معني واقعي کلمه باشيد.
در ابتدای این مراسم، رهبر انقلاب اسلامی، با حضور در یادمان شهدا، به شهیدان سرافراز ادای احترام کردند.
فرمانده کل قوا، سپس از یگانهای حاضر در میدان سان دیدند.
در این مراسم، خانواده یکی از شهیدان نیروی دریایی ارتش، یک روحانی نمونه، سه تن از فرماندهان، سه تن از اساتید و پژوهشگران و پنج نفر از دانش آموختگان نمونه دانشگاههای ارتش هدایای خود را از دست فرمانده معظم کل قوا دریافت کردند. همچنین یکی از دانش آموختگان و نماینده دانشجویان دانشگاه علوم دریایی امام خمینی(ره) نیز مفتخر به دریافت درجه و سردوشی شدند.
قرائت سوگند نامه دانشجویان جدید، سرود دسته جمعی، و رزمایش میدانی غدیر از دیگر برنامه های مراسم امروز بود.
در ادامه مراسم، یگانهای حاضر در میدان صبحگاه دانشگاه علوم دریایی امام خمینی نوشهر از مقابل جایگاه رژه رفتند.
در این مراسم، همچنین امیر سرلشگر عطاءالله صالحی فرمانده کل ارتش، ضمن خیر مقدم تأکید کرد: ارتش با الهام از روحیه شهادت طلبی و ایثارگری ملت ایران، با اقتدار کامل و ارتقای تواناییهای رزمی، آماده مقابله با تهدیدهای نوظهور و جان فشانی است.
امیر دریادار دوم حکیمی فرمانده دانشگاه علوم دریایی امام خمینی نوشهر نیز گزارشی از روند تحصیلی و آموزشهای تخصصی- علمی دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاههای افسری ارتش بیان کرد.
در ادامه این مراسم، دانشجویان دانشگاه علوم دریایی امام خمینی نوشهر در حضور فرمانده کل قوا، تمرین دریایی انجام دادند.
خبرگزاری فارس: پس از تشکیل سپاه پاسداران به عضویت آن درآمد. پس از آن که مدتی جزو تیم حفاظت از بیت امام خمینی(ره) بود، با شروع غائله کردستان و فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر آزادسازی شهر پاوه، با یک گردان نیرو عازم کردستان شد و در آنجا به نیروهای شهید چمران ملحق شد.
به گزارش گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، « علی اکبرحاجی پور امیر» به سال 1330 در «آذرشهر» از توابع تبریز به دنیا آمد. هشت ساله بود که پدرش به علت کار زیاد، معلول شد و از کار افتاد. علی اکبر که فرزند ارشد خانواده بود، مجبور شد هم درس بخواند و هم در یک کارگاه قالیبافی مشغول به کار شود تا خرج خانواده را تأمین کند. علی اکبر به سال 1346 در جستجوی کار، به تهران سفر کرد و وارد ارتش شد. پس از مدتی که با وضع ارتش آشنا شد، استعفا داد، اما با استعفایش موافقت نشد. در ارتش به جرم انجام فرائض مذهبی چند بار بازداشت شد. علی اکبر در سال 56 به همراه چند نفر از دوستانش با تعدادی اسلحه و مهمات از ارتش فرار کردند و با اوجگیری انقلاب در سال 57 با کمک مردم محل زندگی اش، چند پایگاه تشکیل داد و به سازماندهی نیروهای مردمی پرداخت. حاجی پور پس از پیروزی انقلاب، با دوستان خود کمیته مسجد قبا را راه انداخت و خود به عنوان مسئول کمیته انتخاب. پس از تشکیل سپاه پاسداران به عضویت آن درآمد. پس از آن که مدتی جزو تیم حفاظت از بیت امام خمینی(ره) بود، با شروع غائله کردستان و فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر آزادسازی شهر پاوه، با یک گردان نیرو عازم کردستان شد و در آنجا به نیروهای شهید چمران ملحق شد. شهید حاجی پور، پس از شروع جنگ تحمیلی با گردان تحت امر خود، عازم جبهه های جنوب شد. علی اکبر در عملیات فتح المبین و بیت المقدس با مسئولیت فرماندهی گردان وارد عمل شد و در عملیات بیت المقدس، به شدت از ناحیه پا مجروح شد. پس از بهبود یافتن نسبی به همت خانواده اش تن به ازدواج داد اما زمانی که خانواده همسرش، وی را به انتخاب میان ماندن در کنار همسر و رفتن به جبهه مخیر نمود، وی بدون کوچک ترین تردیدی به جبهه عزیمت نمود و در عملیات رمضان فرماندهی گردان عمار به او محول گردید. علی اکبر حاجی پور از این پس تا آخرین لحظه حیاتش در تمامی عملیات جبهه جنوب حاضر بود. با شروع عملیات والفجر4، حاجی پور همراه نیروهای خود، به جبهه غرب رفت و با سازماندهی نیروها به دشمن یورش برد و به کلیه اهداف از پیش تعیین شده رسید، از جمله ارتفاعات استراتژیک 1904 را که مشرف بر شهر پنجوین عراق است از چنگ دشمن خارج کرد و با قدرت تمام به منطقه مسلط شد. وی پس از تثبیت مواضع به دست آمده در مرحله اول عملیات والفجر 4، در منطقه غرب، در مرحله دوم عملیات، در دشت پنجوین مورد هدف تیر مستقیم تانک دشمن قرار گرفت و در تاریخ 14 آبان ماه 1362 شربت شهادت نوشید.
همزمان با برگزاری مراسم برائت از مشرکین در موسم حج ابراهیمی، پیششمارهی سیزدهم نشریهی «خط حزبالله» با تأکید بر نقشهی راه امت اسلامی در دوران بیداری اسلامی -ارائهشده در پنج پیام اخیر ولیامر مسلمین به کنگره عظیم حج- منتشر شد. گزارش تحلیلی درباره تغییر فاز پروژههای شیطانی آمریکا در منطقه، حکم جهاد رهبر انقلاب در دیدار جانبازان، روایت رهبر انقلاب از ماجرای چاپنشدن پیام حج حضرت امام خمینی رحمهالله در روزنامههای آمریکایی، نظر اسلام دربارهی آزادی اندیشه، از دیگر بخشهای پیششمارهی سیزدهم خط حزبالله است. این نشریه در دو نسخهی A۴ جهت مطالعه و A۳ برای چاپ و تکثیر بر روی سایت KHAMENEI.IR قرار گرفته و عموم امت حزبالله میتوانند آن را چاپ و در محافل انقلابی، نمازهای جمعه، هیئتهای مذهبی و پایگاههای بسیج توزیع کنند.
آشنایی با اهداف و انگیزههای تولید فیلم «محمد رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم»، آخرین اثر آقای مجید مجیدی و همینطور چگونگی ساخته شدن آن و اتفاقات و حوادث پیرامونی هنگام تولید و البته پیشبینیها از استقبال چشمگیر مخاطبان داخلی و خارجی از این فیلم که با آغاز روزهای اکران، مسیر تحقق را میپیماید، ما را برآن میدارد که قدری پا را از محدودهی شناخت سطحی و شتابزدهی این فیلم فراتر بگذاریم. حرکت سنجیدهای که با ساخت این فیلم آغاز شد و امروز با سرعتی معقول و منطقی به مرحلهی ارائهی اثر رسیده است (همانطور که آقای مجیدی نیز به آن اشاره کرده است) خبر از «آغاز یک نهضت فرهنگی» میدهد و همین امر، ضرورت وجود یک نگاه راهبردی نسبت به فیلمی دربارهی کودکی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم را بیش از پیش مینمایاند.
از همینرو لازم است زوایای دید خود را نسبت به این اثر، که به زبان اسلام با دنیا سخن میگوید، مورد بررسی قرار دهیم و با قرار دادن آن در چارچوبهایی مشخص، به کارکردهایی بپردازیم که برای اسلام عزیز خواهد داشت.
آخرین ساختهی کارگردان فیلم تحسینشدهی «بچههای آسمان» را میتوان در چند سرفصل مورد التفات قرار داد. گرچه نمیتوان منکر این نکته بود که در نهایت با یک خروجی و یک محصول مشخص و معین مواجه هستیم که باید آن را مورد قضاوت قرار دهیم، اما توجه به این مسئله نیز ضروری است که حجم عظیم تولید این فیلم و اهداف والایی که از ساخت آن مورد نظر بوده است و امواجی که آگاهانه و ناخودآگاه در جریانهای اجتماعی و بینالمللی ایجاد خواهد کرد، باید ما را برای ارائهی یک نگاه منسجمتر و جامعتر مصمم بدارد.
عیار هر فیلم در محک زمان مشخص خواهد شد و فیلم «محمد رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم» با گذشت زمان، عیارش بیش از پیش برای همه مشخص خواهد شد. لحاظ کردن این نکته در نقد فیلم بهعنوان یک اثر هنری که چقدر در برقرار کردن ارتباط عاطفی با مخاطب موفق بوده و توانسته است احساساتش را بهسمتی هدایت کند که او را برای شناخت شخصیت پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم ترغیب نماید، نکتهی بسیار بااهمیتی است.
۱. فیلم «محمد رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم» بهمثابه یک محصول هنری و یک فیلم توجه به این فیلم بهعنوان یک محصول هنری، ایجاب میکند که با رعایت اخلاق نقد و بهکارگیری دقت دلسوزانه، به بیان محسنات و کاستیهای این اثر بپردازیم. طبیعتاً لازمهی پیشرفت هر اثر هنری، گذاردن آن در ترازوی نقد و نگاه سنجیده و موشکافانه به آن است. «محمد رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم» نیز از این قاعده مستثنا نیست و باید با دقت تمام از این زاویه مورد کنکاش قرار بگیرد تا با قدرت، آغازگر راه شناساندن اسلام و سربلندی این دین عزیز باشد.
با بررسی منصفانهی تکنیکی فیلم به این نتیجه خواهیم رسید که نوع فیلمبرداری ویژه و جلوههای بصری آن مانند آنچه در صحنههای دفاع ابابیل از خانهی خدا میبینیم یا سکانس دلنشین دریا فراتر از سطح سینمای ایران است. همچنین التفات به نوع روایت آن که خردهداستانهای متنوع کودکی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم در آن رنگ دیگری به فیلم بخشیده نیز قابل تأمل است. در کنار این موضوعات، توجه به ظرافتهایی که در ساخت این اثر به کار گرفته شده همانند دیالوگهای بهجا و درست و روان باید پاسخ این سؤال را روشن کند که «آخرین ساختهی مجیدی در چه جایگاهی در سینمای امروز جهان و ایران قرار دارد؟» البته عیار هر فیلم در محک زمان مشخص خواهد شد و در کنار نقدهای روز، باید به این نکته هم توجه داشت که «محمد رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم» با گذشت زمان، عیارش بیش از پیش برای همه مشخص خواهد شد. لحاظ کردن این نکته در نقد فیلم بهعنوان یک اثر هنری که چقدر در برقرار کردن ارتباط عاطفی با مخاطب موفق بوده و توانسته است احساساتش را بهسمتی هدایت کند که او را برای شناخت شخصیت پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم ترغیب نماید، نکتهی بسیار بااهمیتی است. سکانسهای حسی از این دست در فیلم به وفور یافت میشود و بهعنوان نمونه میتوان از سکانس فرار کردن شتر یا آشنایی حلیمه با آمنه و نوزادش و شیردادن حلیمه به او، یا سکانس آب دادن حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم به اسیران نام برد.
۲. فیلم «محمد رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم» بهمثابه یک محصول فرهنگی ساخت شهرک عظیم سینمایی، بهکارگیری امکانات روز و استفاده از توانایی برجستگان هنر هفتم در دنیا برای این فیلم و همینطور تأمین خوراک محتوایی و معنوی فیلم با بهرهمندی از نظرات علما و برجستگان جهان اسلام در ایران و کشورهای اسلامی، نشان از آن دارد که مجیدی از ابتدا نسبت به ظرفیت بالای موضوعی که روی آن دست گذاشته، آگاه بوده است. ساخت فیلمی دربارهی بهترین و شایستهترین مخلوق خداوند، ناخودآگاه این ضرورت را برای عوامل ایجاد کرده است تا بهدنبال ساخت یک اثر با کیفیت بالا از نظر تکنیکی باشند و بدینوسیله ضریب تأثیرگذاری فیلم را بالا ببرند. همچنین باید مدنظر داشت که فیلم «محمد رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم» بهواسطهی راهی که آغاز میکند، به فیلم «معیار» تبدیل خواهد شد و دستکم در لایههای فرهنگی و هنری و همینطور در سطح اجتماع جریانسازی میکند و پیرو آن، با گشایش گستردهای در زمینهی اقبال مخاطب به سینما و رو آوردن هنرمندان و فیلمسازان به مضمونها و محتواهای ارزشی و دینی مواجه خواهیم شد. از همینرو، توجه به فیلمی که قرار است دوران کودکی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم را روایت کند، از منظر فرهنگی و بازتابهای اجتماعی آن و التفات به دورنمای آثار محیطی و اجتماعیاش در کشورمان، امری است که شاید فیلم «محمد رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم» را بیش از هر چیزی متمایز میکند. سکانسهای ابتدایی و پایانی فیلم که وضعیت مسلمانان را در سال دهم بعثت و در دوران تحریم اقتصادی (شعب ابی طالب) به تصویر میکشد جزو قسمتهایی از فیلم است که مابهازای اجتماعی و ملی آن در شرایط امروز جامعهی ایران بهوضوح نمایان است.
فیلم «محمد رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم» بهواسطهی راهی که آغاز میکند، به فیلم «معیار» تبدیل خواهد شد و دستکم در لایههای فرهنگی و هنری و همینطور در سطح اجتماع جریانسازی میکند و پیرو آن، با گشایش گستردهای در زمینهی اقبال مخاطب به سینما و رو آوردن هنرمندان و فیلمسازان به مضمونها و محتواهای ارزشی و دینی مواجه خواهیم شد.
۳. فیلم «محمد رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم» بهمثابه یک محصول تبلیغی دست گذاشتن روی آخرین ساختهی مجید مجیدی از منظر تبلیغی، شعاع اثرگذاری فیلم «محمد رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم» را گسترده کرده و مرزهای جغرافیایی، فرهنگی و اندیشهای را پشت سر میگذارد. شاکلهی اصلی فیلم با هدفگذاریهای خاص و به نیت زدودن آثار غبارآلود ناشی از حملات رسانهای غرب علیه پیامبر نور و رحمت بنا شده است. مخصوصا در دورانی که افکار عمومی جهان، اسلام را با پرچم دروغین داعش و جنایتهای گروهکهای تروریستی تکفیری میشناسند، این فیلم میتواند باطل السحر پروژههای سیاسی و رسانهای غرب علیه دنیای اسلام باشد.
دقت در نوع تعامل مناسب با مخاطب جهانی، چیزی است که در جنس روایت فیلم بهدقت مورد توجه بوده است. بحیرا کشیش مسیحی و ساموئل خاخام یهودی، عناصر برجستهای هستند که این مهم را در بستر روایت فیلم تأمین میکنند. که این خود عاملی است در جهت تقویت تعامل جهانی ادیان آسمانی. بنابراین حضور ادیان آسمانی بهواسطهی نمایندگان آنها در دل روایت فیلم، همذاتپنداریهای انسانی و دینی و برقراری ارتباط عاطفی مناسب با مخاطب را میتوان برگ برندهی این فیلم در اکران جهانی دانست.
۴. فیلم «محمد رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم» بهمثابه یک محصول معرفتی نگاه بلندنظرانه و چشم دوختن به افقی که با ساخت فیلم «محمد رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم» به روی چشمهای سر و چشمهای جان گشوده خواهد شد، ما را برآن میدارد تا با ژرفنگری، راهبردیترین سطح از رویکردهای فیلم را مورد بررسی قرار بدهیم. عوامل فیلم در دیداری با آیتالله جوادی آملی، از راهنماییها و هدایتهای ایشان بهرهمند شده بودند: «هنرمند واقعی هنرمندی است که توانایی داشته باشد سخن وحی را درک کند و به عالم حس بیاورد. قالب سینما از خیال به حس میآید. یک هنرمند سینمایی باید وحی را خوب بشناسد، مشهود را از دالانی صحیح به معقول تبدیل کند، بعد معقول را مخیل کند و متخیل را محسوس کند تا قابل عرضه باشد، وگرنه علمی نیست و این معنا چون نبوده، کسی هم درکش نکرده است.»
شاکلهی اصلی فیلم با هدفگذاریهای خاص و به نیت زدودن آثار غبارآلود ناشی از حملات رسانهای غرب علیه پیامبر نور و رحمت بنا شده است. مخصوصا در دورانی که افکار عمومی جهان، اسلام را با پرچم دروغین داعش و جنایتهای گروهکهای تروریستی تکفیری میشناسند، این فیلم میتواند باطل السحر پروژههای سیاسی و رسانهای غرب علیه دنیای اسلام باشد.
بدینوسیله باید اعتراف کرد شناختن و شناساندن «رحمهللعالمین» اگر از سرچشمهی وحی و با زبان هنر و انتقال حس صورت بگیرد، معرفتی عمیق در جان مخاطب ریشه خواهد دواند؛ چه اینکه فیلم «محمد رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم» با توسل به زیباییهایی که بهمدد تکنیک برجستهی این فیلم به دست آمده است، چشم را مینوازد و همینطور به مدد روایت ساده اما دلنشین و لطیفش، به مخاطب این فرصت را میدهد که بر مخمل خیال سرشار این فیلم دستی بکشد و از احساس همنشینی با پیامبر مهر و مرحمت لذت ببرد. راز موفقیت فیلم در این است که با تلاش و کاوش در درک کلام الهی و درک وجود نورانی خاتم انبیا صلیاللهعلیهوآلهوسلم، شناختی دستیافته را در قالب احساسات و عواطف انسانی به مخاطب عرضه میکند. و به همین علت است که میتواند «قلبها» را با خود همراه کند.
بازخوانی پیام تاریخی خمینی کبیر به مناسبت کشتار خونین حجاج در سال ۶۶:
اگر می خواستیم ثابت كنیم كلیدداران كنونی كعبه لیاقت میزبانی میهمانان خدا را ندارند و جز تامین آمریكا و اسرائیل كاری از دستشان برنمی آید، اینقدر موفق نمی شدیم/ حكومت سعودی مطمئن باشد كه آمریكا لكه ننگی دامنش نهاده كه با آب زمزم هم پاک نمیشود
اگر هزاران مبلغ و روحانی را به اقطار عالم می فرستادیم تا مرز واقعی بین اسلام راستین و اسلام آمریكایی و فرق بین حكومت عدل و حكومت سرسپردگان مدعی حمایت از اسلام را مشخص كنیم، به صورتی چنین زیبا نمی توانستیم.
گروه سیاسی- رجانیوز: یکی از جنبه های عجیب و تاریخی سخنان و پیام های حضرت امام خمینی (ره)، ماندگار و جاودان بودن آنهاست بگونه ای که بسیاری از سخنان و بیانات آن بزرگوار همچنان بعد از سالها، تازگی خود را حفظ کرده و گویی برای همین امروز بیان شده است.
به گزارش رجانیوز، در همین راستا بعد از فاجعه مشکوک قتل عام حجاج در سرزمین منا، جا دارد بار دیگر پیام سال ۶۶ امام راحل را که بعد از کشتار حجاج توسط آل سعود صادر شد را بار دیگر مرور کنیم و نکات دقیق و ژرفی را که ۲۸ سال قبل بنیانگذار کبیر انقلاب درباره خاندان بی لیاقت آل سعود بیان کرد، مجددا مرور کنیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
والذین هاجروا فی سبیل الله ثم قتلوا او ماتوا لیرزقنهم الله رزقا حسنا و ان الله لهو خیرالرازقین
جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ مهدی كروبی (رییس وقت سازمان حج)
پیام استقامت و مظلومیت شما و زائران عزیزتر از جانمان را از كنار كعبه مظلوم و حرم خون آلود خدا شنیدم.
سلام خالصانه این جانب و همه ملت ایران را به همه عزیزانی كه در كنار خانه خود و حرم امن خدا مورد تهاجم و گستاخی اجیرشدگان شیطان بزرگ، یعنی آمریكای جنایتكار قرار گرفته اند، ابلاغ كنید. این حادثه بزرگ نه تنها احساسات و عواطف ملت ایران را كه یقینا دل همه آزادگان جهان و ملت های اسلامی را جریحه دار و متالم ساخته است ولی برای ملت بزرگ و قهرمانی همچون مردم عزیز كشورمان كه تجربه چندین ساله انقلاب را دیده اند و نقاب از چهره ها و نیرنگ های ایادی آمریكا چون شاه و صدام را در حمله به عزاداران حسینی و آتش زدن قرآن ها و مساجد برداشته اند، این حوادث غیر مترقبه و شگفت آور نیست كه دوباره دست كثیف آمریكا و اسرائیل از آستین ریاكاران و سردمداران كشور عربستان و خائنین به حرمین شریفین به درآید و قلب بهترین مسلمانان و عزیزان و میهمانان خدا را نشانه رود و مدعیان سقایت حاج و عمارت مسجدالحرام، خیابان ها و كوچه های مكه را از خون مسلمانان سیراب كنند.
ما در عین حال كه شدیدا متاثر و عزادار از این قتل عام بی سابقه امت محمد - صلی الله علیه و آله و سلم - و پیروان ابراهیم حنیف و عاملین به قرآن كریم گردیده ایم ولی خداوند بزرگ را سپاس می گزاریم كه دشمنان ما و مخالفین سیاست اسلامی ما را از كم عقلان و بی خردان قرار داده است، چرا كه خودشان هم درك نمی كنند كه حركت های كورشان سبب قوت و تبلیغ انقلاب ما و معرف مظلومیت ملت ما گردیده است و در هر مرحله ای سبب ارتقای مكتب و كشورمان را فراهم كرده اند كه اگر از صدها وسیله تبلیغاتی استفاده می كردیم و اگر هزاران مبلغ و روحانی را به اقطار عالم می فرستادیم تا مرز واقعی بین اسلام راستین و اسلام آمریكایی و فرق بین حكومت عدل و حكومت سرسپردگان مدعی حمایت از اسلام را مشخص كنیم، به صورتی چنین زیبا نمی توانستیم و اگر می خواستیم پرده از چهره كریه دست نشاندگان آمریكا برداریم و ثابت كنیم كه فرقی بین محمدرضا خان و صدام آمریكایی و سران حكومت مرتجع عربستان در اسلام زدایی و مخالفتشان با قرآن نیست و همه نوكر آمریكا هستند و مامور خراب كردن مسجد و محراب و مسئول خاموش نمودن شعله فریاد حق طلبانه ملت ها، باز به این زیبایی میسر نمی گردید، و همچنین اگر می خواستیم به جهان اسلام ثابت كنیم كه كلیدداران كنونی كعبه لیاقت میزبانی سربازان و میهمانان خدا را ندارند و جز تامین آمریكا و اسرائیل و تقدیم منافع كشورشان به آنان كاری از دستشان برنمی آید، بدین سعود، این وهابی های پست بی خبر از خدا به سان خنجرند كه همیشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته اند، به این اندازه كه كارگزاران ناشی و بی اراده حاكمیت سعودی در این قساوت و بیرحمی عمل كرده اند، موفق نمی شدیم و حقا كه این وارثان ابی سفیان و ابی لهب و این رهروان راه یزید روی آنان و اسلاف خویش را سفید كرده اند.
جمهوری اسلامی ایران الحمدلله در میان زائران خانه حق از ملیت ها و نژادها و كشورها و حتی در خود عربستان طرفداران بسیار زیاد و دوستان صادق و وفاداری پیدا نموده است كه برای گواه و شهادت حقانیت ما و معرفی ابعاد قتل عام خونبار مسلمانان به دست خادم الحرمین و انتقال حقایق تلخ روز حادثه به مردم جهان ما را یاری دهند. و چه بهتر كه بلافاصله و در حالی كه اجساد عزیزان ما بر زمین افتاده اند، صدام و حسین اردنی و حسن مراكشی به حمایت از جنایت آل سعود اعلام همبستگی نمایند، گویی عربستان سنگر بزرگی را فتح كرده است و در كشتن صدها زن و مرد بیدفاع مسلمان و به رگبار مسلسل بستن آنان و عبور از روی اجساد مطهر آنان به پیروزی نظامی بزرگی نایل آمده است كه به یكدیگر تبریك می گویند و حال آن كه جهان در این ماتم نشسته و دل پیامبر خاتم شكسته است.
و چه كسی است كه نداند توسل به زور و سرنیزه و لشكركشی در برابر زائران خانه حق و تهیه آن همه مقدمات و توسل به بهانه های پوچ برای درگیری با زنان و مردان و جانبازان و مادران و همسران شهیدان چیزی جز استیصال و خشم و ضعف آمریكا و عجز و ناامیدی سرسپردگان آنان نخواهد بود. یقینا آمریكا و عربستان از شرایط خلع سلاح مسلمانان در حرم خدا و احترام مومنین به احكام قرآن و پرهیز از جدال در كنار خانه خدا سوئ استفاده كرده اند و با وسایل از پیش فراهم شده و نقشه های دقیق روبه صفتانه به صفوف شیرمردان و شیرزنان ما حمله نموده اند و آنان را غافلگیر كرده اند.
حكومت سعودی مطمئن باشد كه آمریكا لكه ننگی بر دامنش نهاده است كه تا قیام قیامت هم با آب زمزم و كوثر پاك نمی شود و خونی كه از دل اقیانوس بزرگ ملت ما بر سرزمین حجاز جاری شده است، زمزم هدایتی برای تشنگان سیاست ناب اسلام گردیده است كه ملت ها و نسل های آینده از آن سیراب و ستمكاران در آن غرق و هلاك می شوند و ما همه این جنایت ها را به حساب آمریكا گذاشته ایم و به یاری خدا و در موقع مناسب به حساب آنان خواهیم رسید و انتقام فرزندان ابراهیم را از نمرودها و شیاطین و قارون ها خواهیم گرفت و مجددا تاكید می كنم كه اینها بهای گران حاكمیت نه شرقی و نه غربی و استقلال و آزادی و اسلام خواهی ماست.
و اینك از فرصت استفاده كرده به یكی از آیات كتاب كریم اشاره می كنم آن جا كه فرموده است:
((اجعلتم سقایه الحاج و عمارت المسجد الحرام كمن امن بالله والیوم الاخر و جاهد فی سبیل الله لا یستوون عندالله والله لا یهدی القوم الظالمین.))
گویی آیه كریمه در همین عصر نازل شده و گویی برای آل سعود و امثال آل سعود در طول تاریخ و برای ملت مجاهد بزرگ ایران و حجاج بیت الله الحرام در عصر حاضر و امثال آنان در همه اعصار آمده است. خداوند تعالی می فرماید: شما كوردلان آب رسانی به حجاج و تعمیر مسجدالحرام را با ارزش آنانی كه ایمان به خدا و به روز جزا آورده و در راه خدا مجاهده می كنند، مساوی قرار داده اید، حاشا كه اینان با شما مساوی نیستند و خداوند ستمگران را هدایت نمی كند.
آیا سعودی ها و امثال آنان در طول تاریخ ارزش خود را برای تهیه آب در مواقف حج و زرق و برق تعمیرات مسجدالحرام را با ارزش های مسلمانانی به خداوند و روز جزا ایمان دارند و با نثار خون خود و جوانان مجاهد خود در راه خدا و برای دفع دشمنان خدا از حریم اسلام و حرم خداوند تعالی به پا خاسته اند مقایسه نكرده اند و سعودی های عصر حاضر، پا را فراتر از آن نگذاشته و بر مسلمانان افتخار نمی كنند و با مجاهدان راه خدا آن نمی كنند كه روی آمریكای جهانخوار و ارباب خود را سفید كرده است. و جالب توجه این كه خداوند در این آیه ایمان به خدا و روز جزا را ذكر فرموده و از میان تمام ارزش های اسلامی و انسانی مجاهده در راه خدا را با دشمنان خدا و بشریت انتخاب كرده است و در این انتخاب به همه مسلمانان تعلیم فرموده است كه ارزش جهاد فوق همه ارزش هاست. و آیا خداوند با ذكر والله ((لایهدی القوم الظالمین)) نمی خواهد بفرماید خداوند سعودی های عصر را و تمام اعصار تاریخ را ستمگرانی بیش نمی داند كه قابل هدایت نیستند و خداوند آنان را هدایت نمی فرماید.
آیا ستمكاری بر حق و خلق و بر رسول خدا و امت بزرگوار حضرت رسول خاتم، بالاتر از آنچه آل سعود با كعبه و حرم امن الهی و با زائران مجاهد آن كه همه چیز و همه كس خود را در راه دوست و آرمان اسلام تقدیم كردند، می توان تصور كرد آیا جرم این مجاهدان كه به فرمان خداوند تعالی ندای برائت از مشركین را انجام داده اند، جز برائت از خدایان آل سعود و سعودی های عصر حاضر و شاه حسین و شاه حسن و مبارك نامبارك و صدام عفلقی است آیا سكوت در مقابل این ستمگری ها كه در طول تاریخ سابقه نداشته است، چیزی جز رضای به این جرم و شركت در ظلم و ستم ظالمین و ستمگران است و در هر صورت آل سعود برای تصدی امور كعبه و حج لیاقت نداشته و علما و مسلمانان و روشنفكران باید چاره ای بیندیشند. زائران شریف ایرانی امسال پیام انقلاب و برائت خود را با خونشان به جهان و به امت اسلام ابلاغ نمودند و با تقدیم شهدای بزرگ به پیشگاه مقدس حق از سازندگان و بانیان سیاست نه شرقی و نه غربی كعبه خداوند گشته اند و ملت بزرگ ایران نیز با تجلیل گسترده خود از شهدا و شركت میلیونی خود در راهپیمایی و اعلان برائت از كفر خصوصا آل سعود به وظیفه انقلابی و الهی خود عمل نموده اند كه در این جا لازم است از حضور گسترده آنان و همه اقشار و خواهران و برادران تشكر كنم.
اكنون نوبت زائران دیگر كشورها و خصوصا علما و روشنفكران و گویندگان است كه پیام مظلومیت ما را به جهان ابلاغ كنند. انشای الله زائران محترم ایرانی با مقاومت و صبر بقیه اعمال خود را به اتمام برسانند و با گام های محكم و دلی آرام و قلبی سرشار از رضایت و لبی خندان، شادی پیروزی خون بر شمشیر و شهادت در كنار خانه خدا را جشن بگیرند و افرادی كه به مدینه منوره مشرف می شوند، سلام شهیدان به خون خفته كعبه و مجروحین خانه امن را به رسول خدا و ائمه هدی علیهم السلام ابلاغ كنند و این موفقیت بزرگ را به محضرشان تبریك بگویند و به راه خود با صلابت و اطمینان ادامه دهند و مشكلاتی كه آمریكا و عربستان بر آنان تحمیل نموده اند به حساب خدا و دفاع از پیامبر بگذارند و از این كه خداوند هدیه ها و قربانیان هاجروار و اسماعیل گونه این ملت بزرگ را در كنار خانه خود پذیرفته است سپاسگزار و شاكر باشند كه انشای الله خداوند شهدای بزرگ ما را با شهدای صدر اسلام محشور و به بازماندگان آنان صبر و اجر و به مصدومین و مجروحین شفا عنایت فرماید و شر متجاوزان را به خودشان باز گرداند و آنان را به عقوبت خود كیفر دهد. از خداوند مسئلت می كنم كه از این زمان كه همه كفر و همه شرك دست به دست هم داده اند و تصمیم و عزم خود را برای شكست امت اسلام جزم كرده اند و همه ضربه ها را بر علیه ما به كار گرفته اند، خود ما را در حصار محكم خود و در لوای مرحمت و لطف خود حفاظت فرماید.
پیام به مناسبت هفته دفاع مقدس و روز تجلیل از شهیدان و ایثارگران
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، صبح امروز (پنجشنبه) با صدور پیامی به مناسبت هفتهی دفاع مقدس و روز تجلیل از شهیدان و ایثارگران، تأکید کردند: شهید و شهادت در فرهنگ اسلامی، مظهر حیات و درخشندگی است و گذشت زمان نتوانسته و نخواهد توانست جلوهی نام و یاد شهیدان عزیز را کمفروغ سازد. متن این پیام که همزمان با مراسم غبارروبى، عطرافشانى و گلباران مزار شهیدان در سراسر کشور از سوی حجتالاسلام والمسلمین شهیدی محلاتی نمایندهی ولى فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران در گلزار شهدای بهشت زهرای تهران قرائت شد، به این شرح است:
بسماللهالرّحمنالرّحیم گذشت زمان نتوانسته و نخواهد توانست -انشاءالله- جلوهی نام و یاد شهیدان عزیز را کمفروغ سازد. شهید و شهادت در فرهنگ اسلامی، مظهر حیات و بقاء و حضور و درخشندگی است؛ و این مائیم که باید با ارتباط و اتصال به این مفهوم بلند و ماندگار، برای خود و جامعه و کشور خود، بلندی و ماندگاری به دست آوریم. نامگذاری یک روز از هفتهی دفاع مقدس به این نامِ مبارک، ادای وظیفهئی در این راه است. سلام خدا بر ارواح طیبهی شهیدان و خانواده های صبور آنان. سیّدعلی خامنهای
در حدیثی از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم در مورد فضیلت روز عرفه آمده است: «خداوند در هیچ روزی به اندازه روز عرفه، بندگان خود را از آتش جهنم آزاد نمیکند». عرفه روزی است که دربارهی آن از سوی ائمه معصومین علیهمالسلام و بزرگان دین توجه و تاکید بسیار زیادی شده است. رهبر انقلاب نیز در توصیف این روز چنین فرمودند: « روز عرفه، روز دعا و استغفار و توجه است. دعای سراسر عشق و شور و سوز در روز عرفه، که سیدالشهداء امام حسین علیهالسلام در مراسم عرفات انشاء فرموده است، نشاندهندهی آن روحیهی شیدائی و عشق و شوری است که پیروان اهلبیت در یک چنین ایامی باید داشته باشند. این ایام را قدر بدانید. فرصت مال شماست... .» به مناسبت فرارسیدن روز عرفه با حجتالاسلاموالمسلمین شیخ حسین انصاریان، دربارهی برخی از ویژگیهای این دعا به گفتوگو نشستیم.
تفاوتهای دعای عرفه نسبت به سایر ادعیهی ماثور از ائمهی معصومین علیهمالسلام چیست و چرا بسیاری از بزرگان تأکید فراوانی بر این دعا و توجه به مفاد آن دارند؟ اگر بخواهیم به دید اعتقادات شیعی به ادعیه نگاه بیندازیم و از روایات و آیات هم برای همین منظور کمک بگیریم، باید گفت که دعاها نور واحد هستند؛ چراکه اولاً همهی دعاها به انسانها تعلیم چگونه دعا کردن را میدهند. انسانها نمیدانند چگونه دعا کنند و نمیدانند از خداوند چه بخواهند، اما صاحبان این دعاها آگاه به شهود و غیب و ظاهر و باطن انسان بودند و میدانستند انسان توان بیان دعایی که او را به نقطهی قبولی حضرت حق برساند، ندارد. انسانها گاهی ممکن است دعا کنند، اما چیزی را بخواهند که به مصلحت آنها نیست یا چیزی را بخواهند که دنیا ظرفیت تحقق آن را ندارد. در بعضی موارد نیز چیزی را مسئلت میکنند که در نهایت امر، نه به نفع خود آنهاست، نه به نفع خانوادهشان و نه اطرافیان آنها. به همین دلیل، باید بگوییم که تمامی ادعیهی معصومین در این نقطه اشتراک دارند که هدف تمامیشان، تعلیم کیفیت دعا کردن و کیفیت رابطه با پروردگار است.
کارکرد دیگر تمامی دعاها نیز از این قرار است که بهشکل عجیبی به انسان امید میدهند و جلوی دلسردی را نسبت به خدا، قیامت و آینده میگیرند. دائماً به انسان کمک میدهند بهسمت حقتعالی، شئون حقتعالی و شناخت مراتب حق حرکت کند.
مایهی حقیقی دعا با قلب و جان و فکر اهلبیت عجین بوده و گویی پروردگار عالم، انتقال حقایق عالم را میان آنها تقسیمبندی کرده است. مثلاً یکی از آنها از وجودش دعای کمیل، دیگری دعای ابوحمزهی ثمالی، دیگری دعای عرفه و دیگری دعای پس از زیارت امام رضا علیهالسلام (که از بهترین دعاهای شیعی است) را ظهور داده است. بنابراین این دعاها یک نور هستند، اما از چهارده چراغ ظهور کردهاند. تمایز آنها نیز متعلق به دعا نیست، بلکه متعلق به آن چهارده نفر است که از نظر زمان با یکدیگر تفاوت داشتهاند، نه از نظر مرتبهی حقیقت. به عبارت دیگر، رسول گرامی اسلام نسبت به سایرین مقدم بوده است (بهلحاظ زمانی) و پس از ایشان امیرالمؤمنین، صدیقهی کبری و... بهترتیب آمدهاند. این نوبت تمایز را نشان میدهد و تفاوتی در هویت وجود ندارد. در روایات نیز داریم که «کلهم نور واحد»، اما با اختلاف در زمان و مناسبتها و ملتها.
کارکرد دیگر تمامی دعاها نیز از این قرار است که بهشکل عجیبی به انسان امید میدهند و جلوی دلسردی را نسبت به خدا، قیامت و آینده میگیرند. دائماً به انسان کمک میدهند بهسمت حقتعالی، شئون حقتعالی و شناخت مراتب حق حرکت کند.
اما زمانی که نوبت به حضرت سیدالشهدا رسیده است، ایشان مفصلترین دعا را در بهترین مکان جهان (در صحرای عرفات) خواندند. مقدمهی این دعا را هیچ دعایی ندارد و آنهم تشریح بدن انسان است. امام حسین علیهالسلام برون و درون انسان را بهلحاظ جسمی تشریح میکنند و اگر دعاخوان واقعی این دعا را بخواند، با خواندن آن گره به خالق میخورد و وارد عرصهی شکر و توبه میشود. دعاخوان با مقدمهی این دعا درمییابد که با وجود این همه هزینه از سوی خداوند برای خلق چنین موجودی، چرا اینقدر محدود، گنهکار و ظالم از آب درآمدهام؟ زمانی که انسان دعا را عمیق بخواند، تغییر عمده در او ایجاد میشود.
معارف دینی مورد نیاز برای تعالی روح انسانی چگونه در این دعا گنجانده شده است؟ بخشی از این دعا که با «انت الذی» آغاز میشود، به اصلاح اعتقادات انسان میپردازد تا او را به نقطهی توحید برساند. میخواهد به انسان بگوید که درمان، دنیا و آخرت تو نه در دست پول، نه در دست قدرت، نه در دست داخلی و نه در دست خارجی است و کلیددار عالم تنها یک نفر و آنهم پروردگار است. پروردگار نیز کسی است که اباعبدالله او را با کارهای خود به انسان شناسانده است: تویی که مرا پوشاندی، تویی که مرا سیراب کردی، تویی که مرا سیر کردی، تویی که مرا از تنهایی درآوردی و همینطور تویی که از درون من، مرا به خودت و انبیایت هدایت کردی.
در اینجا هم اباعبدالله بحث اعتقادی را بهصورت کامل ارائه میدهد و هم اگر انسان این نوع صحبت کردن را بفهمد، برایش تلطیف روح ایجاد میشود. لذا آنهایی که اهل دعا هستند، زمانی که جملات این دعا را میخوانند، نمیتوانند از گریه خودداری کنند. گزارش تصویری | گفتوگو با حجتالاسلام شیخ حسین انصاریان انسان میبیند که وجود حضرت سیدالشهدا با پروردگار عالم طوری حرف میزند که روحیهی خواننده و شنوده را تلطیف میکند و جلوهی رحمانی خداوند را از عمق وجود انسان تجلی میدهد.
چرا ائمهی اطهار علیهمالسلام راه دعا را برای انتقال عالیترین مفاهیم دینی انتخاب کردهاند؟ چون نفوس همهی انسانها نیازمند دعاست و سرتاپای انسانها «خواسته» است و میخواهند. اما راه اصلی را گم کردهاند. انسان همواره علم و قدرتی میخواهد که در دنیا نمونهای نداشته باشد و وجود اباعبدالله علیهالسلام خواستهها را در نفوس مردم اصلاح کرده است؛ چراکه نفوس مردم با دعا عجین است؛ چه بر زبان خود دعا کنند و چه در فکر خود. همین که در درون خود بگویند «میخواهم» دعاست. عباراتی مانند «میخواهم برسم»، «میخواهم بهترین باشم»، «میخواهم پولدارتر از همه باشم» و... همگی دعاست. اباعبدالله تنها میگوید که این دعا در درون خودت است و خمیرمایهی آن در خودت وجود دارد و اگر بخواهی، کسی حق ندارد جلوی تو را بگیرد، اما راه درست خواستن این است.
این موضوع (انتقال معارف از طریق دعا) مانند این است که ایرانیها با شعر بسیار مأنوس هستند و از کودکی شعر میآموزند. انسانها نیز «دعایی» هستند. ائمهی ما از این مایهی الهی که در درون مردم وجود دارد، به نفع مردم بهرهبرداری کردهاند و راه را به آنها نشان دادهاند. آنها میدانستند انسانها از دعا رو برگردان نیستند. من خودم در حال بازگشت از لندن بودم که در هواپیما به دو نماز برخوردم. به مهماندار هواپیما گفتم که میخواهم نماز بخوانم. او نیز مقدمات نماز (زیرانداز، مهر، جهت قبله و...) را برای من آماده کرد. پس از خواندن نماز صبح بود که یک خانم بدحجاب از من پرسید شما بودید که دیشب نماز خواندید؟ گفتم بله. گفت ما خیلی بدبخت هستیم، شما که با خدا ارتباط دارید برای ما دعا کنید. ائمهی معصوم این را میدانستند که دعا با نفوس مردم عجین است و این راه را انتخاب کردند. سایر ادیان نیز از راه دعا استفاده کردهاند. مسیحیها، زرتشتیها، کلیمیها و... نیز دعاهایی دارند. ائمه میدانستند که اگر انسان را با دعا راهنمایی کنند، خیلی آسانتر معارف را میپذیرند.
حضرت سیدالشهدا مفصلترین دعا را در بهترین مکان جهان (در صحرای عرفات) خواندند. مقدمهی این دعا را هیچ دعایی ندارد و آنهم تشریح بدن انسان است. امام حسین علیهالسلام برون و درون انسان را بهلحاظ جسمی تشریح میکنند و اگر دعاخوان واقعی این دعا را بخواند، با خواندن آن گره به خالق میخورد و وارد عرصهی شکر و توبه میشود.
برای مثال، در همین روز عرفه به مردم اعلام کنند که یک مجتهد بزرگ میخواهد یک بحث اخلاقی ارائه کند. اگر تنها همین سخنرانی باشد، سی نفر هم نمیآیند، اما اگر به آنها بگویید مراسم دعاست، آنوقت است که مردم چند ساعت پیش از شروع مراسم حاضر میشوند و حتی خیابانها را پر میکنند. این موضوع به این دلیل است که نفس انسان با دعا گره خورده، اما با منبر خشکوخالی گرده نخورده است.
رهبر انقلاب در یکی از سخنرانیهای خود اشاره کردهاند که در میان ادعیهی ماثور از معصومین، سه دعای کمیل، مناجات شعبانیه و دعای عرفه از محبوبیت بیشتری برخوردارند و هر سه این دعاها نیز از ائمهای رسیدهاند که جهاد و قتال آنها نیز زبانزد است. بنابراین چه رابطهای میان اوج بندگی و جهاد در راه خدا وجود دارد؟ زمانی که اصحاب سیدالشهدا و اصحاب امیرالمؤمنین (مانند مالکاشتر و عماریاسر) را تصور کنیم و در نظر داشته باشیم که آن ۷۲ نفر از تمام وجود خود گذشتند و امام باقر علیهالسلام نیز فرمودند که آن چهل نفر در جنگ صفین شیعهی ناب پدرم بودند، باید به این سؤال پاسخ دهیم که آنها به چه خلوصی رسیده بودند که غیر خدا را نمیدیدند و جز او به چیزی پیوند و تعلق نداشتند؟ این خلوص و عدم تعلق، از آثار این دعاهاست. این افراد زمانی که کنار عرفان واقعی الهی نشستند، از جان و تعلقات مادی آزاد شدند. این افراد بلافاصله پس از دعوت امیرالمؤمنین و سیدالشهدا، بدون کمترین تعللی، حرکت کردند و گفتند: جان چه باشد که نثار قدم دوست کنم.
این افراد چنان ازخودگذشته بودند که شب عاشورا، حضرت سیدالشهدا به بشیر حضرمی فرمودند که به من خبر رسیده است پسر تو را اسیر کردهاند و من تو را آزاد میگذارم که تکپسر خودت را آزاد کنی و همسرت را نیز از نگرانی درآوری. بشیر حضرمی عرض کرد که یابنرسولالله اگر مرا پابرهنه در تمام زمین بدوانند که از تو جدا شوم، این کار را انجام نخواهم داد. این کمال آزادی و عرفان نفس است که صحابه نیز از احوال، اعمال و اطوار امیرالمؤمنین و سیدالشهدا کسب کردند. شاگردان خوبی برای آنها بودند و خیلی خوب درس گرفتند.
پس چرا عدهای اینطور تصور میکنند که اگر کسی در راه تقرب به خداوند قرار میگیرد، باید گوشهنشین شود و نباید وارد جهاد در راه خدا شود؟ چه رابطهای میان جهاد و بندگی خداوند متعال وجود دارد؟ جهاد حکم قرآن است. این روح عبودیت است که رشتهی بسیار بالای آن، جنگ در راه خداست. زمانی که خدا مالک من است و من هیچکارهام و مالک به مملوک میگوید که دین من در گرو جهاد و قتال توست، چه پاسخی میتوانم بدهم؟ بهخصوص زمانی که این مالک را اباعبدالله و امیرالمؤمنین بهخوبی معرفی کردهاند. جهاد و قتال یکی از مراحل عالی بندگی است. زمانی که میگوید: «جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ»، عمل کردن به امر خدا عبادت میشود و کسی که جان خود را میدهد، بالاترین عبادت را انجام داده است. همچنین است که میفرماید: «إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ»؛ به مردم یاد داده است که من خریدار جان تو هستم و ثمن جان تو نیز «جنات» نیست، بلکه «جنت» است. ما نیز نمیدانیم تفاوت جنات و جنت چیست. پیدا نیست که جنت در برابر جنات چه معنایی دارد. زمانی خدمت حضرت امام رحمهاللهعلیه رسیدم و ایشان فرمودند که منظور از «جنتی» در آیهی «فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی»، «جنت لقاء» است و برای ما مفهوم آن پردهبرداری نشده است.
جناب استاد، مبتنی بر مفاهیم موجود در دعای عرفه، چه توصیهای به مردم دارید تا به بهترین شکل از آن استفاده کنند؟ اگر یک تفسیر خلاصه با زیباترین انشا و بهترین مطلب از عرفه به دست بیاید و در کل کشور منتشر شود یا اینکه چند روز مانده به برگزاری دعای عرفه، افراد خوشذوقی در صداوسیما فرازهای این دعا را تشریح کنند، برای مردم فایدهی بسیاری دارد. خوب است مردم نیز قبل از عرفه، با پروردگار عهد کنند که در عرفه بهترین بهره را از معلمی اباعبدالله بگیرند و تا آخر عمر آن را به کار ببرند تا با بازگشت از این عرصه، به عنصری بسیار مهربان برای خانواده و مردم تبدیل شوند؛ عنصری که در برابر ستمگران مانند کوه و در مقابل مؤمنان، مهربان است. بهتعبیر قرآن کریم «أَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم».
پیام مهم مقام معظم رهبری در پی فاجعه مصیبتوار سرزمین منا
دولت سعودی موظف است مسئولیت سنگین خود را در این حادثه تلخ بپذیرد/ مدیریت غلط عامل این فاجعه بوده است/ اعلام سه روز عزای عمومی
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی درپی فاجعه مصیبت بار امروز در منا که در آن جمع کثیری از میهمانان الهی جان خود را از دست دادند با صدور پیامی ضمن ابراز همدردی با مصیبت دیدگان این حادثه اندهبار و تسلیت به بازماندگان آنان تأکید کردند: دولت سعودی موظف است مسئولیت سنگین خود را در این حادثه تلخ پذیرفته و به لوازم و قاعده ی حق و انصاف عمل کند.
ایشان ضمن اعلام سه روز عزای عمومی در کشور افزودند: مدیریت غلط و اقدامات ناشایسته ای که عامل این فاجعه بوده است نیز نباید از نظر دور بماند.
متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
فاجعهی مصیبتبار امروز در منا که در آن جمع کثیری از ضیوف الرحمان و مومنانِ مهاجر الیالله از کشورهای گوناگون، جان باختند، اندوهی بزرگ در جهان اسلام پدید آورده و عید آنان را عزا کرده است. در میهن عزیز ما نیز دهها خانواده که مشتاقانه در انتظار عزیزان حجگزار خود بودند، اکنون به عزای آنان نشستهاند. اینجانب با قلبی سرشار از غم و همدردی با مصیبتدیدگان، این حادثه اندوهبار را به روح مطهر حضرت رسول اعظم (صلی الله علیه و آله) و به ساحت مقدس ولی الله الاعظم حضرت صاحبالزمان (اروحنا فداه) که صاحبعزای اصلی است، و به همه بازماندگان و عزاداران در سراسر جهان اسلام به ویژه در ایران عزیز تسلیت عرض میکنم و رحمت خاصه خداوند غفور و رحیم و شکور را برای این میهمانان گرامیش و شفای عاجل آسیبدیدگان و مجروحان را از درگاه عطوفتش مسألت مینمایم و یادآور میشوم:
۱. مسئولان نمایندگی اینجانب و سازمان حج تلاش طاقتفرسای خود در شناسایی جانباختگان و معالجه مجروحان و اعزام به کشور و خبررسانی سریع را که سراسر امروز بدان مشغول بودند همچنان ادامه دهند و همه کسانی که توانایی دارند به آنان کمک کنند.
۲. هر گونه کمک ممکن را به حجاج دیگر کشورها نیز تعمیم دهند و حق برادری اسلامی را به انجام رسانند.
۳. دولت سعودی موظف است مسئولیت سنگین خود را در این حادثهی تلخ پذیرفته و به لوازم آن به قاعدهی حق و انصاف عمل کند. مدیریت غلط و اقدامات ناشایسته که عامل این فاجعه بوده نباید از نظر دور بماند.
۴. جانباختگان این حادثه انشاالله مشمول این کلام نورانی قرآناند که: «و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله» این برای بازماندگان، تسلای بزرگی است. آنان پس از طواف و سعی و پس از ساعات پربرکت عرفات و مشعر و در حال انجام مناسک حج به دیدار معبود شتافتهاند، و انشاالله مورد لطف و رحمت ویژه احدیتند. اینجانب با تسلیت دوباره به عزادارن، سه روز عزای عمومی در کشور اعلام میکنم.
جدول | مرور سریع بیانات در دیدار خانوادههای شهدای هفتم تیر و استان تهران
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به منظور آگاهی سریع و صحیح کاربران خود از «موضوعات اصلی» مطرح شده در بیانات و پیامهای رهبر معظم انقلاب اسلامی «مرور سریع» این بیانات و پیامها را در اختیار کاربران خود قرار میدهد.
آنچه در ادامه میآید «مرور سریع»بیانات در دیدار خانوادههای شهدای هفتم تیر و جمعی از خانوادههای شهدای استان تهران است.
در مرور سریع این بیانات میخوانید: موضوعات اصلی مطرح شده در بیانات جملات طلایی بیانات پیشنهاد بیانات یا پیامهای مرتبط با موضوعات اصلی برای مطالعه بیشتر واژگان کلیدی مطرح شده در بیانات جزئیات تکمیلی قابل توجه در متن بیانات «مرور سریع» در قالبهای pdf (از اینجا) و word (از اینجا) در دسترس کاربران است.
بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى
بسماللهالرّحمنالرّحیم(۱) الحمدلله ربّ العالمین، والصّلاة والسّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّةالله فی الارضین.
خیلی خوشآمدید برادران و خواهران عزیز! یکی از شیرینترین دیدارها برای این حقیر، همیشه دیدار با شماها است؛ چه آنهایی که یادگاران دوران دفاع مقدّسید و ارزشمندترین خاطرات را در ذهن ما زنده میکنید، چه جوانهای عزیز و نسلهای بعدی که در طول این چند ده سال به این مجموعهی مبارک ملحق شدهاند. امیدواریم انشاءالله برکات الهی شامل حال همهی شما باشد و بتوانید آن راه مستقیم -صراط مستقیم- و جهاد مقدّس را در همهی احوال دنبال کنید که این، راز سعادت و نجاح بشر در دنیا و آخرت است.
اوّلاً ماه مبارک ذیحجّه ماه مهمّی است، قدر بدانیم. بجز عید شریف غدیر و عید مبارک قربان، آنچه در این ماه -غیر از این دو مناسبت- مهم است، مناسبت عرفه است؛ روز عرفه را قدر بدانید؛ خود را برای ورود به درگاه خشوع در مقابل پروردگار آماده کنیم. روز بزرگی است روز عرفه. ما دچار غبارگرفتگی و زنگزدگی در دلهایمان میشویم؛ تضرّع، خشوع، ذکر، توسّل، این زنگها را و این غبارها را میزداید و روزهای مشخّصی، فرصتهای برتری برای این زنگزدایی و رنگزدایی و غبارروبی هست که از جملهی برترینِ آنها عرفه است. روز عرفه را قدر بدانید. از ظهر عرفه تا غروب عرفه ساعات مهمّی است؛ لحظهلحظهی این ساعات مثل اکسیر، مثل کیمیا حائز اهمّیّت است؛ اینها را با غفلت نگذرانیم.
یک نمونه [از اعمال]، این دعای عجیب امام حسین (علیهالسّلام) در عرفه است که مظهر خشوع و تذلّل و ذکر و مظهر ابتهال(۲) در مقابل پروردگار است. یک نمونهی دیگر دعای امام سجاد (سلاماللهعلیه) در صحیفهی سجّادیّه است.(۳) اینها را با تأمّل و با تفکّر بخوانید؛ این توشهی شما است.
راهی که شما [در پیش] دارید، راه طولانی، دشوار و بسیار ارزشمندی است. خب، راههای زندگی زیاد است؛ همه دارند زندگی میکنند، همه دارند نان درمیآورند، کار میکنند -کارهای مباح، کارهای مستحب، کارهای حرام- امّا این راهی که شما انتخاب کردید، راه بینظیری است؛ جواهر است در قبال خاکوخاشاک و سنگریزهها؛ راه مهمّی است. از جملهی آن راههای زندگی است که تاریخ را میسازد، ملّتها را سربلند میکند، کشورها را نجات میدهد، آیندهها را میسازد و برتر از همه، رضوان الهی و بهشت اخروی و دنیوی را نصیب شما میکند؛ این راه، یک چنین راهی است. خب، طبعاً به موازات اهمّیّت این راه، خستگیها و دشواریها و خاروخاشاکها هم در این راه زیاد است؛ نیرو لازم دارد، نشاط لازم دارد؛ این اعمال، این توجّهات، آن نشاط را در شما بهوجود میآورد. از معنویّت، از توسّل، از خشوع غافل نباشید. هر دقیقهی تضرّع در مقابل پروردگار، یک ذخیرهی ارزشمندی در دل انسان بهوجود میآورد. این عرض اوّل ما.
امّا دربارهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. چهار کلمه است که هرکدام از این چهار کلمه یک عمقی دارد، یک مغزی دارد، یک شرحی دارد. شما در داخل سپاه مشغول فعّالیّت و سرگرم فعّالیّتید؛ شاید بهقدر آیندگان، بینندگان، مطالعهکنندگانِ بعدی فرصت پیدا نکنید روی اینها تکیه کنید و تعمّق کنید، امّا جای تعمّق دارد: «سپاه»، «پاسداری»، «انقلاب» و «اسلام». اینها چهار کلمه است که اسم شما و عنوان شما از اینها تشکیل شده.
امّا سپاه. شما سپاهید؛ خب، پاسداری از انقلاب، مخصوص سپاه پاسداران که نیست؛ همه موظّفند -هر انسانی، هر موجود مؤمنی موظّف است- امّا خصوصیّت سپاه این است که یک سازمان است، یک مجموعهی منظّم است، سپاه است. این سپاه بودن، تکیهی بر روی نظم و انضباط و کار مدیریّتی و نتیجهبخش بودنِ هر ذرّه کار [است]. وقتی پراکندگی بود، پریشانی بهوجود میآید، خیلی از کارها هدر میرود، [امّا] وقتی سازمان بود، مجموعه بود، تشکیلات بود، نظم و انضباط برقرار بود، مثل جدولکشی در زیر یک سدّ پُر از آب است که اگر درست انجام بگیرد، یک قطره آب هدر نخواهد رفت و همه به محلّ مورد نیاز میرسد. خصوصیّت سپاه بودن این است.
ما در مجموعهی تنظیمات کشوری جایی را نداریم جز سپاه که برای پاسداری از عزیزترین حادثهی تاریخی این کشور و حادثهی جاری این کشور -که حالا شرح خواهم داد- یک وظیفهی سازمانی برای خودش تعریف کرده باشد. بنابراین معنای سپاه بودن، سازمانیافتگی است، معنایش نظم است، معنایش مأموریّتهای تعریفشده و مشخّص است.
یک بُعد دیگرِ سپاه بودن و سازمانیافته بودن، پیر نشدن است؛ سازمان، پیر نمیشود. توالی نسلها، دستبهدست شدنِ معرفتها، تجربهها نمیگذارد که یک سازمان پیر بشود؛ دائماً تجدید حیات میکند. فقط هم دستبهدست شدنِ معرفتها نیست؛ رشد هم پیدا میکند. یعنی امروز سپاه به معارفی در زمینههای مختلف دست پیدا کرده است که سی سال پیش به این روشنی، به این وضوح این معارف را نداشت. دستاوردهای معرفتی سپاه در زمینههای مختلف روزبهروز رشد پیدا میکند، عمق پیدا میکند. این، خاصیّت دیگرِ سازمان بودن و منظّم بودن و تشکیلاتی بودن است.
یک خصوصیّت دیگر، تربیت عناصر جدید است؛ هم عناصر درونی، هم عناصر بیرونی. وقتی تشکیلات هست، وقتی منظّم است، انسانها در درون تشکیلات تربیت میشوند و عنصرهای کارآمد و فهیم بهوجود میآیند؛ در حالت گسیختگی سازمانی، این خصوصیّت بهدست نخواهد آمد. علاوهی بر تربیت درونی، تربیت بیرونی هم هست. امروز سپاه بر روی افکار عمومی اثر میگذارد؛ بر روی سازندگی جوانها و انسانها اثر میگذارد؛ عناصر صادراتی سپاه به دستگاههای مختلف که خیلی هم فراوان است -که عناصری را برای مدیریّت دستگاههای مختلف، سپاه در طول این سالها مرتّباً از میان خودش صادر کرده- بر روی آن مجموعهها و تشکیلاتها اثر میگذارند. بنابراین تربیت انسانها و رشد دادنِ عناصر مستعد، از جملهی دیگر خصوصیّاتِ اینها است.
[سپاه] مظهر اقتدار میدانی است؛ خصوصیّت سپاه بودن این است. اقتدار در عرصهی سیاسی، در عرصهی تبلیغات یک حرف است، اقتدار بر روی زمین در میدان، یک حرف دیگر است. اقتدار میدانی موجب میشود که اقتدار سیاسی هم بهوجود بیاید. وقتی شما بر روی زمین دارای اقتدار هستید، میتوانید تصرّف کنید، میتوانید کار کنید، میتوانید دفع کنید، میتوانید جذب کنید. وقتی یک ملّتی این خصوصیّت را دارد، یا مجموعهای از یک ملّت وقتی دارای یک چنین خصوصیّتی است، این، اقتدار سیاسی را هم بهوجود میآورد، اقتدار هویّتی را هم بهوجود میآورد، عزّت هم میبخشد؛ و از این قبیل. سپاه، مظهر اقتدار میدانی است. البتّه اقتدار میدانی در عرصهی اقتصاد هم معنا دارد؛ در آنجا هم اگر یک مجموعهی اقتصادی قویّ فعّالِ نافذی وجود داشته باشد، آن هم اقتدار میدانی است، که در جای خود بحث دیگری است. بنابراین پاسداریِ «سپاه» از انقلاب اسلامی بهعنوان سپاه، بهعنوان سازمان، بهعنوان مجموعه، معنایی دارد که اگر این انتظام نبود، این سازمانیافتگی نبود، ازهمگسیختگی بود، [اگر] یک عدّهای بودند که همه مردمان مؤمن، همه هم طرفدار انقلاب اسلامی و میخواستند هم از انقلاب پاسداری کنند امّا این نظم سازمانی وجود نداشت، چیز دیگری از آب درمیآمد. این نظم سازمانی، این وجود سازمان، یکی از برکات بزرگ است؛ این مخصوص سپاه است.
خب، با این خصوصیّاتی که عرض کردیم، گفتیم که سپاه تجدیدپذیر است، کهنهبشو نیست، پیربشو نیست -افراد پیر میشوند امّا سازمان پیر نمیشود- معنای این آن است که از همهی عناصری که میتوانند به این تجدیدپذیری کمک کنند، باید استفاده بشود. خصوصیّت جوانگرایی -که خوشبختانه در سپاه به آن توجّه میشود و گرایش به آن نشان داده میشود که خصوصیّت مثبتی است- باید همراه با استفادهی از مجربّان، کارکشتگان و قدیمیها باشد؛ یعنی قدیمیهای سپاه، کارکشتههای سپاه که امتحان دادهاند، کارهایشان را کردهاند، فعّالیّتهای فراوانی داشتهاند، باید در این تجدیدپذیری مورد استفاده قرار بگیرند؛ بدون حضور آنها تجدیدپذیری مشکل خواهد بود یا گاهی ممکن نخواهد بود. انقطاع نسلی در سپاه نباید بهوجود بیاید؛ بخصوص که قدیمیهای ما کارها کردند، در عمل، امتحانها پس دادند که امتحانهای بزرگی است.
بنده با اینکه در آن زمان در جریان همهی خبرها قرار میگرفتم و بعدها هم اینهمه کتابهای جنگ را خواندهام، باز وقتی یک کتاب جدیدی مطرح میشود، میآید و بنده فرصت میکنم، توفیق پیدا میکنم میخوانم، باز یک باب تازهای در مقابل من گشوده میشود؛ حرفهای تازهای میشنوم. چه دنیای عجیبی، اقیانوس عمیقی این دوران هشتساله در مقابل ملّت ایران قرار داد که به این زودیها، به این آسانیها تمامشدنی نیست. خب، از آن کسانی که فعّال بودند، مؤثّر بودند [استفاده بشود]. البتّه نمیخواهم بگویم هرکس آن روز فعّال بوده، ما به اعتبار آن روز به او نمره بدهیم؛ نه، من بارها گفتهام، همهی ما -بنده در نزدیکیِ هشتادسالگی [یکجور]، شما جوانها یکجور، پیرها یکجور- در معرض امتحانیم، در معرض لغزشیم؛ هر لحظه ممکن است انسان لغزش پیدا کند: حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است کس ندانست کز اینجا به چه حالت برود(۴)
گاهی انسان، عمری را هم بخوبی گذارنده امّا یک امتحان سخت، انسان را از این رو به آن رو میکند. نمیخواهیم ادّعا کنیم که برای هرکسی آن روز مثلاً آنجا حضور داشته است، ما یک حریم امنیّتی درست کنیم و جرئت نکنیم [به او نزدیک بشویم]؛ نه، لکن آن گذشتهها را باید ارج نهاد، باید قدر دانست؛ و انسانهایی که توانستهاند در طول این سالها آن ذخیره را حفظ کنند برای خودشان، سالم نگه دارند خودشان را، اینها خیلی قیمت دارد. خب، این حالا معنای سپاه، به معنای یک سازمان، به معنای یک مجموعهی منظّم؛ این جزء اوّل اسم شما [است]. البتّه در این زمینه آدم بخواهد حرف بزند و شرح بدهد، بیشتر از اینها حرف هست؛ حالا دیگر این چند کلمه کافی است.
پاسدار؛ سپاه پاسداران؛ شما پاسدارید. پاسداری از انقلاب در واقع نماد ارادهی انقلابی کشور است؛ ارادهی انقلابی، حضور انقلابی؛ هویّت انقلابی. وقتی شما میگویید که وظیفهی این سازمان، پاسداری از انقلاب است، معنایش این است که ارادهی انقلاب همچنان مستحکم است و انقلاب حضور قاطع در عرصه و صحنه دارد؛ خب این خیلی معنای مهمّی است. انقلاب را نباید محدود کرد به حوادث انقلابیِ مثلاً آغاز انقلاب و شروع انقلاب و روزهای پیروزی انقلاب؛ آنها یک بخشی از انقلاب است. شاید اگرچنانچه کسی معنای انقلاب را درست ملاحظه کند، [میبیند] حرکت انقلابی و نهضت انقلابی یک بخش کوچکی از مجموعهی انقلاب است. انقلاب یعنی یک دگرگونی همهجانبه در یک مجموعهی بشری -یا در یک ملّت یا فراتر از یک ملّت، در یک نسل، در یک تمدّن- معنای انقلاب این است. حالا در دنیا اسم کودتاها را هم گاهی انقلاب میگذارند امّا انقلاب معنای خیلی عمیقتری دارد و این همان چیزی است که در کشور ما اتّفاق افتاد. آنچه در کشور ما اتّفاق افتاد، به معنای واقعی کلمه، یک انقلاب بود و هست و این ادامه دارد. در بحث انقلاب، تفاسیر مربوط به انقلاب را عرض خواهم کرد لکن در این بخش پاسداری، وقتی شما میگویید ما پاسدار انقلابیم، معنایش این است که انقلاب زنده است، انقلاب حاضر است، انقلاب موجود است. اگر انقلاب -آنچنان که بعضی ادّعا میکنند یا بعضی آرزو میکنند- مرده بود، پاسدار لازم نداشت؛ مرده که پاسدار نمیخواهد؛ پس انقلاب حضور دارد. پس معنای پاسداری انقلاب، متضمّن معنای حضور انقلاب است؛ یعنی شما میخواهید بگویید انقلاب هست؛ بعد عرض خواهم کرد که بله انقلاب هست و با قوّت و قدرت هم هست.
وقتی شما میگویید من پاسدار انقلابم، یکی از معانی پاسداری و یکی از ابعاد مفهومی پاسداری، این است که انقلاب مورد تهدید است؛ بله، اگر تهدید نباشد، پاسداری لازم نیست. آنجایی انسان پاسداری میکند که تهدید وجود دارد؛ پس شما هم وجود انقلاب را دارید با اسم خودتان تأیید میکنید، هم تهدیدهایی را که متوجّه انقلاب است دارید تبیین میکنید و از وجودشان خبر میدهید. خب اگر پاسدار انقلابیم باید این تهدیدها را بشناسیم. یکی از کارهای اساسی سپاه، رصد مسائل بینالمللی فقط برای شناخت تهدیدها است. رصد کردن مسائل بینالمللی و حوادث بینالمللی و خبرهای بینالمللی موجب میشود که ما بدانیم تهدیدها چیست؛ و همچنین رصد حوادث داخلی کشور؛ بنابراین سپاه یک موجود سربهزیر کنارنشستهی سرگرم کارهای اداری خود نیست؛ یک موجود آگاه، ناظر، بینا، متوجّه اطراف -هم متوجّه اطراف در کشور، هم متوجّه اطراف در سطح بینالمللی و در سطح منطقه- [است که] دارد نگاه میکند، مثل یک موجود زندهی بیدار، برای اینکه ببیند از کجا تهدید وجود دارد. نسبت به چه کسی [یا] نسبت به چه تهدید وجود دارد؟ اینجا شخص مطرح نیست؛ [بلکه] تهدید وجود دارد نسبت به انقلاب؛ [لذا] رصد دائمی باید بکنید. بخشهای اطّلاعاتی سپاه و هرآنچه پهلو میزند به مسائل اطّلاعاتی سپاه، ناظر به این معنا است. البتّه درجات مختلف، سلسلهمراتب، کادرها باید در جریان این مسائل قرار بگیرند، باید در جریان تهدیدها قرار بگیرند تا همه بدانند که چهکار دارند میکنند و چهکار میخواهند بکنند. اگر سلسلهمراتب سپاه ندانند که چه تهدیدهایی متوجّه آن چیزی است که آنها پاسدارش هستند، معلوم نیست بتوانند درست به وظیفه عمل کنند. وقتی انسان فهمید تهدید چیست و از کجا است، انگیزه پیدا میکند.
بنابراین یکی از ابعاد کلمهی پاسداری، کمربستهی انقلاب بودن و هشیاری و بیداری دائمی است؛ همانی که در نامهی امیرالمؤمنین هست؛ وَ اِنَّ اَخَا الحَربِ لَاَرِق؛(۵) برادرِ جنگ، بیدار است. لازم نیست این جنگ، جنگ موجود و حاضری باشد؛ نه، آن کسی که خود را برای جنگ آماده کرده، باید بیدار باشد. جنگ با چه کسی؟ ما شروعکنندهی جنگ که هیچوقت نبودیم و نخواهیم بود؛ با آدمها یا ملّتها یا دولتهای بیطرف و بیاذیّت که ما جنگی نداریم؛ جنگ ما با مزاحمین و با معارضین و با تهدیدکنندهها است. «لَاَرِق»؛ اَرِق یعنی بیدار؛ دائم بیدار است. پس یک بُعد از معنای کلمهی پاسداری، بیداری و کمربستگی دائمی است.
طبعاً وقتی تهدیدها را شناختید، آمادگیهای متناسبش را پیدا میکنید. یک روزی بود که تهدید الکترونیک نبود، آن روز لازم نبود کسی برود دنبال مسائل الکترونیک؛ امروز هست، لازم است که بروند دنبالش؛ آقای فرمانده و سردار عزیزمان شرح دادند. اینجا در این حسینیّه، بچّههای سپاه آمدند پیشرفتهای برجسته و چشمگیر و بسیار خوب خودشان را در معرض دید کسانی که اهل تشخیصند قرار دادند، معلوم شد سپاه در این زمینه هم کار زیادی کرده؛ در همهی زمینهها همینجور. وقتی تهدید را شناختید، وسیلهی خنثی کردن تهدید را هم خواهید شناخت و دنبالش خواهید رفت؛ اگر دارید، حفظش میکنید و اگر ندارید، آن را تهیّه میکنید.
این پاسداری در واقع متضمّن دو معنا است؛ یک معنای پاسداری یعنی حراست کردن و حفاظت کردن، یک معنای پاسداری یعنی گرامی داشتن، پاسداشت کسی یا چیزی را داشتن، یعنی آن را انسان گرامی بدارد، آن را محترم بدارد؛ این هم هست. معنای پاسداری از انقلاب فقط حفاظت از انقلاب نیست -که این شرحی که دادیم مربوط به حفاظت بود- بلکه به معنای گرامی داشتن انقلاب، اهمّیّت دادن به انقلاب، بزرگ داشتن انقلاب هم هست. انسان پاس کسی را بدارد یعنی او را گرامی بدارد، قدر او را بشناسد، اهمّیّت او را بداند؛ این احتیاج دارد که انسان انقلاب را درست بشناسد [لذا] باید معرفت به انقلاب پیدا کنید. در سطح سپاه، در تمام سلسلهمراتب سپاه، باید معرفت به انقلاب یک معرفت آگاهانه، روشن، جامع بوده باشد؛ انقلاب را درست باید [شناخت]. اگر در زمینهی کارهای فرهنگی در این مورد، کاستیای وجود دارد، حتماً باید برطرف بشود؛ نگاه کنید ببینید. بایستی برادران و خواهران سپاه از صدر تا ذیل مجهّز باشند به منطق مستحکم انقلاب؛ چون ضدّ انقلاب امروز از طرق مختلفی وارد میشود. یکی از راههای ورود و نفوذ -که حالا در مورد نفوذ هم یک کلمهای عرض خواهم کرد؛ ما همینطور مدام دربارهی نفوذ دشمن تکرار میکنیم، تأکید میکنیم- ایجاد خلل در باورها است؛ باور انقلابی، باور دینی. در معرفتهای انقلابی و دینی اختلال ایجاد میکنند؛ رخنه کردن در اینها است. و از همهی طرق هم استفاده میکنند و آدمهای گوناگونی هم دارند؛ استاد دانشگاه هم دارند، فعّال دانشجویی هم دارند، نخبهی فکری و علمی هم دارند؛ همهجور آدمی برای ایجاد این رخنهها هستند. برادران در سطوح مختلف سپاه بایستی این آمادگی را و این اقتدار منطقی را داشته باشند. قبل از انقلاب، ما از این قوّت منطق در موارد زیادی استفاده میکردیم؛ بچّههای جوان، آن زمان در بحثهایی که ما داشتیم -بحثهای قرآنی و مانند اینها، نهجالبلاغه و قرآن و این چیزها، بنده داشتم- به من میگفتند که ما در دانشگاه در مقابل مارکسیستها دیگر حالا کم نمیآوریم؛ قبلاً کم میآوردیم؛ حرف داریم، منطق داریم، استدلال میکنیم؛ فقط رد کردن هم نیست، اثبات میکنیم و حقایقی را بیان میکنیم. در جوانی که امروز در سپاه مشغول فعّالیّت است، باید یک چنین قدرت اقناعی، یک چنین قدرت منطقی و قوّت بیانی وجود داشته باشد؛ این جزو کارهای اساسی است؛ این پاسداری از انقلاب و پاسداشت انقلاب است؛ یعنی گرامی داشتن انقلاب، حقّ انقلاب را ادا کردن، قدر انقلاب را دانستن.
یک بُعد دیگر از پاسداشت انقلاب و پاسداری انقلاب، شناخت دشمن است؛ دشمن را بشناسیم. البتّه شماها دشمن را میشناسید؛ دشمن استکبار جهانی است که مظهر کاملش هم، آمریکا است و عواملش هم رژیمهای مرتجع و آدمهای خودفروخته و آدمهای ضعیفالنّفس و مانند اینها هستند؛ دشمن برای شما شناختهشده است؛ بایستی از این شناخت استفاده کرد. نقاط ضعف دشمن را -نقاط ضعف معرفتی و عملی دشمن را- باید شناسایی کرد و اینها را به رخ انسانهایی که احتیاج دارند این مطلب به رخ آنها کشیده بشود، کشاند. دشمنان انقلاب اسلامی همان کسانی هستند که ده پانزده سال قبل وارد منطقه شدند، شعارشان ایجاد امنیّت بود؛ امروز شما نگاه کنید کجای این منطقه امنیّت دارد؟ ناامنی سراسر این منطقه را گرفته؛ غرب آسیا و شمال آفریقا. وقتی به افغانستان حمله کردند، شعارشان مبارزهی با تروریسم بود [امّا] امروز تروریسم همهی منطقه را فرا گرفته؛ آن هم چه تروریسمی! تروریسم وحشی و خشن؛ تروریسمی که آدمهایش انسانها را -دشمنان خودشان را- زندهزنده در آتش جلوی چشم همه میسوزانند؛ از امکانات گوناگون فنّی هم استفاده میکنند برای اینکه این منظره را درست به چشم و باور همهی مردم دنیا منتقل کنند و منعکس کنند؛ تروریسم اینجوری! عناصر تکفیری امروز اینجور هستند؛ بچّه را در مقابل مادرش میکُشند، پدر و مادر را در مقابل فرزندانشان سر میبُرند. اینها آمده بودند تروریسم را در منطقه با این شعار و با این ادّعا -نمیگویم خواست واقعیشان این بود؛ شعارشان این بود- از منطقه برچینند؛ امروز کجای منطقه تروریسم نیست؟ آمده بودند به ادّعای خودشان دموکراسی ایجاد کنند؛ امروز مرتجعترین و مستبدترین و دیکتاتورترین رژیمهای این منطقه به کمک آمریکا و متّحدین آمریکا دارند سرِ پای خودشان میایستند و به جنایات خودشان ادامه میدهند. واقعاً یکی از مشکلات اساسی آمریکا این است؛ این مشکل به پَروپای سیاستمداران آمریکا هم پیچیده؛ حسابی درگیرند. از رژیمهایی حمایت میکنند که در طول سالهای متمادی شعار ضدّ دیکتاتوری و شعار حقوق بشری آنها با وجود این رژیمها نقض میشود؛ این الان در بین روشنفکران و نخبگان سیاسی و فکری آمریکا، حسابی مسئله ایجاد کرده؛ نمیتوانند جواب بدهند؛ این دشمن یک چنین موجودی است. دشمنی که در مقابل ما است، آن مسئلهی حقوق بشرش، آن مسئلهی دموکراسیاش، آن مسئلهی تروریسمش، آن مسئلهی ایجاد امنیّتش، آن مسئلهی صلح؛ میگفتند ما میجنگیم برای صلح؛ کو صلح؟ همهی منطقه را آلودهی به جنگ کردند؛ کجای این منطقه الان جنگ نیست؟ دشمن این است. آنکه انقلاب در مقابل او ایستاده، آنکه شما در مقابلش سینه سپر کردهاید، این است؛ یک چنین موجودی با اینهمه تناقض، با اینهمه نقطهی ضعف، با اینهمه خلل معرفتی و عملی؛ این است آن دشمن. یکی از خصوصیّات پاسداری از انقلاب این است که چشم را باز کنیم، اینها را ببینیم، دشمن را بشناسیم؛ هم انقلاب را بشناسیم، هم دشمن را بشناسیم؛ حالا این هم مربوط به پاسداری. البتّه در مورد پاسداری و معنای پاسداری و عمق این معنا هم باز اگر کسی بخواهد حرف بزند، یک کتاب حرف هست.
امّا انقلاب؛ عرض کردیم پاسداری از انقلاب. انقلاب یک امر مستمر است؛ یک امر دفعی نیست که بگوییم در تاریخ فلان، مثلاً یک حادثهای اتّفاق افتاد، یک عدّهای به خیابان آمدند، ده روز، بیست روز، دو ماه، شش ماه طول کشید و حکومت سرنگون شد؛ انقلاب این است؛ نه، این انقلاب نیست؛ این یک بخشی از انقلاب است. انقلاب یک حقیقت ماندگار و حقیقت دائمی است. انقلاب یعنی دگرگونی؛ دگرگونیهای عمیق در ظرف شش ماه و یک سال و پنج سال بهوجود نمیآید؛ علاوه بر اینکه اصلاً دگرگونی و صیرورت -یعنی حالی به حالی شدن، تحوّل- اصلاً حدّ یقف ندارد؛ هیچوقت تمام نمیشود؛ انقلاب یعنی این. انقلاب یک امر دائمی است. حرفهایی یک عدّه [میزنند] -منبع این حرفها، به قول خودشان، اتاق فکرهای خارجی است، اینجا هم این حرفها را بعضیها در روزنامهها و در مجلّهها و در حرفهای گوناگون خودشان رِلِه میکنند و همانها را تکرار میکنند و به زبان ایرانی آنها را بیان میکنند؛ [امّا منبع] حرف از آنجا است- که بله، انقلاب تمام شد. حالا یک نفر بیعقلی پیدا میشود بصراحت میگوید انقلاب را باید به موزه سپرد، بعضیهای دیگر هم هستند اینقدر بیعقل نیستند، به این صراحت نمیگویند، در پوشش این حرف را میزنند؛ جوری حرف میزنند که معنایش این است که انقلاب تمام شد؛ تبدیل انقلاب به جمهوری اسلامی. اصلاً قابل تبدیل نیست؛ جمهوری اسلامی باید مظهر انقلاب باشد. یعنی همان حالت تجدیدپذیری، همان حالت تحوّل دائمی، همان حالت باید در جمهوری اسلامی وجود داشته باشد والّا جمهوری اسلامی نیست؛ حکومت اسلامی نیست؛ انقلاب یک امر مستمر است.
خب، انقلاب چهکار میکند؟ کاری که انقلاب در آغاز انجام میدهد، ترسیم آرمانها است؛ آرمانها را ترسیم میکند. البتّه آرمانهای عالی، تغییرناپذیرند؛ وسایل تغییرپذیر است، تحوّلات روزمرّه تغییرپذیر است امّا آن اصول که همان آرمانهای اساسی است، تغییرناپذیر است؛ یعنی از اوّل خلقت بشر تا امروز، عدالت یک آرمان است؛ هیچوقت نیست که عدالت از آرمان بودن بیفتد؛ آزادی انسان یک آرمان است -آرمانها یعنی اینجور چیزها- آرمانها را انقلاب تصویر میکند، ترسیم میکند، بعد آنوقت به سمت این آرمانها حرکت میکند. حالا آرمان را ما اگر بخواهیم در یک کلمه بگوییم و یک تعبیر قرآنی برایش بیاوریم، «حیات طیّبه» است که: فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیوةً طَیِّبَة؛(۶) اِستَجیبوا للهِ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم؛(۷) شما را زنده کند. دعوت پیغمبر و همهی پیغمبران به حیات است؛ چه جور حیاتی؟ طبعاً حیات طیّبه.
خب، حیات طیّبه یعنی چه؟ یعنی همهی این چیزهایی که بشر برای بِهزیستی خود، برای سعادت خود به آنها احتیاج دارد. مثلاً عزّت ملّی جزو حیات طیّبه است؛ ملّت ذلیل، توسریخور، حیات طیّبه ندارد. استقلال، وابسته نبودن به بیگانگان و به دیگران جزو حیات طیّبه است. حیات طیّبه را فقط در عبادات و در کتابهای دعا که نباید جستجو کرد؛ واقعیّات زندگی اینها است. حیات طیّبهی یک ملّت، از جمله این است که این ملّت، عزیز زندگی کند، سربلند زندگی کند، وابسته نباشد، مستقل زندگی کند. حالا کتاب مینویسند برای ردّ استقلال! انسان واقعاً تعجّب میکند که چطور، افرادی رویشان میآید این حرفها را امروز بزنند. دزدی میآید سر گردنه، جلو کاروان را میگیرد، بِزور از آنها مطالبهی هست و نیستشان را میکند؛ یک نفر هم بگوید بله، امروز مصلحت این است که ما برویم جزو ایشان؛ هرچه میفرمایند عمل کنیم! این حرف زدن در نفی استقلال، یک چنین چیزی است. عرض کردیم استقلال، آزادی در ابعاد یک ملّت است. از آزادی به اسم دفاع میکنند، استقلال را میکوبند. استقلال یعنی آزادی؛ منتها نه آزادی یک شخص، آزادی یک ملّت از تحمیلها، از توسریزدنها، از عقب نگهداشتنها، از استثمارها، از تسمه از گردهی ملّتها کشیدنها؛ یک ملّت، از این چیزها که آزاد شد میشود مستقل.
یکی از چیزهایی که حیات طیّبه را تأمین میکند، پیشرانی در علم و تمدّن جهانی است. یک ملّتی بتواند در مجموعهی دانش جهانی و مدنیّت جهانی، حالت پیشران داشته باشد و جلو ببرد؛ برای ارتقای کلّ بشریّت، یک نردبان جدیدی را جلوی پای بشریّت بگذارد؛ این یکی از اجزای حیات طیّبه است. غربیها اینجور نیستند؛ بله، پیشرفتهای مادّی زیاد آوردند، در این زمینهها حرفهای جدید زدند، هنوز هم دارند میزنند، منتها این را همراه کردند با چیزی که سقوط از این نردبان در آن حتمی است؛ بله، نردبان را جلوی پای بشر میگذارند منتها کاری میکنند که از این نردبان حتماً بشر سقوط خواهد کرد؛ اخلاق را فاسد میکنند. شما امروز ملاحظه کنید در فرهنگ غربی زشتترین و شنیعترین کارها دارد شکل عادی، عرفی، قانونی میگیرد که اگرچنانچه کسی با اینها مخالفت بکند، محکوم میشود که چرا مخالفت میکند؛ به صرف اینکه انسان دلش میخواهد! خب، خیلی چیزها انسان دلش میخواهد. کار این پردهدریها در غرب به کجا خواهد رسید؟ راه علاج ندارند؛ یعنی راه خلاص قطعاً ندارند؛ این راهی که اینها دارند میروند، اینجور که اینها دارند در انحطاط اخلاقی پیش میروند، پدر غرب را در خواهد آورد، نابودشان خواهد کرد. بیچاره مردمشان، انسان دلش برای مردم این کشورها و این ملّتها میسوزد؛ مردم بیچارهای هستند. نخبگان، تأثیرگذاران، برنامهریزان، سیاستگذاران، روی اهداف خبث و پلید خودشان کارهایی دارند میکنند. خب، پس پیشرانی در علم و تمدّن بشری، همراه با معنویّت، همراه با معنویّت. آن روز در یک مجموعهای(۸) -به نظرم پخش هم شده- گفتم فرض کنید بیست سال دیگر، سی سال دیگر کشور جمهوری اسلامی را مثلاً با ۲۰۰ میلیون یا ۱۸۰ میلیون یا ۱۵۰ میلیون جمعیّت با پیشرفتهای شگرف مادّی و علمی و صنعتی و با استقرار معنویّت و عدالت؛ ببینید چه میشود؛ چه جاذبهای در بین آحاد بشر -مسلمان و غیر مسلمان- بهوجود میآورد؛ میخواهند این اتّفاق نیفتد. حیات طیّبه یعنی این؛ یعنی برویم بهسمت یک چنین وضعی برای زندگی کشور؛ انقلاب میخواهد ما را به اینجاها برساند. رفاه، عدالت، نشاط، نشاط کار، شوق کار، علم، فنّاوری، اینها همه جزو حیات طیّبه است؛ در کنار اینها معنویّت، رحم، خلقیّات اسلامی، سبک زندگی اسلامی، اینها جزو حیات طیّبه است. نظم جزو حیات طیّبه است؛ این حرکت بهسمت حیات طیّبه تمامنشدنی است. اَلآ اِلَی اللهِ تَصیرُ الاُمور؛(۹) این همان صیرورت به سمت خدا [است]. صیرورت یعنی حالیبهحالی شدن، چیزی در باطن ذات خود تغییر ایجاد کند و روزبهروز بهتر بشود؛ این را میگویند صیرورت؛ بشر به سمت خدا صیرورت دارد و جامعهی مطلوب اسلامی آن است که این صیرورت در آن وجود داشته باشد؛ این صیرورت تمامنشدنی است؛ همینطور بهطور دائم ادامه دارد؛ انقلاب این است.
یکی از خصوصیّات حیات طیّبه و خصوصیّات این انقلاب که در قرآن به آن تصریح شده، ایمان بالله و کفر به طاغوت است: فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی.(۱۰) «عروةالوثقی» یعنی شما مثلاً از یک جای خطرناکی، لغزشگاهی دارید عبور میکنید، یک ریسمان، یک چیزی هست که دستتان را میگیرید که نخورید زمین، لیز نخورید، پرت نشوید پایین؛ به این میگویند «عروةالوثقی». اگر ایمان بالله و کفر به طاغوت داشته باشید، این «عروةالوثقی» است. این هر دو با همدیگر است: ایمان بالله، کفر به طاغوت؛ این دو را از هم تفکیک نباید کرد. باز اینجا من اشاره کنم که ایمان بالله را از مردم بسختی میشود گرفت؛ تکیهی تبلیغات دشمنان، روی کفر به طاغوت است؛ کفر به طاغوت را ضعیف کنند بتدریج، این بخش از قضیّه را از دست مردم بگیرند خب بله، ایمان بالله هم داشته باشید، ایمان به طاغوت هم داشته باشید. این نمیشود؛ ایمان بالله با کفر به طاغوت، با هم همدوشند.
ایدئولوژیزدایی یکی از حرفهای رایج [است.] حالا چند سالی بود، بعد یک چند سالی تعطیل شد، باز دوباره حالا شروع کردهاند. از دیپلماسی ایدئولوژیزدایی کنیم؛ از سیاست داخلی [ایدئولوژیزدایی کنیم]؛ نه، این درست ضدّ حق است، ضدّ حقیقت است؛ معنایش این است که اصول و مبانی انقلاب و اسلام را در سیاست داخلی و خارجی دخالت ندهیم. چطور دخالت ندهیم؟ اصلاً این سیاستها باید براساس این مبانی بهوجود بیاید؛ در همهی زمینهها اینجور است. ملاحظه کنید، این نکتهی ظریفی است؛ علم، یعنی رفتن به سمت یک واقعیّت، یک واقعیّتی را کشف کردن و آن را دانستن. البتّه در این زمینه ایدئولوژی معنی ندارد امّا اینکه ما دنبال کدام واقعیّت برویم، دنبال کدام واقعیّت نرویم؛ اینجا فکر و عقیده و ایدئولوژی -به قول فرنگیمآبها- دخالت دارد. ما دنبال این علم نمیخواهیم برویم؛ این علم، علم مضرّ است. این علم را انتخاب میکنیم، چون علم نافع است؛ علم نافع داریم، علم مضر داریم. بنابراین حتّی در قضیّهی علم هم تفکّر، اعتقاد، عقیده و به تعبیر فرنگیمآبها ایدئولوژی، مؤثّر است.
حالا یکی از چیزهایی که انسان زیاد میشنود، دو گزاره را مخالفین ما، دشمنان ما میگویند، عدّهای هم در داخل همانها را تکرار میکنند؛ که در واقع اینها با هم متناقضند، منتها به تناقض آنها توجّه نمیشود. یک گزاره این است و مکرّر تکرار میکنند که شما کشور قدرتمندی هستید؛ شما کشور بانفوذ و اثرگذاری هستید. این را زیاد امروز در دنیا ما میشنویم. حالا یک عدّهای -آدمهای ضعیف و کوتهبین در داخل- همین را هم حاضر نیستند قبول کنند امّا آنهایی که از خارج ناظر به مسائلند، مکرّر در مکرّر -چه دوستان ما، چه دشمنان ما- اعتراف میکنند که جمهوری اسلامی، امروز یک کشور قدرتمند در منطقه و اثرگذار بر روی حوادث منطقه است؛ دارای نفوذ است. این یک گزاره. گزارهی دوّم این است که میگویند آقا شما این کلمهی انقلاب و مسئلهی انقلاب و روحیّهی انقلابی را اینقدر دنبال نکنید. خب، اینها با هم متناقض است. اصلاً این اقتدار، این نفوذ، بهخاطر انقلاب است؛ اگر انقلاب نبود، اگر روحیّهی انقلابی نبود، اگر عملکرد انقلابی نبود، این نفوذ وجود نداشت. اینکه شما بانفوذید، شما قدرتمندید، انقلاب را بگذارید کنار که بتوانیم با هم زندگی بکنیم، معنایش این است که انقلاب را بگذارید کنار تا از این قدرت بیفتید تا ما بتوانیم شما را ببلعیم. این را صریحاً به افرادی از جمهوری اسلامی میگویند و توجّه نمیشود به معنا و مفهوم واقعی این حرف. تا کِی میخواهید انقلابی باشید، تا کِی میخواهید مرتّب دم از انقلاب بزنید، بیایید جزو جامعهی جهانی؛ معنای این [حرف] این است که این نفوذی که الان دارید، این قدرتی که دارید، این تأثیرگذاریای که در منطقه دارید، این عمق راهبردیای را که شما در میان ملّتها دارید کنار بگذارید و از دست بدهید؛ یعنی ضعیف بشوید، تا ما بتوانیم شما را ببلعیم. میگویند جزو جامعهی جهانی بشوید؛ خب، مرادشان از جامعهی جهانی، چند قدرت مستکبرِ زورگویِ ظالمند؛ یعنی بیایید در نقشههای ما حل بشوید؛ معنای این حرف این است. بنابراین انقلاب دارای یک چنین ابعادی است؛ در[بارهی] پاسداری از این انقلاب، خیلی حرف هست که حالا در این زمینه حرف را متوقّف کنم.
[امّا] اسلام؛ انقلاب، انقلاب اسلامی است. عدّهای اصرار دارند که بگویند «انقلاب ۵۷»؛ اسم اسلام را نمیخواهند بیاورند، از اسم اسلام میترسند، از اسم انقلاب اسلامی میترسند. اسلام، پایه و مایه و همهی محتوای انقلاب ما است؛ البتّه اسلام ما اسلام ناب است، اسلام وابستهی به تفکّرات انحرافی و غلط و عوامانه و ابلهانهی افرادی مثل تکفیریها نیست؛ اسلام مبتنی بر عقل و نقل -اسلام عاقلانه- اسلام متّکی به قرآن، اسلام متّکی به معارف نبوی و معارف اهل بیت (علیهمالسّلام)، با تفکّرات روشن، با منطق قوی و روشن، یک چنین اسلامی است. این است اسلام؛ اسلامِ قابل دفاع در همهی محافل کاملاً بهروز عالَم.
بحمدالله ابعاد مختلف این انقلاب در جوامع اسلامی، باز شده است؛ با اینکه اینهمه پول خرج کردند، اینقدر دلار نفتی خرج کردند برای اینکه بتوانند جلوی این حرکت را بگیرند، خوشبختانه بدون اینکه حالا ما هم یک کار درستوحسابی کرده باشیم -ما در تبلیغ و تبیین، کوتاهی زیاد داریم- این تفکّر قوی و مستحکم پیش رفته. امروز در اقطار دنیای اسلام بحمدالله این هست و شواهد فراوانی دارد: ملّتها، ملّتهای مسلمان، به معنای واقعی کلمه جمهوری اسلامی را دوست دارند، مسئولین جمهوری اسلامی را دوست دارند، رؤسای جمهور ما در طول این سالها هرجا مسافرتی کردند و بنا شده است که جلوی مردم باز گذاشته بشود، آنها قیامت به راه انداختند؛ در پاکستان اینجور بود، در لبنان اینجور بود، در سودان اینجور بود، و در خیلی از کشورهای دیگر. البتّه آنجایی که جلوی مردم را بگیرند، خب، مسئلهی دیگری است؛ آنجایی که مردم آن کشورهای مسلمان بدانند که میتوانند ابراز عقیده و ابراز احساسات بکنند، [میکنند] این به برکت اسلام است، این به برکت تمسّک به قرآن است. اسلامِ فقط عمل شخصی، اسلامِ سکولار، اسلام «یؤمن ببعض و یکفر ببعض»،(۱۱) اسلامی که جهاد را از آن خط بزنند، نهیازمنکر را از آن خط بزنند و بردارند، شهادت فیسبیلالله را از آن بردارند، اسلامِ انقلاب نیست. اسلامِ انقلاب، همانی است که انسان در قرآن کریم -در آیات متعدّد الهیِ قرآنی- مشاهده میکند؛ به زبان خود ما هم [مشاهده میشود]؛ این وصیّتنامهی امام است، این یادگارهای منطوق و مکتوب امام است. این اسلام ما است؛ پاسداری از انقلابی با این درونمایه؛ درونمایهی اسلامی. نه فقط یک حرکت حماسیِ محض؛ نخیر، [بلکه] با معنای اسلامی که این توانست در دنیا خوشبختانه [تأثیر بگذارد]. پس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک چنین بار معناییای دارد؛ خیلی باید تلاش کنید، خیلی باید هوشیار باشید، خیلی باید قدر بدانید؛ همه باید قدر سپاه را بدانند. تضعیف سپاه و حرفهای بیربطی که گاهی علیه سپاه گفته میشود، چیزهای دلخوشکن دشمن و خوشحالکنندهی دشمن است. حالا نمیگوییم همهی کسانی که اینجوری حرف میزنند، پیشکردهی دشمنند؛ نه، بعضیهایشان از روی غفلت است و نمیفهمند؛ بعضی هم احتمالاً مأمورند که اینجور حرف بزنند و اینجور اظهاراتی بکنند.
سپاه را باید گرامی داشت، سپاه یک نعمت بزرگ الهی است در کشور. و این را هم به شما عرض بکنم: اوّلین کسی که باید آن را گرامی بدارد، خود شما هستید. بافت معنوی و فکری و عقیدتی و عملی سپاه را هرچه میتوانید، بافت مستحکمی قرار بدهید؛ از بهانههایی که ممکن است کسانی بگیرند، بشدّت پرهیز کنید؛ در زمینههای گوناگون اقتصادی و مالی و سیاسی و امثال اینها، خطّ مستقیم و خطّ درست انقلاب را دنبال کنید و دنبال چیزهایی که میتواند به کرامت سپاه لطمه وارد کند مطلقاً نروید. اوّلین کس، خود شما هستید که بایستی این شأن را، این حیثیّت واقعی را -نه حیثیّت تحمیلی که بخواهیم تحمیل کنیم که باید اینجوری فکر کنید؛ نه، واقع قضیّه این است- حفظ کنید؛ و چون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستید، متوجّه تهدیدها باشید.
عرض کردهایم، امروز نفوذ دشمن یکی از تهدیدهای بزرگ است برای این کشور؛ دنبال نفوذند. نفوذ یعنی چه؟ نفوذ اقتصادی ممکن است، که البتّه کماهمّیّتترین آن نفوذ اقتصادی است؛ و ممکن است که جزو کماهمّیّتترین [هم] نفوذ امنیّتی باشد. نفوذ امنیّتی چیز کوچکی نیست امّا در مقابل نفوذ فکری و فرهنگی و سیاسی، کماهمّیّت است. نفوذ امنیّتی عوامل خودش را دارد، مسئولین گوناگون -از جمله خود سپاه- جلوی نفوذ امنیّتی دشمن را با کمال قدرت انشاءالله میگیرند.
در زمینههای اقتصادی، چشمهای بینای مسئولین اقتصادی بایستی باز باشد و مواظب باشند که [دشمنان] نفوذ اقتصادی پیدا نکنند؛ چون نفوذ دشمن پایهی اقتصادِ محکم را متزلزل میکند. آنجاهایی که نفوذ اقتصادی کردند، آنجاهایی که توانستند خودشان را بر اقتصاد کشورها و ملّتها مثل یک بختکی(۱۲) سوار بکنند، پدر آن کشورها درآمد. اینجا ده پانزده سال قبل از این، رئیس یکی از همین کشورهایی که جزو کشورهای پیشرفتهی منطقهی ما بود، در سفری که به تهران داشت و پیش ما آمد به من گفت آقا ما به خاطر نفوذ اقتصادی در ظرف یک شب تبدیل شدیم به فقیر، به گدا؛ راست میگفت. فلان سرمایهدار، بهخاطر فلان خصوصیّت اراده میکند این کشور را به زانو دربیاورد: سرمایهی خودش را میکشد بیرون یا تصرّفاتی میکند که اقتصاد آن کشور به زانو دربیاید. این هم البتّه خیلی مهم است؛ امّا در قبال اقتصاد فرهنگی، اقتصاد سیاسی، نفوذ سیاسی و نفوذ فرهنگی اهمیتش، کمتر است و از همه مهمتر، نفوذ سیاسی و نفوذ فرهنگی است.
دشمن سعی میکند در زمینهی فرهنگی، باورهای جامعه را دگرگون کند؛ و آن باورهایی را که توانسته این جامعه را سرِپا نگه دارد جابهجا کند، خدشه در آنها وارد کند، اختلال و رخنه در آنها بهوجود بیاورد. خرجها میکنند؛ میلیاردها خرج میکنند برای این مقصود؛ این رخنه و نفوذ فرهنگی است.
نفوذ سیاسی هم این است که در مراکز تصمیمگیری، و اگر نشد تصمیمسازی، نفوذ بکنند. وقتی دستگاههای سیاسی و دستگاههای مدیریّتی یک کشور تحتتأثیر دشمنان مستکبر قرار گرفت، آنوقت همهی تصمیمگیریها در این کشور بر طبقِ خواست و میل و ارادهی مستکبرین انجام خواهد گرفت؛ یعنی مجبور میشوند. وقتی یک کشوری تحت نفوذ سیاسی قرار گرفت، حرکت آن کشور، جهتگیری آن کشور در دستگاههای مدیریّتی، بر طبق ارادهی آنها است؛ آنها هم همین را میخواهند. آنها دوست نمیدارند که یک نفر از خودشان را بر یک کشوری مسلّط بکنند، مثل آن چیزی که در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ در هند این کار را کردند؛ از خودشان آنجا مأمور داشتند؛ یک نفر از انگلیس رئیس هند بود. امروز این امکانپذیر نیست؛ برای آنها بهتر این است که از خود آن ملّت کسانی در رأس آن کشور باشند که مثل آنها فکر کنند، مثل آنها اراده کنند، مثل آنها و بر طبق مصالح آنها تصمیم بگیرند؛ این نفوذ سیاسی است. [هدف این است که] در مراکز تصمیمگیری نفوذ کنند، اگر نتوانستند در مراکز تصمیمسازی [نفوذ کنند]؛ زیرا جاهایی هست که تصمیمسازی میکند. اینها کارهایی است که دشمن انجام میدهد.
اگرچنانچه ما بیدار باشیم، امید آنها ناامید خواهد شد. آنها منتظر نشستهاند که یک روزی ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران خوابش ببرد؛ منتظر این هستند. وعده میدهند که ده سال بعد، ایران آن ایران نیست و دیگران هم که دیگر کاری نمیکنند! تصوّرشان این است. نباید گذاشت این فکر و این امید شیطانی در دل دشمن پا بگیرد؛ باید آنچنان پایههای انقلاب و فکر انقلابی در اینجا مستحکم باشد که مُردن و زنده بودن این و آن و زید و عمرو، تأثیری در حرکت انقلابی این کشور نگذارد؛ این وظیفهی اساسی نخبگان سپاه و همهی نخبگان انقلابی این کشور است.
پروردگارا! برکات و هدایت خودت را بر همهی ما نازل بفرما؛ آنچه را گفتیم و شنیدیم، برای خودت و در راه خودت قرار بده و به کرمت قبول بفرما.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) این دیدار بهمناسبت بیستویکمین مجمع سراسری فرماندهان و مسئولان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (که طیّ روزهای بیستوچهارم و بیستوپنجم شهریورماه سال جاری تشکیل شده) برگزار گردید. در ابتدای این دیدار، سرلشکر محمّدعلی جعفری (فرمانده کلّ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) گزارشی ارائه کرد. ۲) با ناله و زاری دعا کردن ۳) دعای چهلوهفتم ۴) حافظ؛ دیوان، غزلیّات (با کمی تفاوت) ۵) نهجالبلاغه، نامهی ۶۲ (با اندکی تفاوت) ۶) سورهی نحل، بخشی از آیهی ۹۷؛ «... قطعاً او را با زندگی پاکیزهای، حیاتِ [حقیقی] بخشیم. ...» ۷) سورهی انفال، بخشی از آیهی ۲۴؛ «... چون خدا و پیامبر، شما را به چیزی فراخواندند که به شما حیات میبخشد، آنان را اجابت کنید. ...» ۸) بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری (۱۳۹۴/۶/۱۲) ۹) سورهی شوری، بخشی از آیهی ۵۳؛ «... هُش دار که [همهی] کارها به خدا باز میگردد.» ۱۰) سورهی بقره، بخشی از آیهی ۲۵۶؛ «... پس هرکس به طاغوت کفر ورزد، و به خدا ایمان آورد، بهیقین، به دستاویزی استوار چنگ زده است.» ۱۱) تفسیر الصّافی، ج ۱، ص ۱۹۳ ۱۲) کابوس
تعداد بازدید از این مطلب: 230
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
فرماندهان و کارکنان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صبح امروز با حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
صبح امروز چهارشنبه فرماندهان و کارکنان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب دیدار کردند. آیتالله خامنهای در این دیدار به تشریح جایگاه سپاهیان پاسدار و وظایف خطیر آنان در موقعیت کنونی و آیندهی کشور ونیز تبیین چهار کلمهی «سپاه»، «پاسداران»، «انقلاب» و «اسلامی» و ابعاد و خصوصیات و الزامات آن پرداختند.
رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار سپاه را نعمت بزرگ الهی و پاسدار آگاه و بینای انقلاب اسلامی در مسائل داخلی و خارجی خواندند و با تبیین الزامات و ابعاد پاسداری از انقلاب اسلامی افزودند: دشمن به امید واهی پایان یافتن انقلاب، در فکر نفوذ بهخصوص نفوذ سیاسی – فرهنگی است که شناخت توطئههای دشمن، تقویت و استحکام روحیهی انقلابی و حرکت مستمر بهسمت تحقق آرمانها این هدف را ناکام خواهد گذاشت. عکس های منتشر شده از این دیدار را در زیر میبینید.
سپاه دارای ماموریت های امنیتی و دفاعی گسترده بود و ما دارای شبکه های نیرومند اطلاعاتی در درون و بیرون هستیم و هم چنین سپاه پاسداران در حوزه دفاع سایبری بازدارندگی را در سطح بالا توسعه داده و در صورت هر گونه تجاوز پاسخ ویرانگری را برای دشمن در نظر گرفته ایم.
جانشین فرمانده کل سپاه گفت: ما به هیچ کشوری حملات سایبری انجام نمی دهیم اما اگر کشوری حملات سایبری انجام دهد پاسخ مخربی خواهیم داد.
به گزارش «انتخاب»، سردار سرتیپ حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه در برنامه تیتر امشب که از شبکه خبر پخش شد اظهار داشت: رئیس جمهور از سپاه پاسداران درخواست کمک کرد.
وی گفت: همه پایگاه های آمریکا در تیررس موشک های نقطه زن با قدرت تخریب بالا، دقیق و پر حجم سپاه است وموشک های ما می توانند ناوهای هواپیمابر آمریکایی را مورد هدف قرار دهند.
جانشین فرمانده کل سپاه تصریح کرد: ما منطبق بر ماکسیسم فاصله ای که ناو هواپیمابر از مرزهای ملی ما دارد توانمندی موشکی خودر ا توسعه می دهیم و به زودی این توانمندی بر روی انواع موشک های بالستیک برد بلند مورد بهره برداری قرار می گیرد.
سردار سلامی ادامه داد: شناورهای رزمی و موشک های بالستیک و کروز می توانند ناوهای آمریکایی را هدف قرار دهند و ما توان نظامی خود را برای انجام یک درگیری طولانی مدت با آمریکا برنامه ریزی کرده ایم و تلاش می کنیم با انجام رزمایش ها دشمن دچار اشتباه محاسباتی نشود.
وی با اشاره به اینکه برخی تلاش دشمنان استکباری تلاش می کنند فعالیت های سپاه را غیرمتعارف جلوه دهند عنوان داشت: ممکن است بخشی از فعالیت های سپاه تولید درآمد باشد اما چرخه ای که سپاه پیش بینی کرده توسعه تصاعدی قدرت بوده و ما تلاش می کنیم نیروی انسانی را در راستای عمران و آبادانی گسترش دهیم.
جانشین فرمانده کل سپاه با اشاره به فعالیت های پدافند هوایی خاتم الانبیا یادآور شد: قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا از قراردادهای اقتصادی زیر صدها هزار میلیارد تومان مبرا شده و قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا تمام تشریفات قانونی برنده شدن را پشت سر می گذارد.
سردار سلامی درباره امکان دخالت سپاه در دولت گفت: نه این دولت و نه دولت های گذشته اصلا تحت نفوذ سپاه نیستند.
وی درباره حسابرسی سپاه عنوان داشت: ستاد کل نیروهای مسلح و نهادهایی که در سپاه پاسداران حضور دارند به حسابرسی دقیق از این نیرو می پردازند و آن دسته از افرادی که در پروژه های مهندسی شرکت می کنند از نیروهای ذاتی و قابلیت های دفاعی نیستند و سپاه پاسداران هرگز از قابلیت های دفاعی به نفع قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا استفاده نمی کند و اگر پتانسیل های کنونی سپاه پاسداران نباشد این نهاد انقلابی نمی تواند در برابر قدرت های بزرگ ایستادگی کند و اگر این گونه نبود ایا سپاه می توانست نیروی زمینی خود را در مرزها گسترش دهد و سپاه پاسداران در انجام عملیات خود موفق بوده است.
جانشین فرمانده کل سپاه با اشاره به امنیت مرزهای کشور و تامین آن از سوی نیروی زمینی سپاه یادآور شد: در ماموریتی که برای سرکشی مرزهای کشور رفته بودیم قلعه های بزرگی در ارتفاعات پیش بینی شده بود که امنیت را تامین می کرد و اگر به منطقه و محیط پیرامون خود نگاه کنیم سراسر آن ناامنی و آتش است و ما در یک فضای همراه با آرامش زندگی می کنیم.
سردار سلامی درباره فعالیت های سیاسی سپاه گفت: سپاه یک حزب سیاسی نیست و از هیچ جریان سیاسی حمایت نمی کند و ذیل هیچ جریان سیاسی عمل و مداخله نمی کند و هیچ جانبداری در فرآیند انتخابات نخواهد داشت و سپاه بصیرت سیاسی داشته و مسائل سیاسی را رصد می کند تا آنها تبدیل به تهدید نشوند اما در انتخابات به هیچ عنوان دخالت نمی کند.
وی درباره گسترش ماموریت های اطلاعاتی سپاه پاسداران گفت: سپاه دارای ماموریت های امنیتی و دفاعی گسترده بود و ما دارای شبکه های نیرومند اطلاعاتی در درون و بیرون هستیم و هم چنین سپاه پاسداران در حوزه دفاع سایبری بازدارندگی را در سطح بالا توسعه داده و در صورت هر گونه تجاوز پاسخ ویرانگری را برای دشمن در نظر گرفته ایم.
جانشین فرمانده کل سپاه گفت: ما به هیچ کشوری حملات سایبری انجام نمی دهیم اما اگر کشوری حملات سایبری انجام دهد پاسخ مخربی خواهیم داد.
سردار سلامی در پایان درباره اینکه آیا رسانه ای وابسته به سپاه است خاطر نشان کرد: برخی رسانه ها منعکس کننده بخشی از دیدگاه های سپاه هستند و رسانه های امروز یکی از ابزارهای دقیق عملیات روانی هستند و نیروهای انقلابی باید رسانه داشته باشند و ما با زبان و قلم و سلاح خود می جنگیم.
پدر شهید محمد جهان آرا صبح امروز به فرزند شهیدش پیوست.
به گزارش خبرگزاری فارس از خوزستان، سید هدایتالله جهانآرا پدر شهید محمد جهانآرا، فرمانده سپاه خرمشهر صبح امروز بر اثر بیماری در بیمارستان قلب شهید رجایی درگذشت.
مرحوم جهان آرا در سالهای گذشته با راهاندازی موسسه خیریه به کمک نیازمندان به ویژه تامین جهیزیه برای نوعروسان نیازمند میپرداخت.
سید هدایت الله جهان آرا با وجود سکونت در تهران ارتباط خود با مردم خرمشهر را هیچگاه قطع نکرد و همواره صدای رسای مردم محروم این شهر بود.
هشدار سردار سلیمانی به حضور متعدد اروپائیان در ایران/ هدفشان بالابردن مطالبات عمومی و زدودن بحث درگیری طولانی با آمریکاست
فرمانده نیروی قدس سپاه گفت: یکی از دلایل ورود، حضور و ظهور گسترده اروپاییها در کشور ما که با هماهنگی آمریکاییها صورت می گیرد ایجاد دو قطبی در درون جامعه، بالابردن مطالبات در افکار عمومی و زدودن بحث درگیری طولانی آمریکا و غرب با ایران است.
گروه سیاسی- رجانیوز: سردار سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه در بیست و یکمین مجمع سراسری فرماندهان و مسئولین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاکید کرد: اگر بنا باشد روح انقلابی که ترسیم اساسی محتوای دینی ترسیم شده از ناحیه امام امت از جمهوری اسلامی رخت بربندد تنها یک کلمه خاصی به عنوان جمهوری اسلامی باقی خواهد ماند.
وی افزود: یکی از دلایل اساسی دشمنی ها با جمهوری اسلامی ایران به دلیل وجود روح حاکم در درون این بستر است از این رو نقش سپاه در حفظ روح انقلابی در درون این جسم نقش بی بدیل و ارزنده ای است و با هیچ جایگاه دیگری قابل قیاس نیست.
سلیمانی با بیان اینکه آمریکایی ها معتقدند پیدایش انقلاب اسلامی موجب شد یک فروپاشی در قدرت آمریکا به عنوان ابرقدرت پیش بیاید، اظهار داشت: از این رو جهانی که جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی در آن پایگاه اصلی و نفوذ دارد این جهان تاثیرگذار اصلی در بحث بقا یا عدم بقای آمریکا به عنوان ابرقدرت دارد.
وی تصریح کرد: شرق آسیا و اروپا به عنوان کشورهای رقیب آمریکا محسوب می شوند؛ آمریکای لاتین و آمریکای جنوبی نیز حیات خلوت آمریکا هستند اینها منشأ ابرقدرتی آمریکا را فراهم نمی کنند، جغرافیای مهمی که آمریکا در آن دچار آسیب جدی و اساسی شده غرب آسیا است.
فرمانده نیروی قدس سپاه اظهار داشت: جغرافیای شمال آفریقا و خاورمیانه است که تاثیر بسیار اساسی را در برپایی قدرت آمریکا و بعد از شکل گیری انقلاب اسلامی در فروپاشی این قدرت دارد.
وی اتحاد سازی برای حوادث بر علیه دشمن را اولین مشخصه ابرقدرتی برشمرد و گفت: توان فیصله دادن به حوادث در چهارچوب منافع و قدرت مهار رقیب نیز از دیگر عوامل تعیین کننده جایگاه ابرقدرتها است.
سرلشکر سلیمانی اظهار داشت:آنچه در ۲۰ سال گذشته بین ایران اسلامی و آمریکا به عنوان یک ابرقدرت پیش آمده است این بوده که انقلاب اسلامی ایران تمامی مولفه های ابرقدرتی آمریکا را به شکل جدی خدشه دار کرده که مصادیق فراوانی نیز برای آن می توان ذکر کرد.
وی افزود:آمریکا با اتحاد سازی که انجام داد تلاش کرد که حزب ا... را از عرصه لبنان حذف کند اما نه قدرت مهار حزب ا... را داشت نه اتحاد سازی هایی که انجام داد هیچ یک منجر به نتیجه شد و حزب ا... قدرتمندتر شد به نحوی که امروز رهبر ارزشمند آن به شکل علنی توانمندی و قدرت خود را اعلام می کند.
فرمانده نیروی قدس سپاه با تاکید بر اینکه شناخت سیاستهای آمریکا در مقطع کنونی بسیار مهم است گفت:آمریکاییها معتقدند کلید بازسازی قدرت آنها باید از نقطه ای انجام شود که در آن نقطه فروپاشی صورت گرفته باشد و آن منطقه خاورمیانه به عنوان نقطه فروپاشی قدرت آمریکا و نقطه نفوذ، توسعه و تاثیر انقلاب اسلامی است.
وی با بیان اینکه سیاست امروز آمریکا با گذشته متفاوت است اظهار داشت: آمریکا امروز در کشورها به دنبال استفاده از ابزارهای مختلف و روشهای نو و جدید است.
وی افزود:یکی از دلایل ورود، حضور و ظهور گسترده اروپاییها در کشور ما که با هماهنگی آمریکاییها صورت می گیرد ایجاد دو قطبی در درون جامعه، بالابردن مطالبات در افکار عمومی و زدودن بحث درگیری طولانی آمریکا و غرب با ایران است.
سرلشکر سلیمانی با بیان اینکه در شرایط کنونی آمریکا برای اینکه بتواند قدرت خود را بازسازی کند چهار سیاست اصلی و مهم مدنظر قرار داده است گفت: آمریکا که شامل بازسازی قدرت آمریکا با استفاده از ابزارهای سازمان ملل و سازوکار مختلفی که امروز به نوعی ظاهر مشروعی دارند مانند مباحث حقوق بشری در منطقه است.
وی افزود: دومین مسئله اصلی آمریکا در مقطع کنونی تثبیت رژیم صهیونیستی است؛ به امروز هر کشوری که بیشترین ارتباط را با رژیم غاصب صهیونیستی داشته باشد به صورت علنی و رسمی آن کشور مورد اعتماد آمریکاست.
فرمانده نیروی قدس سپاه تضعیف و مهار جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یکی از سیاستهای مهم آمریکاییها در مقطع کنونی یاد کرد و گفت: این حرکت در سطوح مستقیم و نیز با جریانهایی که در محدوده جغرافیای نفوذ جمهوری اسلامی هستند صورت می گیرد.
وی حفظ درگیری در جهان اسلام برای بالابردن نیازهای کشورهای منطقه به آمریکا را دیگر راهبردهای آمریکا در منطقه دانست و اظهار داشت: سیاست آمریکا در موضوع داعش و گروههای تکفیری اداره آنها و نه انهدام است و این موضوعات تفاوت جدی و اساسی با یکدیگر دارد؛ سیاست آمریکا این است که این نوع گروهها باقی بمانند تا آنها احتیاج کشورها به آمریکا را بالا ببرند.
فرمانده نیروی قدس سپاه در پایان با تاکید بر اینکه منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا خصوصیاتی دارد که این خصوصیات چه در بعد تهدید و چه در بعد توسعه قدرت آمریکا نقش بسیار مهمی دارد گفت: در شرایط کنونی سیاست آمریکا به بازیافت قدرت خود در منطقه تبدیل شده و شاید یکی از دلایل اصرار به توافق با جمهوری اسلامی این موضوع باشد.
رهبر کبیر انقلاب میفرمایند: «باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامى باشند و این شدنى است». آری! با زمینهای که امام انقلاب در کشور فراهم آوردند و همت بالای ولی امروز، این شدنی است و امام(ره) دربارۀ مردم ایران چنین تعریف فرمودند: «من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و تودۀ میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسولالله(ص) و مردم کوفه در عهد امیرالمومنین(ع) هستند».
لیکن من بارها نوشتهام و باز هم مینویسم: فقیهان میگویند اگر پاکترین و حلالترین غذاها را در ظرف نجسی بریزید و به خورد مردم بدهید، همان غذای پاک و حلال، نجس و خوردنش حرام میگردد و مردمی که آن را میخورند، سیهدل و تمدنشان، سیهچهره میگردد. و پزشکان نیز میگویند اگر شفابخشترین داروها را در ظرف مسمومی بریزید، همان داروی شفابخش، سم میگردد و آدمکش.
آقای برجام! اگر میخواهید انقلاب را از این آلودگیهای حاکم بر کشور رهایی بخشید و ساختار تمدنمان را بر پایۀ اسلام غدیری بنیاد نهید، نخست باید نمایندگان مجلس، تجدید نظر بر روش قانونگذاری فرمایند و برای هر امری، همان قانونی را که اسلام ناب محمدی(ص) وضع کرده، به زبان روز در چند کلمه به امت اعلام دارند. زیرا وضع قوانینشان در این سیوپنج سال، به اندازۀ کوه زبالهای در کنار چشمۀ زلال حقوق طاهر و مطهر اسلام انباشته شده است و بهراستی آب چشمه را آنچنان بدبو و بدرنگ ساخته که کسی میل به آشامیدن آن ندارد و رئیس جمهور و وزیر کشور بهجای پرحرفیها، سری به ادارات بزند و ببیند آنجا چه خبر است؟ چه، به عمل کار برآید، به سخنرانی نیست و سرودهاند: «دوصد گفته چون نیمکردار نیست».
و آقای رئیس دادگستری که میخواهند چهارهزار قاضی جدید را برای بهترسازی ساختار قضائی استخدام کنند، این چند گزارش را خوانده و به آنان بیاندیشند.
جناب سلمان را به مدیریت مدائن فرستادند و آن پیرمرد در کوتاهمدت آنچنان آنجا امن و سالم ساخت که کافران میگفتند او جنیان را در اختیار دارد و مومنان بر این باور بودند که فرشتگان وی را یاری میکنند. یکی حقیقت را از حضرتش پرسید و سلمان پاسخ داد: اجرای احکام اسلام از این دو تواناتر است و«لَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ» (سوره بقره، آیه ۱۷۹)
سرورم! شنیدن این خبر برایتان تلخ است. همین چند روز پیش رئیس دادگستری سوئد گفت از آنجا که امروز تعداد شاکیان و زندانیان از تعداد کارکنان دادگستری کمتر گشته است، باید چند صد نفری از کارمندان دادگستری و نیروهای امنیتی که هیچ کاری برایشان نیست، بازنشسته گردند.
آقای رئیس دادگستری! کشور غیرمسلمانی آنچنان خود را ساخته که دادگستریها و زندانهایش نیمهخالی میگردد و میخواهند برخی از کارمندان را بازنشست کنند، با این که همۀ سوئد به اندازۀ یک استان ما کارمند ندارد!
ولی امروزۀ دادگستری و زندانهای شما چنین وضعی را دارند که مجبور گشتهاید فرسخفرسخ بر زمینهای دادگستریها و زندانهای پیش از انقلاب اضافه فرمایید و در یک قلم، چهار هزار قاضی استخدام کنید؛ وامحمدا(ص)!
اجازه بفرمایید بیپرده به چرایی این مصائب بپردازم.
برای اینکه ما پُر «مرگ بر آمریکا» میگوییم و اگر چه هنوز هم کم میباشد ولی ساختار تمدن غدیری را هم که ضدتمدن مستکبران و طاغوتیان میباشد، بر بنیاد آئین و اندیشۀ مستکبران بنا نهادهایم. با اینکه میبینیم مخارج دادگستری آمریکا از کل بودجۀ کشور سوئد که میخواهد بخش قابل توجهی از کارمندان دادگستری خود را باز نشسته کند، بیشتر است. لیکن با وجود بودجههای هنگفت امنیتی پنهان و آشکار آمریکا که همهاش، دزدی از مستضعفان جهان میباشد، باز هم آمریکا ناامنترین کشور جهان است و یک دلیل هم بیشتر ندارد، زیرا استکبار امروز وارث همان نمرود و فراعنه میباشد.
و کشوری چون سوئد که میتوان همۀ نیروهای قضایی آن را در دادگستری یکی از شهرستانهای ایران گردهم آورد، امروزه از بیکاری دادگستری و خلوتی زندانهایش میخواهد تعدیل نیروی انسانی کند. زیرا سوئد خودآگاه و پنهانی یا ناخودآگاه و به اقتضای تدّبر و تعقّل به ارزشهایی از قضای اسلام ناب محمدی(ص) پی برده که بدینجا رسیده است.
آقای رئیس دادگستری! وقتی که اسلام میفرماید قاضی حق ندارد پروندهای را که امروز میتوان به آن رسیدگی کرد، به فردا افکند، بر چه پایه دستگاه قضایی شما، صدور حکم برای یک پرونده را تا یک سال به تأخیر میاندازد؟!
و در چگونگی برخورد با مفسدان اقتصادی، برخورد امام عدل، علی(ع) اینچنین است:
به علي(ع)، اميرمومنان در دوران خلافت پر از مصائبش، خبر ميدهند كه ابنهرمه، مأمور دولت و ناظر حكومت بر بازار اهواز، مرتكب خيانتي شده است و علي(ع) كه راوي خبر را صادق و صاحب درايت ميداند، در لحظه به استاندار منطقه دستور ميدهد: «هنگامي كه نامۀ مرا خواندي، ابنهرمه را از نظارت بازار بركنار و او را به مردم معرفي كن، به زندانش بيانداز و آبرويش را بريز و به همۀ بخشهاي تابع اهواز بنويس كه علي(ع) چنين عقوبتي براي خطاکار معين كرده است. مبادا در مجازات او غفلت يا كوتاهي كني كه نزد خدا خوار ميشوي و من به زشتترين صورت ممكن تو را از كار بر كنار ميكنم و خدا آن روز را نياورد. چون روز جمعه رسيد، او را از زندان درآور و ۳۵ تازيانه به او بزن و در بازار بگردان».
امام(ع) در ادامه ميفرمايد: «و هر كس گواهي آورد كه ابنهرمه از او چيزي گرفته است، او را با گواه قسم بده و مبلغ را از مال ابنهرمه برداشته و به صاحب آن بپرداز و دوباره او را خوار و سرافكنده و بيآبرو به زندان بازگردان و پاهايش را در بند بگذار و تنها براي نماز باز كن و فقط اگر كسي برايش خوراك يا نوشيدني يا پوشاك يا زيراندازي آورد به او برسان. مگذار ملاقاتي داشته باشد، تا مبادا راه پاسخگويي به محاكمه را به او ياد دهند و به آزادشدن از زندان اميدوارش سازند. و اگر دانستي كه كسي چيزي به او آموخته است كه به مسلماني زياني ميرساند، او را نيز تازيانه بزن و زنداني كن تا توبه كند».
حضرت در ادامه ميافزايد: «شبها زندانيان را به فضاي باز بياور تا تفريح كنند جز ابنهرمه! مگر بترسي كه بميرد، در اين صورت او را نيز به حياط زندان بياور و اگر ديدي هنوز طاقت تازيانه خوردن دارد، پس از ۳۰ روز، ۳۵ تازيانه ديگر به او بزن و براي من بنويس كه دربارۀ بازار و نظارت بر آن) چه كردي؟ و پس از اين خائن، چه كسي را برگزيدي؟ و حقوق ابنهرمه خائن را نيز قطع كن». (دعائمالاسلام ۵۳۳-۵۳۲)
زیرا امام عدل میداند او پس از این برخوردهای حکومت، نمیتواند در جامعه ظاهر شود؛ یا به غربتی فرار میکند یا خود را در خانه زندانی میسازد.
آقای رئیس دادگستری! تا وقتی که دستگاه قضایی شما صورت ملعونی را که ۸۲ بار کیفقاپی کرده است، شطرنجی میکند تا مردم او را نشناسند و باز هم بتواند به کارش ادامه دهد، چنانچه به جای چهارهزار، چهلهزار قاضی هم استخدام بفرمایید، مفاسدمان همانند آمریکا لحظهبهلحظه بیشتر میشود.
آنگاه که شما اجازه میدهید بزرگمفسدی اقتصادی، هفت وکیل کهنهکار و متخصص در هفت رشته را برای تبرئه خود استخدام کند، میتواند قاضی کوچولوهای شما را چون گنجشکی در قفس قوانین هزارتویتان زندانی سازد، یا با قاضی کاردان و رشوهخواری آنچنان پروندهای را برای مظلومی بسازد که برای شرکت زرچکان مزرعه، گروه مهندسان یاور انقلاب ساخت و در نتیجه حق را باطل و باطل را حق بنمایاند.
آقای رئیس دادگستری! آنگاه که قرآن میفرماید: «وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ»؛ یعنی امکان زندگی سالم، به قصاص تبهکاران بستگی دارد و با اینکه شرع مقدس ما، تمام احکام حدود و قصاص را بیان داشته است ولی ما اسلامنمایانه، بیشترین قوانین کفر جهانی را از قضای غرب گرفتهایم. پس نتیجه همین میشود که هر چه دادگستریها و زندانها و استخدام قضات را بیشتر سازیم، در مردابی که غرب برایمان ساخته است بیشتر فرو میرویم.
آقای رئیس دادگستری!
سخن کوتاه، شما بهجای استخدام ۴۰۰۰ قاضی جدید، ۴ نفر از قاضیانی که عام و خاص بر قضاوتهای بهناحق آنان آگاهی دارند و گواهی میدهند و در دادگاه ویژۀ قضات و دستگاههای نظارتی، یک خروار پرونده دارند، درب همان دادگستری که کاسبکارانه آنجا را پاچال کاسبی خود ساختهاند، آنان را اعدام کنید تا که دریابید سلمان، پیرمردِ مسلمان، چرا میگوید من برای امنیت مدائن کاری نکردم و فقط احکام اسلام را پیاده میکردم. و لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم.
وداع با «یار دیرین» خمینی و خامنهای/تشییع مجاهد فیسبیلالله بر دستان مردم حزبالله
پیکر آیتالله خزعلی صبح امروز با حضور مقامات لشکری و کشوری از دانشگاه تهران تا میدان انقلاب تشییع شد/پیکر ایشان به مشهد انتقال داده خواهد شد و فردا در حرم مطهر حضرت علیابن موسیالرضا تشییع و به خاک سپرده خواهد شد.
گروه اجتماعی - رجانیوز: مراسم اقامه نماز و تشییع پیکر آیتالله خزعلی نماینده مردم خراسان رضوی در مجلس خبرگان رهبری و یار دیرین حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی با حضور اقشار مختلف مردم و دوستداران آن عالم برزگ در دانشگاه تهران برگزار شد.
به گزارش رجانیوز، آیتالله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان بر پیکر آیتالله ابوالقاسم خزعلی عضو سابق فقهای این شورا و عضو مجلس خبرگان رهبری نماز اقامه کرد.
پیکر آیتالله خزعلی صبح امروز در دانشگاه تهران با حضور مقامات لشکری و کشوری از دانشگاه تهران تا میدان انقلاب تشییع شد.
در مراسم اقامه نماز بر پیکر مرحوم آیتالله خزعلی شخصیتها و چهرههای سیاسی و مذهبی از جمله آیتالله محمد محمدی ری شهری تولیت آستان شاه عبدالعظیم الحسنی، حجتالاسلام سید محمود علوی وزیر اطلاعات، محمود احمدینژاد رئیس جمهور سابق، روح الله حسینیان نماینده تهران در مجلس، سعید جلیلی عضو شورای عالی امنیت ملی، آیتالله موحدی کرمانی خطیب نماز جمعه تهران، حمیدرضا حاجی بابایی وزیر سابق آموزش و پرورش، حسینعلی امیری سخنگیو وزارت کشور، آیتالله هاشمی شاهرودی رئیس هیات عالی حل اختلاف قوا، ایتالله قرهی رئیس حوزه علمیه امام مهدی(عج)، مرتضی تمدن استاندار سابق تهران، حجتالاسلام شهیدی محلاتی رئیس بنیاد شهید حضور داشتند.
غلامحسین الهام، رحیمی رئیس دیوان محاسبات، علی نیکزاد وزیر سابق راه و شهرسازی، حمید میرزاده رئیس دانشگاه آزاد، حجتالاسلام رئیسی دادستان کل کشور، حجتالاسلام محمد محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری، سیدمحمد حسینی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی، آیتالله تسخیری، حجتالاسلام رازینی از دیگر مقامات حاضر در این مراسم بودند.
آیتالله حائری شیرازی: آیتالله خزعلی به عهدی که بر خدا بسته بود اصرار داشت
آیتالله حائری شیرازی عضو مجلس خبرگان رهبری صبح امروز (پنجشنبه) در حاشیه مراسم تشییع عالم ربانی آیتالله ابوالقاسم خزعلی عضو مجلس خبرگان رهبری در جمع خبرنگاران، اظهار داشت: آیتالله خزعلی برعهد خود با خداوند ایستاد و به معنای واقعی « ایاک نعبد و ایاک نستعین» را در زندگی خود ایجاد کرد.
وی افزود: آیتالله خزعلی کل زندگی خود را در عبادت فشرده کرد و از غیر خدا کمکی نگرفت و با عهدی که با خدا داشت اصرار کرد.
حجتالاسلام محمدی گلپایگانی: آیتالله خزعلی بر عقیدهشان ثابت قدم بودند
حجتالاسلام محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری صبح امروز در حاشیه مراسم تشیع پیکر آیتالله خزعلی در وصف شخصیتی ایشان اظهار داشت: ایشان دائم انسشان با قرآن و نهجالبلاغه و ارادت شریفشان به امیرالمؤمنین و اهلبیت بود.
وی افزود: ایشان به همین عقیده هم ثابت قدم بودند و با هیچ کس در این رابطه معامله نمیکردند.
وی تأکید کرد: آیتالله خزعلی متصلب بر عقیده خودشان بودند و به حمدالله مطمئنم که عنایت خاص امیرالمؤمنین هم شامل ایشان خواهد شد.
آیتالله موحدی کرمانی: آیتالله خزعلی یار صدیق امام و رهبری بود/وفاداریهایش را فراموش نمیکنیم
آیتالله محمدعلی موحدی کرمانی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز صبح امروز (پنجشنبه) در حاشیه مراسم تشییع عالم ربانی آیتالله ابوالقاسم خزعلی عضو مجلس خبرگان رهبری در جمع خبرنگاران، اظهار داشت: آیتالله خزعلی سوابق درخشانی داشت و از همان ابتدایی که مبارزه آغاز شد جزو عناصر فعال در صحنه مبارزه بود.
وی افزود: آیتالله خزعلی یار صدیق امام و رهبری بود و من با ایشان بسیار محشور و مانوس بودم.
دبیرکل جامعه روحانیت مبارز خاطرنشان کرد: منبرهایی که آیتالله خزعلی میرفت از اذهان ما پاک نخواهد شد. ما آن نطقهای انقلابی ایشان را به خاطر داریم. آن وفاداریهای ایشان را فراموش نمیکنیم و شور و احساس خاصی در نطقهای آیتالله خزعلی نهفته بود.
وزیر اطلاعات: آیتالله خزعلی پشتیبان جدی و تردیدناپذیر ولایت بود
سیدمحمود علوی وزیر اطلاعات امروز (پنجشنبه) در حاشیه مراسم تشیع پیکر آیتالله خزعلی در جمع خبرنگاران، در بیان ویژگیهای وی، اظهار داشت: ایشان در هر صحنهای در خدمت انقلاب بودند و همواره پشتیبان جدی و تردیدناپذیر ولایت و ولی فقیه چه در زمان امام راحل و چه در زمان مقام معظم رهبری بودند.
حسینعلی امیری: پایبندی به اعتقادات مهمترین ویژگی آیتالله خزعلی بود
حسینعلی امیری سخنگوی وزارت کشور صبح امروز در حاشیه مراسم تشیع پیکر آیتالله خزعلی در جمع خبرنگاران، در توصیف شخصیتی وی، اظهار داشت: یکی از ویژگیهای مهم آیتالله خزعلی، ثبات ایشان در رأی، اعتقادات و تعصبی که نسبت به غیرت دینی داشتند و نسبت به ولایت فقیه و حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری ارادت خاصی داشتند.
وی تأکید کرد: پایبندی بر اعتقادات از نظر بنده از ویژگیهای بسیار حائز اهمیت آیتالله خزعلی بود.
سعید جلیلی: آیتالله خزعلی تلاش مجاهدانه در راه انقلاب و حرکت اسلامی داشت
سعید جلیلی نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی در حاشیه مراسم امروز تشیع پیکر آیتالله خزعلی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس در توصیف شخصیتی وی گفت: آیتالله خزعلی یک عمر تلاش مجاهدانه در مسیر انقلاب و حرکت اسلامی که حضرت امام(ره) برای کشور ما به ارمغان آورد، داشت.
وی افزود: ویژگی بارز ایشان شجاعتی بود که بر مبنای آن اخلاص به دست آورده بود؛ یعنی به دور از هیاهوهای سیاسی آن چیزی که تشخیص میداد در مسیر دفاع از ولایت و انقلاب باید انجام میداد را تا لحظات آخر انجام داد.
حجتالاسلام رئیسی: مرحوم آیتالله خزعلی چهره مجاهد فیسبیلالله بود
حجتالاسلام ابراهیم رئیسی دادستان کل کشور صبح امروز (پنجشنبه) در حاشیه مراسم تشییع عالم ربانی آیتالله ابوالقاسم خزعلی عضو مجلس خبرگان رهبری در جمع خبرنگاران اظهار داشت: من قبل از پیروزی انقلاب شاگرد درس فقه و تفسیر آیتالله خزعلی بودم و ایشان نه تنها در این دروس استاد ما بود بلکه در سلوک و اخلاق نیز استاد بود.
وی با بیان اینکه آیتالله خزعلی به معنای کلمه اسوه بود، گفت: اخلاق اسلامی ایشان در خاطر همه ماند و ایشان چهره مجاهد فیسبیلالله بود.
دادستان کل کشور تأکید کرد: روحیه دشمنشناسی و دشمنستیزی آیتالله خزعلی در سیره و سلوک ایشان وجود داشت.
گفتنی است؛ پیکر آیتالله خزعلی به مشهد انتقال داده خواهد شد و فردا در حرم مطهر حضرت علیابن موسیالرضا تشییع و به خاک سپرده خواهد شد.
هم زمان با سالروز شهادت امام محمد تقی(ع) تشییع و خاکسپاری دو شهید گمنام دوران دفاع مقدس که به تازگی طی عملیات تفحص توسط کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح کشف شدهاند، روز دوشنبه 23 شهریور در طی مراسم باشکوهی با حضور عموم مردم تهران، خانواده شهدا و ایثارگران، شهردار تهران و جمعی از مسئولین از میدان گلچین، به سمت بوستان زمزم برگزار شد. یکی از این شهدای گمنام 24 ساله و غواص شهید عملیات کربلای 4 و دیگری یک شهید 20 ساله که در عملیات خیبر و در سال 62 به شهادت رسیده است.
خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود ز دام خال سیاهش کسی رها نشود خدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار به نزد یار چو ما پست و بی بها نشود جواب ناله ی ما را نمی دهد "دلبر" خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود شنیده ام که از این حرف، یار خسته شده خدا کند که به اخراج ما رضا نشود مریض عشقم و من را طبیب لازم نیست خدا کند که مریضی من دوا نشود
سید علی حسینی خامنه ای
تعداد بازدید از این مطلب: 159
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس خبرگان، این مجلس را مظهر کامل مردمسالاری اسلامی و مایهی سکینه و آرامش در جامعه خواندند و با توصیهی مؤکد به همهی مسئولان برای حرکت و تلاش در چارچوب منظومهی فکری اسلامی و مراقبت برای همرنگ نشدن با ادبیات و کلیشههای نظام سلطه، تأکید کردند: امروز مهمترین وظیفهی علمای دینی، روشنفکران دانشگاهی و مسئولان حساسیت نسبت به طراحی دشمن و شناخت آن و تشریح آیندهی امیدبخشو رو به پیشرفت کشور در چارچوب شاخصهای منظومهی فکری اسلام و با استفاده از قابلیتها و تواناییهای جوانان و ظرفیتهای گستردهی کشور است. رهبر انقلاب اسلامی همچنین نکات مهمی را درخصوص برجام و شرایط بعد از برجام بیان کردند. حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای سخنان خود با اشاره به برخی از آیات قرآن کریم درخصوص انزال سکینهی الهی در قلبهای مؤمنین، بهواسطهی تسلیم بودن در برابر خدا و داشتن حسنظن به وعدههای الهی، مجلس خبرگان را زمینهساز سکینه و آرامش در جامعه خواندند و در تبیین علت این موضوع افزودند: مجلس خبرگان تنها مجلسی است که دو انتخاب در آن انجام میگیرد. یکی انتخاب نمایندگان مجلس خبرگان که بهوسیلهی مردم انجام میشود و دیگری انتخاب رهبری که بهوسیلهی مجلس خبرگان انجام میگیرد. ایشان خاطرنشان کردند: براساس این دو انتخاب، مجلس خبرگان از یک جهت مظهر کامل مردمسالاری دینی و مردمسالاری اسلامی است و از طرف دیگر مظهر حاکمیت ارزشها و احکام اسلامی است. رهبر انقلاب اسلامی افزودند: وقتی مجلس خبرگان با چنین ویژگیهای منحصر بهفردی تشکیل میشود نمایندگان این مجلس و استقلال فکری و آگاهی خود را نشان میدهند، این موضوع زمینهساز سکینه و آرامش در جامعه میشود. رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه باید در هر دو انتخاب مجلس خبرگان دقت لازم و استقلال فکری رعایت شود، گفتند: استقلال فکری به معنای آن است که نمایندگان این مجلس اسیر کلیشهها و ادبیات نظام سلطه نباشند. حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: البته این توصیه فقط برای نمایندگان مجلس خبرگان نیست بلکه همهی مسئولان و ارکان نظام و همهی صاحبنظران سیاسی و اجتماعی و دینی باید مراقب باشند تا همرنگ ادبیات و کلیشههای نظام سلطه نشوند. ایشان با اشاره به تلاش گسترده و تبلیغات پرحجم جبهه استکبار برای تحمیل ادبیات و واژههای جعلی خود به مسئولان و تصمیمگیران و تصمیمسازان کشورها، افزودند: در ادبیات نظام سلطه، مفاهیمی همچون تروریسم و حقوق بشر معانی خاصی دارند و در این ادبیات حملات بیوقفه ششماهه به مردم یمن و کشتن مردم بیگناه غزه، تروریسم نیست و سرکوب مردم بحرین به دلیل درخواست برای داشتن حق رأی، نقض حقوق بشر محسوب نمیشود! رهبر انقلاب اسلامی گفتند: در ادبیات نظام سلطه، دفاع مشروع نیروهای مقاومت در لبنان و فلسطین، تروریسم به حساب میآید ولی اقدامات کشورهای مستبد و نزدیک به آمریکا، در منطقه، برخلاف حقوق بشر نیست! حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: در این ادبیات ترور دانشمندان هستهای نیز که صهیونیستها تقریباً به صراحت به آن اعتراف کردهاند و برخی کشورهای اروپایی هم به نقش خود در پشتیبانی از این اقدام اذعان داشتهاند، تروریسم محسوب نمیشود! ایشان با تأکید بر اینکه جعل چنین مفاهیمی و انتظار اینکه همه در چارچوب این ادبیات سخن بگویند یکی از نشانههای بارز سلطه و استکبار است، گفتند: در مقابل، نظام جمهوری اسلامی دارای یک منظومهی فکری اسلامی است که بعد از گذشت سالها همچنان در دنیا دارای جذابیت و طراوت و تازگی است. حضرت آیتالله خامنهای در تشریح اجزای منظومهی فکری اسلامی، نفی ظلم و استکبار و استبداد، عزت ملی و اسلامی و استقلال فکری، سیاسی و اقتصادی را از اجزای این منظومه فکری برشمردند و درخصوص اهمیت استقلال و نقش آن در خودباوری و پیشرفت یک ملت، افزودند: استقلال بخشی از آزادی است، بنابراین کسانی که استقلال را نفی میکنند در واقع مخالف آزادی هستند. ایشان، شعار «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» را در بردارندهی ارتباط منطقی این سه مفهوم دانستند و گفتند: استقلال همهجانبه و آزادی فکری و عملی، هر دو در منظومهی فکری اسلامی و نظام جمهوری اسلامی قرار دارند و چنین نظام فکری زمینهساز خودباوری و حرکت بالنده و رو به جلو برای هر ملتی خواهد شد. رهبر انقلاب اسلامی سبک زندگی اسلامی، نوآوری و همافزایی و اتحاد ملی را از دیگر اجزای منظومهی فکری اسلامی دانستند و خاطرنشان کردند: ملت ایران در طول ۳۶سال گذشته بهواسطهی حرکت در چارچوب این منظومهی فکری توانسته است با وجود موانع فراوان، پیشرفتهای زیادی را داشته باشد. حضرت آیتالله خامنهای افق مورد نظر نظام اسلامی را، ایرانی پیشرفته از لحاظ علم و صنعت، با جمعیتی ۱۵۰ تا ۲۰۰میلیونی و برخوردار از معنویت و بهدور از سلطهگری اما در مقابلِ زورگویان و سلطهگران، توصیف کردند و گفتند: دستیابی جمهوری اسلامی ایران به این جایگاه، برای جبههی استکبار بسیار سنگین است، و علت همهی توطئهها و تلاشها در مقابله با نظام اسلامی، جلوگیری از تحقق چنین آیندهای است. ایشان با تأکید بر اینکه ظهور چنین کشور اسلامی، زمینهساز برچیده شدن بساط استکبار و کفر خواهد شد، افزودند: ملت ایران بهویژه جوانان، علمای دین و روشنفکران دانشگاهی باید حرکت خود را در چارچوب منظومهی فکری اسلامی پیش ببرند و همه از جمله مسئولان نسبت به طراحی و نقشهی دشمن، حساس و هوشیار باشند. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: نباید بهواسطهی لبخند دشمن یا احیاناً مساعدت کوتاهمدت او در موضوعی خاص، فریب دشمن را خورد بلکه همواره باید متوجه این موضوع باشیم که طراحی و نقشهی او چیست؟ حضرت آیتالله خامنهای یک بار دیگر تأکید کردند که دشمن و استکبار جهانی موضوعی موهوم نیست بلکه واقعیتی است که بزرگترین مصداق آن دولت آمریکا و کمپانیها و کارتلهای اقتصادی صهیونیستیِ پشتیبان آن، است. ایشان با اشاره به تواناییها، قابلیتها و استعدادهای جوانان با ایمان و همچنین ظرفیتها، ثروتها و منابع طبیعی کشور و عمق فرهنگ اسلامی و فرهنگ اهل بیت علیهمالسلام در میان مردم، خاطرنشان کردند: همهی مسئولان و شخصیتهای مؤثر و دارای نفوذ کلام در میان جامعه باید این آیندهی روشن را بیش از پیش برای مردم تشریح کنند و ضمن امیدوار کردن آنان به آینده، زمینهساز آرامش و سکینه در کشور شوند. رهبر انقلاب اسلامی بخش دیگری از سخنان خود را به بیان نکات مهمی درخصوص برجام و مسائل بعد از برجام و همچنین موضوع اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی اختصاص دادند. حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به بحثهای روزهای اخیر دربارهی نقش مجلس شورای اسلامی در بررسی برجام، گفتند: درخصوص ابعاد حقوقی و قانونی این موضوع و اقتضائات آن، باید صاحبنظران و کارشناسان حقوقی نظر دهند اما از نگاه کلی، من معتقدم و به آقای رئیسجمهور هم گفتهام که مصلحت نیست، مجلس شورای اسلامی از موضوع بررسی برجام کنار گذاشته شود. ایشان با تأکید بر لزوم ورود مجلس به موضوع بررسی برجام، در عین حال خاطرنشان کردند: من در مورد نحوهی بررسی و اینکه آن را رد کنند یا تصویب کنند هیچ توصیهای به مجلس ندارم و این، نمایندگان ملت هستند که باید تصمیم بگیرند. رهبر انقلاب اسلامی درخصوص مسائل بعد از برجام گفتند: من دربارهی این مسائل، برخی نکات را با برادران عزیز و صمیمی خود در دولت، در میان گذاشتهام که اکنون برای اطلاع نمایندگان مجلس خبرگان و همهی مردم، آنها را بیان میکنم. حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به شش کشور مذاکرهکننده با ایران و نقش آمریکا در میان این شش کشور، افزودند: در واقع طرف اصلی ما دولت آمریکا است اما مسئولان آمریکایی خیلی بد حرف میزنند و باید تکلیف اینگونه حرف زدنها روشن شود. ایشان با اشاره به سخنان مقامات آمریکایی مبنی بر حفظ چارچوب تحریمها، تأکید کردند: اگر قرار است چارچوب تحریمها حفظ شود، پس ما برای چه مذاکره کردیم؟ و این، کاملاً مخالف علت حضور جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات است زیرا هدف از مذاکرات برداشته شدن تحریمها بود. رهبر انقلاب اسلامی افزودند: اگر ما در مذاکرات در برخی موارد کوتاه آمدیم و برخی امتیازات را دادیم عمدتاً برای این بود که تحریمها برداشته شود وگرنه چه لزومی به حضور در مذاکرات بود و ما کار خود را ادامه میدادیم و میتوانستیم از نوزده هزار سانتریفیوژی که داریم، در مدت کوتاهی به پنجاه تا شصت هزار سانتریفیوژ برسیم و غنیسازی بیست درصد را نیز ادامه دهیم و تحقیق و توسعه را هم سرعت بیشتری ببخشیم. حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: اگر قرار است تحریمها برداشته نشود، پس معاملهای هم در کار نخواهد بود، بنابراین باید تکلیف این موضوع مشخص شود. ایشان خطاب به مسئولان کشور گفتند: نگویید که آمریکاییها این سخنان را برای قانع کردن رقبای داخلی خود میزنند، البته من معتقدم که دعوای داخلی آمریکا واقعی است و آنها با هم اختلاف دارند و علت این اختلاف هم برای ما روشن است، اما آنچه که رسماً گفته میشود نیاز به پاسخ دارد و اگر پاسخ داده نشود، صحبت طرف مقابل تثبیت خواهد شد. رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به سخنان مقامات آمریکایی مبنی بر تعلیق تحریمها، تأکید کردند: از ابتدا مسئلهی ما این نبوده است، ما تأکید داشتیم که تحریمها باید برداشته شوند و نه تعلیق. حضرت آیتالله خامنهای افزودند: البته نظر ما برداشته شدن فوری تحریمها بود اما دوستان در اینجا، این موضوع را به شکلی معنا کردند و ما هم مخالفتی نکردیم ولی تحریمها باید برداشته شوند. اگر قرار است تحریمها تعلیق شوند، ما هم اقداماتی را که باید انجام دهیم، در حد تعلیق و نه در سطح اقدام اساسی بر روی زمین، انجام خواهیم داد. ایشان خاطرنشان کردند: البته طرف مقابل میگوید برداشتن برخی تحریمها دست دولت آمریکا نیست ما هم میگوییم همان تحریمهایی که در دست دولت آمریکا و دولتهای اروپایی است، باید برداشته شوند. حضرت آیتالله خامنهای، بخش دیگری از حرفهای بد مقامات آمریکا را اظهاراتی کاملاً خارج از موضوع توافق هستهای خواندند و خاطرنشان کردند: هیأت حاکمهی آمریکا همانند انگلیسیهای قرن نوزدهم در مورد ایران سخن میگویند و گویا دو قرن از دنیا و تاریخ عقب هستند در حالیکه دنیا تغییر کرده و ابرقدرتها دیگر قدرت و توانایی و عُرضهی آن کارها را ندارند و در طرف مقابل نیز جمهوری اسلامی با تواناییهای شناختهشده و ناشناختهای که در زمان عمل شناخته خواهد شد قرار دارد و ایران مانند فلان کشور عقبمانده نیست که هر طوری بخواهند بتوانند با آن صحبت کنند. رهبر انقلاب، در بیان یکی از اظهارات سلطهجویانهی آمریکاییها گفتند: مقامات آمریکایی میگویند انتظار داریم مسئولان و دولت جمهوری اسلامی کاری متفاوت انجام دهند! ایشان افزودند: کار متفاوت از نظر آنها کاری متفاوت از گذشتهی جمهوری اسلامی و عبور از ارزشهای اسلامی و از دست دادن پایبندی به احکام اسلامی است، اما چنین چیزی هرگز اتفاق نخواهد افتاد و نه دولت، نه مجلس و نه مسئولین مطلقاً چنین کاری نمیکنند و کسی هم که بخواهد چنین کاری بکند، مردم و نظام جمهوری اسلامی از او قبول نمیکنند. حضرت آیتالله خامنهای در تبیین یکی از مصادیق مورد انتظار آمریکاییها گفتند: از جمله سیاستهای آمریکا در منطقه، محو و نابودی کامل نیروهای مقاومت، و تسلط کامل بر سوریه و عراق است و توقع دارند که جمهوری اسلامی وارد این چارچوب شود که هرگز چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد. رهبر انقلاب در اشاره به یکی دیگر از اظهارات حساسیتبرانگیز مقامات آمریکایی گفتند: آنها میگویند برجام فرصتهایی را هم در داخل ایران و هم در خارج ایران و منطقه در اختیار آمریکا قرار داده است. ایشان خطاب به مسئولان در دولت و سایر دستگاهها تأکید کردند: مسئولان در دولت و در دستگاههای گوناگون، به هیچوجه نباید اجازهی این فرصتطلبی را در داخل به آمریکا بدهند و در خارج هم باید تلاش کنند که این فرصتها در اختیار آمریکا قرار نگیرد، زیرا هر چه آنها به این فرصتهای خود نزدیک شوند، یقیناً ذلت، محنت و عقبماندگی ملتها بیشتر خواهد شد. رهبر انقلاب با اشاره به تأکیدشان به مسئولان اعم از مسئولان سیاست خارجی و دیگر مسئولان مبنی بر ممنوعیت کامل مذاکره با طرف آمریکایی بهجز در موضوع هستهای، گفتند: علت این مخالفت، جهتگیریهای آمریکاست که درست در نقطهی مقابل جمهوری اسلامی قرار دارد. حضرت آیتالله خامنهای در ادامه به مسئلهی مهم اقتصاد کشور اشاره کردند و گفتند: سیاستهای اقتصاد مقاومتی یک مجموعهی کامل و غیرقابل تجزیه است و اجرای آنها به برنامهی عملیاتی کامل نیاز دارد، بنابراین از رئیسجمهور محترم و دولت خواستهایم که برای تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی یک برنامهی جامع، عملیاتی و کاربردی تهیه شود و انتظار داریم که این اقدام انجام گیرد. ایشان در خصوص اهمیت تحقق اقتصاد مقاومتی افزودند: اگر اقتصاد مقاومتی محقق شود دیگر هیچ اهمیتی ندارد که پولی که به ایران باز میگردد، ۵میلیارد دلار باشد، یا ۱۰۰میلیارد دلار؛ البته آن مقدار پولی که از دنیا طلبکار هستیم و تاکنون بهطور ظالمانه جلوی آن را گرفتهاند باید مورد استفاده قرار بگیرد، اما اقتصاد مقاومتی نباید متوقف به این مسائل شود. رهبر انقلاب، همچنین بر لزوم تشکیل یک ستاد عملیاتی فعال برای اجرای اقتصاد مقاومتی تأکید کردند و گفتند: این ستاد باید در دولت تشکیل شود و با مشخص کردن وظایف هر یک از دستگاهها و پیگیری و زمانبندی فعالیتها، یک تحرک عظیم ایجاد کند. حضرت آیتالله خامنهای در بخش پایانی سخنانشان، خطاب به نیروهای مؤمن در سراسر کشور خاطرنشان کردند: حرکت عمومی به سمت آرمانها و اهداف اسلامی است و نیروهای مؤمن، اصیل و معتقد که اکثریت قاطع کشور را تشکیل میدهند باید با حسنظن به وعدهی نصرت خداوند، آمادگی خود را برای کار در میدانهای مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و در مواجهه با جهتگیریهای دشمن حفظ کنند. پیش از سخنان رهبر انقلاب، آیتالله یزدی رئیس مجلس خبرگان رهبری در سخنانی عامل پیروزی انقلاب اسلامی را رهبری حضرت امام خمینی رحمهالله و شجاعت مردم ایران دانست و نکاتی در خصوص اجلاس اخیر خبرگان بیان کرد. همچنین آیتالله هاشمی شاهرودی نائبرییس مجلس خبرگان با ارائهی گزارشی از هجدهمین اجلاس مجلس خبرگان رهبری، دستورالعمل اجلاس اخیر را اصلاح آییننامهی تعداد اعضای این مجلس اعلام کرد. نائبرییس مجلس خبرگان با اشاره به بررسی اوضاع منطقه و فتنهی تکفیریها در جهان اسلام و تبیین مذاکرات هستهای با دعوت از مهمانان در اجلاس مجلس خبرگان، گفت: ارائهی پیشنهادها و راهحلهایی برای مسائل کشور، دغدغهی اعضای مجلس خبرگان نسبت به مسائل فرهنگی، تجلیل از مقام شامخ شهیدان و حرکت فرهنگی ارزشمند ملت در تشییع پیکرهای شهدا، توجه به اهمیت انتخابات آتی خبرگان و وظیفهی سنگین شورای نگهبان برای صیانت از جایگاه این مجلس و لزوم احراز صلاحیتها طبق قانون و ارائهی گزارش از پیشرفتهای صورتگرفته پس از انقلاب در استانهای محروم بهویژه مناطق اهل سنت از جمله مهمترین محورهای مباحث، نطقها و مذاکرات اعضای مجلس خبرگان در اجلاس اخیر بود. آیتالله هاشمی شاهرودی افزود: اعضای مجلس خبرگان تأکید کردند که توافق هستهای به معنای عادی شدن رابطه با آمریکا نیست.
نزدیکی مسجد امام آذرشهر مغازهای بئهای طبیعی مشام را به خد جلب میکند اقای شعبانی انقلابی دیروز در انجا مشغول است. با ایشان مصاحبه کردایم که به مرور در وبلاک قرار خواهیم داد.
نگهبان زندان امام روایت میکند که شنیدم شاه میخواهد به دیدار یک زندانی بیاید بسیار تعجب کردم که ان زندانی کیست که شاه میخواهد به دیدار ان بیاد با دوست صحبت کردم وقرار شد به جای ان نگبانی بدهم چون خیلی مشتاق بودم که بینم ان زندانی کیست شب شد وشاه امد ورفت پیش ان زندانی من صحبت های شاه را میشنیدم که به ان زندانی گفت اقا من شاه کشور احترام دارم شخصیت دارم چرا شخصیت مرا میشکنید امام گفت توشاهی؟ شاه مملکت به فکر مردمش است واینکار ها که تو میکنی را نمی کند سپس شاه گفت هر چقدر پول میخواهی بدهم که با من مبارزه نکنی امام گفت چقدر میتوانی بدهی شاه گفت فلان مقدار امام گفت تواز مملکت خارج شو من به مردم بگوییم ان مبلغ را به توبدهند.شاه بعد از این که مایوس شد گفت توبا کدام نیروی میخواهی با من مبارزه کنی امام جواب داد سربازان من در گهواره اند.......
منبع:مصاحبه اختصاصی کانون پزوهشگران جوان انقلاب اسلامی با اقای شعبانی
من ان موقع ها 10 دوازده سالم بود مادرم که سواد قرانی داشت از اقای به نام کمیلی برایمان حرف میزد ومن همیشه میخواستم بدانیم ای ناقا کیست که با ريیم به مخالفت برخاسته تا اینکه مقداری بزرگ شدم وتازه فهمیدم که منظور مادرو امام خمینی بوده که به اشتباه کمیلی خطاب میکرد.
منبع:مصاحبه اختصاصی کانون پزوهشگران جوان انقلاب اسلامی با اقای شعبانی